eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خواب زیبای تو تعبیر نشد، تا بشود... دل بی پیر زمینگیر نشد ، تا بشود آن بساطی که رفیقانه به پا می‌کردیم ساقی‌اش حیف، نمک گیر نشد، تا بشود خواستم گوهر دل را به تو بخشم که نشد گوهرم از صدفش سیر نشد، تا بشود دل به دلدار ندادم به تمنّای غرور دل وامانده که پاگیر نشد، تا بشود حرفمان بین نگاهی که به هم می‌کردیم صحبتی بود که تفسیر نشد ، تا بشود قصّه این است ، همین آمدن و رفتن‌ها وصلمان حیف که تقدیر نشد تا بشود خواب دیدم که تو لبخند به لب می‌آیی خواب بی‌پیر که تعبیر نشد ، تا بشود...!
💚🍃 صبر کن خانه معطّر بشود بعد برو گل این باغچه پرپر بشود بعد برو ترسم این است که مشرک بشوم از تب تو صبر کن دل به تو کافر بشود بعد برو چشم من تر شده از آمدن و رفتن تو صبر کن چشم تو هم تر بشود بعد برو صبر کن این چمدان حرفْ فراوان دارد خاطرش از تو مکدّر بشود بعد برو رنگ موهای تو و چهره‌ی من هردو سیاه چهره با چهره برابر بشود بعد برو عاشقم ، صبر کن و شعر مرا از بر کن شعرم از شوق... سراسر بشود بعد برو
ساده انگاشتمت، ساده نه‌انگاشتی‌ام از سحر تا به سحر روی هم انباشتی‌ام هرچه خوش بود به من گفتی و باور کردم باز با این همه، خوشحال مپنداشتی‌ام کاش در چشم تو یک بوته‌ای از گل بودم تا تو چون گُل وسط باغچه می‌کاشتی‌ام حیف، ما آدمیان برده‌ی امیال شدیم نکند باب همین میل نگه داشتی‌ام منّتی نیست اگر ما به هم عادت کردیم مثل تاجی به سر خویش که نگذاشتی‌ام تشت رسوایی‌ام از بام چو افتاد زمین... پرچمم کردی و بر بام خود افراشتی‌ام یک قراری بگذاریم اگر قهر شدیم هرکه قهر است خود اقرار کند؛ آشتی‌ام @abadiyesher