من نمکگیر کرم، سفره احسان حسن
جان من هست گرفتار حسن جان حسن
چشمه فیض خودش جوشش شعرم داده
قافیه می چکد از گوشه دیوان حسن
هرکجا هرکس و هروقت از او رحمت دید
رو به رشد است از آن جمع مریدان حسن
بیجهت نیست وفاداری من در حقش
خوردهام عمر درازی فقط از نان حسن
تا دلم روشنی از نور ولایش دارد
دست کی می کشم از پرتو دامان حسن
شوق دیدار حرم برده قرار از روحش
این غزلخوان که شده بلبل نالان حسن
میرسد روزی و آنروز چه دلخوشهستم
سر به دیوار حرم گوشه ایوان حسن
#یاامامحسنمجتبیسلاماللهعلیه
#میلادشمبارک
#اسماعیلعلیخانی