شعرهای جدید دم کردم!
عطر هل! زعفران! نمی خواهی؟
کنج دنجی به خلوت باغی،
گوشه ای از جهان نمی خواهی؟
بعد یک عصر خیس بارانی
روی لب های سرد ایوانی
بوی نمناک خاک گلدانی
شاخه ای ارغوان نمی خواهی؟
امدم گفتگو کنم با تو
زخم ها را رفو کنم با تو
عشق را رو به رو کنم با تو!
آینه! میهمان نمی خواهی؟!
خانه ات همجوار صیاد و
بالهایت شکسته ی باد و
این همه پرسه های ناشاد و ..
لحظه ای سایه بان نمی خواهی؟
گوش کردی به نغمه ی سازم؟
بلبلی در قفس، خوش اوازم!
ای عقاب بلند پروازم!
پهنه ی اسمان نمی خواهی ؟!
ماه، آغوش بسته بر رویت
زخم خورده پلنگ بازویت
بچه ببر اسیر صیادان
مادر مهربان نمی خواهی؟!
عشق ثابت نمی شود گاهی
هر چه هم تازه، دم کنی چایی
شعرهای جدید دم کردم
مرحمت کن بمان! نمی خواهی؟
#ملیحه_سازگار
در راه ظفر نور امیدی بانو
با جلوهی زینبی رسیدی بانو
چون تیر به چشم دشمن ایران خورد
این خط و نشانی که کشیدی بانو
#ملیحه_سازگار
@abadiyesher