سرم سودایی جام حسین است
همیشه بر لبم نام حسین است
دلم گر چون کبوتر پر بگیرد
اقـــامتگاه او بام حسین است
سعی کن حرص و طمع خانه خرابت نکند
غافل از واقعه روز حسابت نکند
ای که دم میزنی از عشق حسین بن علی
آنچنان باش که ارباب جوابت نکند
بگردم دور تو ، دور نگاهت ، دور باطل ها
مرا دیوانه می خوانند، امثال تو عاقل ها
پری رویی، نه، زیباتر ، سر زیبایی ات بحث است
به طرزی که کم آوردند ... توضیح المسائل ها
حسادت می کنم با هر که دستش "لای موهایت"
حسادت می کنم حتی به این موگیر ها ... تل ها
مرا از دور میدیدی ، خودت را جمع می کردی
بیا یک بار دیگر هم ... شبیه آن "اوایل ها" ...
و من معنی بعضی شعرها را ... دیر می فهمم
"که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها"
#مرتضی_عابدی_لنگرودی
#ولیافتادمشکلها
زلیـخـــاها اگــر پیـراهنی
پاره نمیڪـردند
به یوسفها ڪِه میآمــوخت
رسمِ بی گناهی را ؟
#حامد_عسڪرے...
گفتی چرا اینقدر اشعارت سیاه است؟!
خندیدم و دستی به موهایت کشیدم!
#سعید_صاحب_علم
می خواستم کنار تو یاد خدا کنم
دیدم که مست راز و نیازش قبول نیست
#سید_سعید_صاحب_علم
هم بازیانم نیستند، امشب کنار بسترم
قاسم، عمو عبّاس، عبدالله، داداش اکبرم
یادت می آید من چقدر آسوده می خوابیدم آن
شبها که می خندید در گهواره ی خود اصغرم؟
💔یارقیه اغیثینی💔
چهتجربه هایِ جدیدی بدون"تـــو" دارم
درون رکعتِ پنجم قنوت میخوانم...!😐😅
#صادق_هوشیار
ای که گفتی عشق را
از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید،
ولی هرگز مرا نشناختی..
#فاضل_نظری
تحمل کردن قهر تو را یک استکان بس نیست
تسلی دادن این فاجعه میخانه میخواهد
#سجاد_رشیدیپور
مفتضح بودن از این بیش که در اول قهر
فکر بر گشتنم و واسطه ای نیست که نیست
#کاظم_بهمنی
آنکه من
باعثِ لبخند ملیحش بودم،
برغم و غصهیِ من،
با همه خندید چرا....؟!
#حسین_راثی
.
اولش خون خوردن است و آخرش جان باختن
نیست کاری در جهان از عاشقی دشوارتر...
#رفیع_مشهدی
نازم به چشم یار که تیر نگاه را
بیجا هدر نکرد و به قلبم نشانه کرد...
#مهدی_اخوان_ثالث
حرف را میشود از حنجره بلعید و نگفت
وای اگر چشم
بخواند غمِ ناپیدا را...
#مهدی_فرجی
آمدم جان را به قربانت کنم دیدم عزیز
قبل من صد ها نفر در نوبت جان دادنند...
#رضا_كاظمي
صد بار توبه کردم که دگر دل به دلت نسپارم 🦋
صد بار هم توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم🦋🤭😅
در عشق توام نصیحت و پند چه سود
زهراب چشیدهام مرا قند چه سود ...
گویــند مــرا که بند بر پاش نهید .....
دیوانه دلست پای در بند چه سود ..؟!
شاعر مولانا
#شاعرانه 🌱
بسیار سخن بود، نگفتیم و گذشتیم
مُردیم و برفتیم و به لب، راز نیامد...
#عماد_خراسانی
دیـوانهای در یـک اتـاق بیخطابم
خاموش کن مهتاب را، باید بخوابم!
#مرتضی_حیدریآلکثیر
داستـانِ شَبِ هِجـرانِ تو گُفتَـم با شَمع
آنقَدَر سوخت که از گُفته پَشیمانَم کَرد
#شاطر_عباس_صبوحی
ملامت میکنندم دوستان در عشق
و حق دارند
تو بیزار از منی اما مگـر من دسـت بردارم!
#فاضل_نظری
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
رفته بودش همسرم با پول من💵
سالن زیبائیِ خیلی خفن!💄💅
بود رنگ موی او سبز و بنفش!💇
ارتفاع کله اش همچون درفش!🙆
ابروانش رنگِ نارنجیِ مات!🙎
گودی چشمان او شکل دونات!👁
پشت پلکش تا حدودی صورتی!💝
خط چشمانش عجیب و خط خطی!👀
ناخن دستش چو خونآشام بود!💅
صبح رفت و وقتی آمد شام بود!🙄
ابتدا با دیدنش رنگم پرید😧
روی من شد مثل موهایم سفید!😨
گفت: « من هستم زنت از من نترس!🙋
مثل آن کودک که می ترسد ز درس!»👶
گفتمش: « حالا شما باز آمدی😕
با هزاران عشوه و ناز آمدی😐
شام را آماده کن تا این شکم😋
اندکی راحت شود از رنج و غم »😌
گفت: « پررو گشته ای عالیجناب!😠
از محل پاشو بخر نان و کباب »🤗
گفتم: « عابربانک من دست شماست💳
پس بده آن را که گیرم نان و ماست »🙄
گفت: « عابر بانک تو خالی شده!☺️
صرف این آرایش عالی شده!»😌
گفتمش: « کل حقوق بنده را😳
قسط وام هفته ی آینده را😐
بهر آرایش به سالن داده ای؟😟
واقعا ای زن که خیلی ساده ای »😒
ناگهان با کفشِ خود زد بر سرم👠
آمدم پیش عیال دیگرم!!😝🤗
#امیرحسین_خوشحال
#حسین_جان❤️
جسم و روحم با حرم گشتہ عَجین
حال و روزم با غمٺ گشتہ غَمین
این سہ جملہ خواب شبهاے من اسٺ
ڪربلا پاے پیاده أربعین
حسین جان💚
هوامو داشتہ باش🌴