تا که در چشم تو ای مـــــــاه ترین ریز شدم
عشق را دیدم و از قــــــــافیه لبــــریز شدم
بعد از آن بود که شعــــر از ته جانم جوشید
ناگــــهان رود شدم چشمه و کاریــــــز شدم
خش خش پای تو بر برگ عجب زیبـــــا بود
عـــــاشق خشکی و بی جـــــانی پاییز شدم
خنده و چــــــــال لپت حالت گیرایی داشت
غرق هـــر قهقههی وسوسه انگیــــــــز شدم
من کــــــــــه آرام ترین آدم دنیــــــــــا بودم
بر سرت با دل و با عقـــــل گــــــلاویز شدم
رفتم و چله گرفتـــــــم بشوم کامــــــــــروا
خواب صبح از ســر منرفت سحرخیز شدم
چه بگویم که همه زندگی ام ریخت به هـم
تا که در چشم تو ای مــــــاه ترین ریز شدم
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
من که خود معترفم عشق تو مجنونم کرد
پس دگر بر سر بازار مزن ، نغمه رسوایی ما
#یونس_مقصودی
آمدی در عاشقی رسوای دنیایم کنی
بی خبر از این و آن شیدای شیدایم کنی
با نگاه آتشین در دام افکندی مرا
خواستی سوزنده از آتش سراپایم کنی
چهره زیباتر از گل را به ناز آراستی
آمدی در هر نظر محو تماشایم کنی
حرفی از عشق و محبت از لبانت سر نزد
تا که از شوق وشعف غرق تمنایم کنی
عاقبت روزی زباغ دوستی بیرون شدی
تا در این دنیا مرا تنهای تنهایم کنی ..
قایقِ قسمت اگر دور کند از "#طُ" مرا
رود را #سمت "تو" #برعکس شنا خواهم کرد!!...😘😘🌹❤️
@mim_mojaradaneh
••°
کاشکی گوش کنی حرف مرا برگردی
دلم اندازه ی یک شهر برایت تنگ است!!!
#مهران_داوودی
برسان سلام ما را به رفوگران هجران
که هنوز پاره ی دل دو سه بخیه کار دارد
#شهریار
راه کج بود ، نشد تا به ديارم برسم
فال من خوب نيامد که به يارم برسم
بیقراریّ رسيدن ، رمق از پایم برد
نشد آخر سر ساعت به قرارم برسم
شهرياری پر از اندوه ثریا هستم
شايد آخر سر پيری به نگارم برسم
استخوان سوز سياهیّ زمستان شدهام
بلکه نوروز بیاید به بهارم برسم
عشق هر روز دلم را به کناری میبُرد
عشق نگذاشت سرانجام به کارم برسم
مرگ دلبستگی آخر دنيای من است
می روم شايد روزی به مزارم برسم ...
لکنت گرفتم تا تو را دیدم کنارم
گفتم سلام اما سلامم، #هفت_سین داشت...!
#حسین_میرقاسمی
چشم و ابرو کج نکن، حالی به حالی می شوم
روسری را شل نکن،دارم هوایی می شوم
"هی"لبت را با لب فنجان خود بازی نده
عاشق بوسیدن فنجان چایی میشوم
جرعه به جرعه می دهم
شعر به...
نوش دلبرم
دل که نکرد اثر به او ...
شعر کند مگر اثر !
#حافظ