اى آنكه شراب نفست كم شدنى نيست
اين شانه به موهاى تو محرم شدنى نيست؟!
اصرار نكن بگذرم از داشتن تو
وقتى گذر از حقّ مسلّم شدنى نيست
يك عُمر تو را خواستم از هركس وناكس!
"تقدير" به اين وصل مصمّم شدنى نيست:
"مى گفت صلاح ست كمى دور بمانيم
مى گفت خودت را بكشى هم شدنى نيست!"
ديوانه شدن ساده ترين شكل فراق است
من زندگى ام بى تو مجسّم شدنى نيست
بگذار تو را مثل خدايم بپرستم
"سودازده" را ترس جهنّم شدنى نيست
رؤياى من اين ست در آغوش تو باشم
رؤياى قشنگى ست كه باهم... ؟!
#علیرضا_احمدى
#یک_فنجان_تامل
شاعران را شب کند شاعر وگرنه روزها
کاسب و علامـه و معمار و بنّا میشوند
#یک_فنجان_تامل
واژه در تاب و تب گیسوی تو سردرگم است
خاطراتی دارم اما توی بغض آلبوم است
بعداز اینجا جای تبعید من ِشاعر كجاست
بوسه بر لبهای تو جرمش گناه گندم است
زلف وا كردی ندانستی كجی زلف تو
با قمر وقتی قرین باشد شبیه كژدم است
بعداز عمری آمدم ،حالا بیا من را ببین
استخوان بی پلاكم روی دوش مردم است
من دلی مجروح و مفقود الاثر دارم كه حال
یست و نه سال است در اروند چشمانت گم است
خسته ام ، بی ترمزم مثل بسیجی های جنگ
فتح آغوشت بگو در كربلای چندم است
طاها ابراهیمیار
#یک_فنجان_تامل
اى آنكه شراب نفست كم شدنى نيست
اين شانه به موهاى تو محرم شدنى نيست؟!
اصرار نكن بگذرم از داشتن تو
وقتى گذر از حقّ مسلّم شدنى نيست
يك عُمر تو را خواستم از هركس وناكس!
"تقدير" به اين وصل مصمّم شدنى نيست:
"مى گفت صلاح ست كمى دور بمانيم
مى گفت خودت را بكشى هم شدنى نيست!"
ديوانه شدن ساده ترين شكل فراق است
من زندگى ام بى تو مجسّم شدنى نيست
بگذار تو را مثل خدايم بپرستم
"سودازده" را ترس جهنّم شدنى نيست
رؤياى من اين ست در آغوش تو باشم
رؤياى قشنگى ست كه باهم... ؟!
#علیرضا_احمدى
#یک_فنجان_تامل
ای وای اگر از سر تو شال بیفتد
در روح مسلمانی ام اشکال بیفتد
جادوگری و گوشه ی لبهای تو خالی ست
یک لحظه اگر چشم به آن خال بیفتد
لبخند تو یک آلت قتّالهی محض است
کافیست که بر گونهی تو چال بیفتد
چشمان تو فنجان پر از قهوهی داغ است
تصویر من ای کاش که در فال بیفتد
من حل شده ام در تو و "من" بی تو کسی نیست
محلول اگر داخل حلّال بیفتد
باید برسد میوه و شیرین بشود، بعد
حیف است اگر میوهی دل کال بیفتد
#منوره_سادات_نمایی
#یک_فنجان_تامل