بیدل و خسته درین شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست
#همای_شیرازی
بیستون کندن فرهاد نه کاری است شگفت ؛
شورشیرین به سر هرکه فتد،کوهکن است
#همای_شیرازی
بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت؟ که غمخواری نیست
#همای_شیرازی