دوباره اشک و قلمها تنیده شد درهم
چکید روی غزل،شد ترنّمی از غم
شبی که شانه ی میهن به گریه می لرزید
شبی که ماه شدآبستن غم و ماتم
صبا به ملک سلیمان غبار غم آورد
نشان دست قلم..با نگینی از خاتم
هنوز زمزمه هایش به گوش جان باقی است
هنوز عطر حضورش نشسته بر شبنم
شبیه پیکر ارباب "ارباًاربا" شد
چرا که بر لب او "یا حسین" بود از دم
کشیده شد غزلم در سحر به حسن ختام
برای زخم فراقش ندیده ام مرهم
🥀🥀🥀
#منیژه_کمالی
#شفق
۱۵ دی ۱۴۰۲
#محکومیت_حادثه_تروریستی کرمان
به نفسهای بیقرار سلام
به خبرهای داغدار سلام
ای اناری که دانهدانه شدی!
ای شهیدان بیشمار! سلام
خونتان رود رود در جریان
رودهای ادامهدار! سلام
ما از این چیزها نمیترسیم
به گلوله، به انفجار سلام
به مزار شهید قدس، درود
به شهیدان این مزار، سلام
#مجتبی_حاذق
۱۵ دی ۱۴۰۲
۱۵ دی ۱۴۰۲
۱۵ دی ۱۴۰۲
عـاليجنـابِ عـشـق ! چـرا غايبى هنوز...؟!
يادِ تو قرنهاست كه در جمعه حاضر است!
#محمد_صادق_زمانی
#امام_زمان
۱۵ دی ۱۴۰۲
نه این که خبر از گل و بلبلها نیست
هستند ، ولی بودنشان پیدا نیست
هرچند سر کلاس غایب هستند
حاضرتر از این چند گل زیبا نیست
#اسماعیلعلیخانی
#تقدیمبهدانشآموزانشهید
۱۵ دی ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هی ماله کشی نکن تو ای زنجیری!
هر وقت که شد معرکهای می گیری
اینقدر نشو صورت و صوت صهیون
کم حرف بزن، لال شوی می میری؟
#اسماعیلعلیخانی
#کاذبزشتکلام
۱۵ دی ۱۴۰۲
زائرت مثل خودت شوق شهادت دارد
زائر توست، به لطف تو، لیاقت دارد...
اینکه خون ریخته بر پیکر مان غصه نخور
کشورت نیز به گلگون شدن عادت دارد
از تو و عکس تو و زائر تو میترسند..
آنقدر نام تو و یاد تو هیبت دارد
ملتی را که به عنوان شهادت خواندی
کی دگر ترس از این جای جراحت دارد؟!
تو همان سیزده، سیصد و اندی هستی
هر که در مکتب تو بود سعادت دارد
آخرش، مثل خودت، هر چه شود، ملت ما
باز هم گوش به فرمان ولایت دارد
#محمدمهدی_سفیدگر
#کرمان_تسلیت
۱۵ دی ۱۴۰۲
رفتهاست به سوی آسمان مستانه
پیله نشده، ولی شــده پـــــروانــه
در راهِ بهشت او میانبر زده است
با کـــاپشنِ صـورتیاش ریــحــانـــه
#مهرآفرین 😔😔
۱۵ دی ۱۴۰۲
🛑 شعر جدید «افشین علاء» پیرامون حادثه تروریستی کرمان و حواشی علی کریمی
غذای نذری و شربت؟ چه گفت مردک پست؟
گدای اجنبی افسار خود چگونه گسست؟
زبان الکن این لات، ازچه لال نشد؟
میان دست پلیدش قلم چرا نشکست؟
دهنکجی به شهیدان و ادعای شعور؟
مجیزگویی خصم و به خلق، ضربت شست؟
کسی که نان سگان میخورد چه میفهمد؟
غذا و شربت نذری نشانهی شرف است
حرامخوار چه داند که شد به کام شهید
نه نان و شربت نذری، که می ز جام الست
به خویش غره نگردد! خطاب من نه به اوست
که شأن شاعر دلخون کجا و جاهل مست؟
دلم پر است نه از او که نیست جز مگسی
دلم پر است ز مصدرنشین سفلهپرست
دلم پر است از آنان که اسوه میسازند
به دست خویش برای جوان ز مردم پست
ز صاحبان مناصب که از خصومتشان
هر آنکه ناصح و دلسوز بود و نخبه، نرست
هر آنکه گیشه پسندید، نورچشمی شد
هر آنکه شوت بلد بود و گل، به صدر نشست
گناه را ز سلبریتیان مبین که نظام
خودش به تازه به دوران رسیدگان دل بست
برای مردم دانا رسانه هست؟ که نیست
سخنشناس و هنرور به خانه نیست؟ که هست
ز مدح و نوحه، جوانان چقدر گریه کنند؟
ز نطقهای شعاری چه آورند به دست؟
خطای شیوهی تبلیغ و حکمرانی ماست
گدای غرب، اگر حرمت شهید شکست...
۱۵ دی ۱۴۰۲
آن شب نشستم تا سپیده گریه کردم
از غصه با رنگ پریده گریه کردم
باور نمی کردم تو را دیگر ندارم
مانند مردی داغدیده گریه کردم
در سینه تنگم مگر جای تو کم بود؟
در حسرت مرغ پریده گریه کردم
از تاختن پشت سرت جانم فرو ماند
بر جسم این اسب بریده گریه کردم
ترس از جدایی بارها آزرده بودم
وقتی شنیدم سر رسیده گریه کردم
#اسماعیلعلیخانی
۱۵ دی ۱۴۰۲
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ریحانه مهمان حضرت رقیه (س) شد
🔹پیکر «ریحانه سلطانینژاد» یکی از کوچکترین شهدای انفجار تروریستی کرمان در فضای جانسوز و در میان حزن و اندوه مردم عزادار به خاک سپرده شد.
۱۵ دی ۱۴۰۲