eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
انفرادی شده سلول به سلول تنم... خودِ من در خودِ من در خودِ من زندانی‌ست...
ببین با من چه کردی عشق؟! ببین دیوانه گشتم‌ یار ببر من را به جای عکس بزن با میخ بر دیوار اگر تو دوستم داری ببر من را به پیش خود... و الا پرت کن من را به زیر دست و پا چون خار ندارد ارزشی دلبر نفس بی تو بدون تو همان بهتر که بند آید نفس در سینه بیمار "عاصی" 🌹😐💔
بعضی‌ تمــام وعده‌ها از یادشان رفت حالا که دیگــــــر بر خــر دنیا سوارند آقای ما! در گوششان یاسین نخوان و از "غیرت دینی" نگـــو! اینهـــا ندارند ✍ ✒️
روی مسیــــر زنــــدگی آخــــرِ سِیرِ من تویی رو به بهشت آرزو منطـق طیــــــــر من تویی نخواب‌چون‌که‌بخت‌من‌دوباره‌‌می‌رود‌به‌خواب باز بکـــــن دو چشـم را صبح بخیر من تویی ✍ ✒️
بیدلان در عرصهء دنیا دخیلت یا علی عاشقان پا در رکاب بی بدیلت یا علی حرف عین نام تو در دل تداعی میکند عشق را در کسوت رب جلیلت یا علی...
حالِ مرا از شعرهایم بو نخواهی برد من پشتِ شعری که نخواهم گفت می‌میرم ❇️
این غزال آخر مرا با یک غزل پیرم کند...
ای نام تو تغزّل دیرینم در باران، یک شب هوای گریه... یک شب هوای فریاد... امشب دلم، هوای تو کرده است. حسین_منزوی
قامت زیبای چون سروت نمایان گر شود مثل یک آهو تو را محکم بگیرم در بغل بیت آخر سر رسید و حرف آخر شدچنین یک قدم پیشم بیا ، حی علی خیرالعَمَل
عاقبت قربانی ویروس چشمانت شدم نسخه پیچیدند:عمری نزد لیلا بستری... -
بازهم شب شد و شعری لب میدان گفتم حسرت داشتنت را به خیابان گفتم خسته از درد خماری به تو اندیشیدم مست شد چشم من از عکس تو هذیان گفتم مست بودم که به یاد تو دولیوان چایی ریختم باتو چقدر از لب ایوان گفتم چایی ام سرد شد و از دهن افتادولی گرم بودم غزلی با لب لیوان گفتم چه شبی بود من مست و خیالت درهم داغ بودم کمی از حسرت باران گفتم
هر لحظه نتم روشن و چشمم به پیامی یک حال شما؟ عاشقتم عرض سلامی 😁