eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای‌کاش امشب قسمت آغوش من باشی سرد است دنیا کاشکی تن‌پوش من باشی پروانه‌ای ننشسته روی دوشم و باید امشب خودت پروانه‌ای بر دوش من باشی روشن نکرده شام جان را صورت ماهی ای‌کاش نوری در شب خاموش من باشی می‌دانی امشب خسته‌ام بیمار و غمگینم باید بیایی لااقل دمنوش من باشی مانند رازی برملا خواهم شد اما کاش ای مرگ! با لطف خودت سرپوش من باشی این هم تمام آرزوی امشبم ای مرگ: ای‌کاش امشب قسمت آغوش من باشی 🆔@abadiyesher
‍ آشفته‌تر از حال این دیوانه حالی نیست حال مرا دیگر نمی‌پرسی؟ ملالی نیست دنیا همیشه با دلم تاریک تاکرده است دیگر غروب کوچه‌ی ما پرتقالی نیست حس می‌کنم گاهی شبیه فرش کاشانم پاخورده‌تر از من کسی در این حوالی نیست هر روز با ابیات نو سر می‌رسم هرچند این ضجه‌ها در گوش تو جز  قیل‌وقالی نیست بر گونه‌هایم می‌نشانم نقش دریا را بگذر تو هم از (آبِ روی) من خیالی نیست دنیا همین بوده است و خواهد بود می‌بینی روزی به یاد من بیفتی که مجالی نیست 🆔@abadiyesher
چایی برایم دم نکن من اهل چایی نیستم در "سرزمین عاشقی" اهل گدایی نیستم شاید الفبای پریدن را ندارد این قلم! اما یقین دارم که هرگز ابتدایی نیستم من تازه فهمیدم که باید عشق را با عشق دید! در یک مسیرِ روشنی غیر از خدایی نیستم پروانه می‌خواهم شوم از پیله‌ی خود روز و شب! جز فکر این پروانگی... فکر رهایی نیستم دارایی‌ام از دارِ دنیا هست چندین بیت شعر! یک شاعری هستم که هرگز ادعایی نیستم دردی درون سینه‌ام جا دارد و از آتشش! می‌سوزم و دنبال درمان و دوایی نیستم 🆔@abadiyesher
بس که از کرده پشیمان شده‌ام در هر کار نتوان گفت کزین بعد چه‌ها خواهم کرد 🆔@abadiyesher
با تو اگر چه دور..... با تو اگر چه دیر..... از بی‌تو بهتر است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔@abadiyesher
شمعم که خروش باد خاموشم کرد با ظلمت زندگی هم‌آغوشم کرد من رفتم و هیچکس پِی‌اَم را نگرفت من رفتم و سایه‌ام فرامو‌شم کرد! 🆔@abadiyesher
گویند دَمی‌ است زندگی، دریابَش..❤️ 🆔@abadiyesher
نباشد غیر داغ تو، به دل شایسته ماتم را به شادی دو عالم‌ هم نباید داد این غم را تویی آن اسم اعظم که حوائج مستجاب از اوست خدا از برکت نام تو بخشیدست آدم را تمام اغنیا هم ریزه خوار سفره ات هستند که دیدم در صف نذری بگیران تو، حاتم را بخار رحمت از چایی بزمت جلوه گر باشد به رشک آورده چایِ روضه تو، چاهِ زمزم را "حسین و یا حسین و یاحسین و یاحسین" ای دل برای عاشقان عشق است از عالم همین دم را چنان که باید و شاید نکردم گریه بر داغت به غفلت دادم از کف دامن ماه محرم را میان روضه ی گودال از چه جان ندادم من؟! به سر باید کنم از این مصیبت خاک عالم را به تیر و نیزه و شمشیر و سنگ آن قوم شیطانی چرا کشتند اینگونه ولی الله اعظم را؟! ۲۸ محرم ۱۴۴۶ ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ 🆔@abadiyesher
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
در آن گــرمـــا نــخـوردی آب عــبــاس عطش بعد از تو شد بی‌تاب عباس در آن صــبـح عـــطــشـنــاک قـیـامـت مــنِ لـــب‌تــشـنـه را دریـاب عــبــاس
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
ای قلبِ تپندهٔ پُر از دردِ حماس انداخته خونت به دل خصم، هراس شد نصب شبیه جمکران بر دل ما در ماتم تو، پرچم خون‌رنگ تقاص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا