از دل رودَم یاد تو بیرون؟! - نه و هرگز!
لیلی رود از خاطر مجنون؟! - نه و هرگز!
با اهل وفا و هنر افزون شود و کم
مهر تو و بیمهری گردون؟! - نه و هرگز!
از سرو و صنوبر بگُذر، سدره و طوبیٰ
مانند به آن قامت موزون؟! - نه و هرگز!
خون ریختیام ناحق و پرسی که مبادا
دامان تو گیرند به این خون؟! - نه و هرگز!
در عشق بوَد غمزدهای بیش ز هاتف
در حسن، نگاری ز تو افزون، نه و هرگز!
#هاتف_اصفهانی