عشق...
چه به ناگهان بیاید...
چه به آهستگی فرقی نمی کند...
تو را به تمامی در بر خواهد گرفت...
مثل خیس شدن چه در باران باشد،چه در مه.
#رضا_کاظمی🍃
🧚♀
اهل ماندن نیستی با عشق درگیرم نکن
خسته ام ،من را اسیر پنجه ی شیرم نکن
رسم عاشق پیشگی را چون نمیدانی ،نیا
چونکه دستم را نمیگیری زمین گیرم نکن
دوست دارم زندگی را،دوست دارم عشق را
با جفایت بر دلم از زندگی سیرم نکن
لبخند زدن معجزه ی لب رطبی هاست
دنيا به خدا تشنه ی گيلاس لبی هاست
يک شاخه گل سرخ در آغوش گرفتن ....
اين اوج تمنای قوطی حلبی هاست
تشبيه شما به غزل و ماه و ستاره
همسايه ببخشيد اگر بی ادبی هاست
ناخن بجوی بغض کنی قهوه بنوشی
اين عادت هر روزه ی آدم عصبی هاست
گفتی غزلت تازه شده....- دست خودم نيست
از لطف خراميدن چادر عربی هاست
این شعر محشره👌👌👇👇
.
.
آقا حساب ما چه شد؟ یک دل شکستیم
-خانم برو مهمان من، قابل ندارد..
#امید_صباغ_نو
تا شرابِ عشق از جامِ ازل ڪردیم نوش
تا ابد هرگز نخواهیم آمد از مستی به هوش
#شمس_مغربی
گفتم "سلام"، خواند كه "من عاشق توام"
قربان هر چه آدم تحصيل كرده است...!
#احسان_پرسا
ماه دردانه بدان ، خانه ی دل را بلدم !
بی ریا غربت ویرانه ی دل را بلدم !
من دلم سوخته در حسرت یک صحبت تو
حس این لحظه ی بیگانه ی دل را بلدم
قصه آنگونه شروع شد که نباید میشد
راه برگشتن دزدانه ی دل را بلدم
ناز من گر طلب بوسه از این لب بکنی
بوسه در خلوت رندانه ی دل را بلدم
یار اگر زلف پریشان خودت وا نکنی
طرح گیسوی تو در شانه ی دل را بلدم
می اگر رونق سر مستی دل را نکند
مستی باده ی میخانه ی دل را بلدم
نازنین ! گر طلب قصه و افسانه کنی
متن آن قصه و افسانه ی دل را بلدم
#عاشقانه_ساده
من اگر تشنه شوم،آب شدن را بلدی؟
یاشوم شب زده،مهتاب شدن را بلدی؟
من به بی خواب شدن،شهره شدم اما تو
راستی اینهمه بی خواب شدن را بلدی؟
اینکه از دور تماشا بکنی چیزی نیست
بی هوا وارد گرداب شدن را بلدی؟
تو که هربار دم از عشق زدی راست بگو
چقدَر شیوه ی بی تاب شدن را بلدی؟
اولین شرط وفا،سوختن و ساخت است
مرد و مردانه بگو،آب شدن را بلدی
#عالیه_رجبی
به نگاهی
به کلامی و گهی با بوسه
تو چه آسان
بَلَدی دل بِبَری هر لحظه ...
#حسین_شفیع_زاده
من جدا از تو گرفتارم و با تو خوبم
حق بده سر به در خانه تو می کوبم
مثل آهوی فراری به تو رو آوردم
بغلم کن شود آرام دلِ آشوبم
#یا_امام_رضا
"از دست تو دل باز، هزاران گله دارد
ای آنکه دلت با دلِ من مسئله دارد"
دل می رود اما به کجا هیچ ندانم
دیریست که چون موی تو صد مشغله دارد
ارامش من را به کجا برده لبانت
هرچند که این دل به خدا حوصله دارد
باید به کجا شکوه کنم با که بگویم
از دست تو با دست خودم دل گله دارد
پیچده در این باغ صدای زغن و جغد
غافل شده از اینکه دلم چلچله دارد
پژواک سکوتم همه جا غرق طنین است
در سینه دلم با تو دو صد مسئله دارد
اوای خوش ِ چلچله ها این خبر اورد
امروز ببین شهر دلم
هلهله دارد
#یکتاعرفانی
R🥀