مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
#وحشی_بافقی
🆔@abadiyesher
رسم کجاست این؟ تو بگو در کدام مُلک؟
دل میبرند و چشم به بالا نمیکنند...
#وحشی_بافقی
🆔@abadiyesher
ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تو را
با اسیر غم خود رحم چرا نیست تو را
#وحشی_بافقی
@abadiyesher
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
#وحشی_بافقی
@abadiyesher
در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه
به من کم میکنی لطفی که داری این زمان یا نه
#وحشی_بافقی
@abadiyesher
ما را دو روزه دوری دیدار میکُشد
زهری است این که اندک و بسیار میکُشد
#وحشی_بافقی
@abadiyesher
طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
#وحشی_بافقی
@abadiyesher
پیش ما یاقوت یاقوتست و گوهر گوهر است
دأب ما اینست یعنی قدر گوهر نشکنیم
#وحشی_بافقی
@abadiyesher
تا در ره عشق آشنای تو شدم
با صد غم و درد مبتلای تو شدم
لیلیوشِ من، به حال زارم بنگر
مجنون زمانه از برای تو شدم
#وحشی_بافقی
@abadiyesher
هم ز دل دزدید صبر و هم دل دیوانه را
یارِ ما با خانه می دزدد متاع خانه را ...!
#وحشی_بافقی
@abadiyesher
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
#وحشی_بافقی
@abadiyesher