وقتِ رفتن گریه میکردیم در آغوشِ هم
بوسه خیس، آغوش خیس و حرفِ آخر خیستر ..
#هخا_هاشمی♥️
بانو! قرار ثانیهها را به هم نریز
موهات را ببند و فضا را به هم نریز
#هخا_هاشمی♥️
به گلو بغض و به لب اشک و به آغوشم درد
شانهای نیست ولی شکر که دیواری هست!
#هخا_هاشمی
به گلو بغض و به لب اشک و به آغوشم درد
شانهای نیست ولی شکر که دیواری هست!
#هخا_هاشمی♥️
وقت شادی همه لبخند تو را میبوسند
خوشتر آن دوست که همشانهی هقهق باشد
#هخا_هاشمی
لَبت بی هیچ پَروا دارد از انگور میگویَد
مُخدّرهایِ چشمت از "تَل و وافور" میگوید
لطافت از تَنات،از پوستت پیوسته میجوشَد
و از تفسیرِ قرآن و بهشت و حور میگوید
دلت گنجینهی مِهر است،اما باز با اینحال
هَر از گاهی به قلبِ خسته دارد زور میگوید!
و موهایت اگر چه تیره چون شبهای تنهاییست
حدیثِ تازهای از زندگی ، از نور میگوید
صدایِ خندههایَت نُت به نُت، آرامش ِ مَحضاست
که از پایان ِ دوران ِ نی و سنتور میگوید
در آغوشت بگیر این قاصدکهای مُقفا را
که از ناگفتههای عاشق ِ مغرور میگوید
کمی تعجیل کُن ای عشق،دنیا رسمِ بد دارد
که اخبار جدایی را به ما ناجور میگوید
#هخا_هاشمی
تـا حـریـم گـرم ِ آغـوش ِ تـو تـنپـوش ِ مـن اسـت
بیخـودی دلـواپـس ِ سـوز ِ زمستـان نیستـم
#هخا_هاشمی
به نام اسم قشنگت که ناز و محبوب است
به نام ناز دوچشمت که پاک و محجوب است
هنوز حس عطش بر لبان این مرد است
هنوز خواهش ِ این شعر ِ خیس،"برگرد"است
هنوز آدمم و سر به سجدهی حوّا
هنوز وامقم و دلسپردهی عَذرا
برای از تو نوشتن، بهانه بسیار است
نشان به این که دلم زیر تیغ خودکار است
بیا و چند دمی در کنار من بنشین
به پاس خاطرههامان،مرا دوباره ببین
بیا عزیزترینم ، بیا دلم تنگ است
تو نیستی و زمین و زمان بد آهنگ است
بگیر سخت مرا در میان آغوشَت
که چکه چکه ببارم به روی تنپوشت
بگیر دست مرا از خودم عبورم ده
شکسته بالِ غرورم،کمی غرورم ده
شبیه ماه که عکسش فتاده داخل آب
بتاب کمکم و نمنم ولی همیشه بتاب
مرا به خاطرهها نسپر ای همیشه عزیز
بمان و زندگیام را به هم بپاش و بریز
تو بی قرارتر از من ، من از تو تنهاتر
به داد من برس ای از خودت تو زیباتر
#هخا_هاشمی
"امن یجیب" و "جاثیه" خواندم که آمدی
لطفا بمان و راز دعا را به هم نریز...
#هخا_هاشمی
🖇💌
به گلو بغض و به لب اشک و به آغوشم درد
شانهای نیست ولی شکر که دیواری هست!
#هخا_هاشمی
بانو ! قرار ثانیهها را به هم نریز
موهات را ببند و فضا را به هم نریز
بگذار در خیال خودم هی ببوسمت
رویای عاشقانهی ما را به هم نریز
کمتر به فکر خط ِ لب و چشم و سرمه باش
آرایش قشنگ خدا را به هم نریز
از کوچهها که میگذری فکر خلق باش
اعصاب شیخ و شاه و گدا را به هم نریز
از شعر من بنوش و به رقص آی و مست شو
اما ردیف و وزن و هجا را به هم نریز
“امن یجیب” و “جاثیه” خواندم که آمدی
لطفا بمان و راز دعا را به هم نریز
میترسم این سکوت تو دیوانهام کند
موهات را نبند و فضا را به هم بریز!
#هخا_هاشمی
#بانو ! قرار ثانیهها را به هم نریز
موهات را ببند و فضا را به هم نریز
بگذار در خیال خودم هی ببوسمت
رویای عاشقانهی ما را به هم نریز
کمتر به فکر خط لب و چشم و سرمه باش
آرایش قشنگ خدا را به هم نریز
از کوچهها که میگذری فکر خلق باش
اعصاب شیخ و شاه و گدا را به هم نریز
از شعر من بنوش و به رقص آی و مست شو
اما ردیف و وزن و هجا را به هم نریز
"امن یجیب" و "جاثیه" خواندم که آمدی
لطفاً بمان و راز دعا را به هم نریز
میترسم این سکوت تو دیوانهام کند
موهات را ببند و فضا را به هم بریز !
#هخا_هاشمی