eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌ ┄┅─═🍁 ═─┅┄ امشب به یُمن ِدیدنت، قفل از دلم وا می‌کنم جشنی به استقبال ِتو، در کوچه برپا می‌کنم درب ِدلم را بعد تو ، بر روی ِهر کس بسته‌ام ماندم به دیدار ِتو و امروز و فردا می‌کنم گرد و غبار رفتنت خوابیده روی شیشه‌ها روی غبار شیشه‌ها از شوق تو ها می‌کنم قلبم درون سینه‌ام ، بی‌تاب ِدیدارت شده چندان فشارم می‌دهد این پا و آن پا می‌کنم چندین زمستان می‌شود، دلتنگِ دیدارِ توأم پیشم بمانی جان به تو ، جانانه اهدا می‌کنم ششدانگ ِقلبم را فقط، بهر ِتو پنهان کرده‌ام اکنون که برگشتی سَنَد، بهرِ تو امضا می‌کنم دور از تو بیمارم گلم ، باید بمانی پیش من ترکم نکن ای عشق ِمن ، از تو تمنا میکنم
قامت زیبای چون سروت نمایان گر شود مثل یک آهو تو را محکم بگیرم در بغل بیت آخر سر رسید و حرف آخر شدچنین یک قدم پیشم بیا ، حی علی خیرالعَمَل
تا نگاهم می کنی ،حالم پریشان میشود قطره های ِاشک من،از دیده غلتان میشود زُل به رویم میزنی، کلی خجالت میکشم دست و پاهایم مثال ِ بید ، لرزان میشود شاخه ها از شوق دیدارت، زبان وا میکنند غنچه هاکف میزنند،گلبرگ رقصان میشود چون صدایم میکنی ،روحم هوا پر میزند مردم چشمم ،به زیر پلک ، پنهان میشود بَسکه آن لبهای ِتو، قندوشکر پاشیده است حتم ِ این دارم شکر، اهدا به لبنان میشود پا به هر جا می گذاری،صد گِرِه وا میکنی بلبل ِ در لک فرو ، فورا غزلخوان میشود شاعران در وصف ِموهایت،غزلها گفته اند تاری از موهای ِتو، صدجلد دیوان میشود در رکابت مانده ام ، باشی به همراهم اگر دردِ بی درمان ِ من ،یکباره درمان میشود