😭😭
شرحه شرحه شدنت را نشود گفت به شعر
روضهی بازچه خواهی ز یدِ بستهی لفظ
#یا_علیاکبر
اسب او از بینِ دشمن سر درآورد و تنش
در قنوت نیزهها چون ربّنا پیچیده است
#محمد_بختیاری
#یا_علیاکبر
تو را اینسو و آنسو باد دارد میبَرَد با خود
عزیزِ من به تو مانندِ پَر بودن نمیآید
برای اولین بار است میخندند بر بابا
به من در پیشِ لشکر خونجگر بودن نمیآید
مرا عباس آورد و مرا زینب به خیمه بُرد
به بابایِ غریبت دردِسر بودن نمیآید
بمان ای غیرتی اینجا که بر ناموسِ این خیمه
میانِ قاتلانت در به در بودن نمیآید
عصایم شانهات بود و عصایم بر زمین اُفتاد
به این دستِ شکسته بال و پَر بودن نمیآید
خدایا زحمتِ من را چه بد پاشیدهاند از هم
به تو اصلا به زیر دشنه و تیغ و تبر بودن نمیآید
تو را باید که از دستِ سپاهی جمع سازم آه
زِمن دنبال تیغِ صد نفر بودن نمیآید
حسن لطفی ۴۰۰/۰۵/۲۵
#یا_علیاکبر🥀