ما اگر مکتوب ننوشتیم عیب ما مکن
در میان راز مشتاقان، قلم نامحرم است...
#فیضی_دکنی
یار آنجا و من این جا، وه! چه باشد گر فلک
یار را این جا رساند، یا برد آنجا مرا
#هلالی_جغتایی
حسنختام
عمر را سر میکنم با غصههای کربلا
سر به سجده میگذارم بر بلای کربلا
کاسهء چشمم کجا و وسعت دریا کجا؟
رزق چشمم کرده دریا را خدای کربلا
دردهای لاعلاجم را کجا درمان کنم؟
چارهام آنجاست! در دارالشفای کربلا
مسند شاهی به چشم ما گدایان کوچک است
بر سلاطین سلطنت دارد گدای کربلا
بهترین نعمت برای ما قصور و حور نیست
بهترین نعمت تنفس در هوای کربلا
اسم و عنوان را نمیخواهیم دیگر، چون که هست
اسم ما در آسمانها 'مبتلای کربلا'
در قیامت پاسخ حرف ملک یک جمله است:
عمر را سر کردهام با غصههای کربلا
#زینب_نجفی
#راجی
باید از "آه" بگویم دل من می لرزد
گاه از "آه" سرودن جگری می طلبد
.
گاهی آهی ز نگاهی که تو می دانی و من
گوشه ای.. خلوتی و چشم تری می طلبد
داستانی شده گیسوی پریشان شده اش
شرح گیسوش مجال دگری می طلبد
#روح_الله_عمران
჻ᭂ࿐
به تو وابسته ام مانند سربازی به سربندش
تو معروفی به دل بردن ، مونالیزا به لبخندش ..
#حسین_زحمتکش
نازنینم، بهترین همراهِ دنیا شب بخیر
ماه من،رویای من،ای عشق، جانا، شب بخیر
چشم نازت را ببند آرام در آغوش من
آمدی در آسمان ای ماه، حالا شب بخیر
چشم هایت را که میبندی جهان دق می کند
می شوم چشم انتظار صبح فردا شب بخیر
مثل کودک،ناز و معصومی،پر از آرامشی
من فدای ناز تو، آرام لالا شب بخیر
موقع خوابیدنت،هر ثانیه یک ساعت است
می شود کشدار هر شب مثل یلدا شب بخیر
می کنم پرواز در منظومه ی آغوش تو
ای مدارت آرزوی کهکشان ها، شب بخیر
بوسه باران می کنم روی تو را بانوی عشق
می کنم روی تو را با بوسه امضا شب بخیر
🌼💞🌼💞🌼💞
#من_مینویسم_تو_بخوان
#شاعرانه ❤🌹
میکشیدم کاش تنها درد تنهایی ولی
شعر گفتن درد ها را صد برابر میکند
#حسین_مرادی
لذت شیرین خواب هر شبت مال خودت😉
لطف کن بگذار من هر صبح بیدارت کنم!💋
#محمد_حسین_حدائق"
دلم پر میزند امشب برای آن دلِ آبی و رویایی
برای آن همه زیبایی و عشق و فریبایی
میان فصل زیبا و هزاران رنگ پاییزان
که باشد در میان فصلها شهزاد زیبایی
تو را بااین زبان سرخ با آبیترین لهجه صدا کردم
که شاید از ره رفته،دل کنده و بازآیی
مگر روزی نمیگفتی که چشمانم فدای تو
ببین امروز چشمانم ندارد هیچ بینایی
نمیدانم چرا آخر دل سبز مرا کشتی
منِ ساده دل تنها گمان کردم که شیدایی
بسانِ برگ ریزانِ درختان در خزان باران
چو قلبم نالهی هجران سراید از غم جانسوز تنهایی
منِ ساده دل تنها میان بیشهی غمها
روم این راه بی پایان به صد صبر و شکیبایی
#رضا_دِین
بت پرستم نکن اینگونه به سیمای خودت
قبله را کج نکنی بر رخ زیبای خودت
سجده گاهم تویی و قبله ی سیار منی
جهت قبله نما ، چهره ی دیبای خودت
مثل انجیلی و توراتی و وحی آمده ای
شده ای مذهب من با دم گیرای خودت
ساحری یا که فرستاده ای از سمت خدا
می کنی معجزه با دست مسیحای خودت
مریمی، روح خدا در نفست مشهود است
می کشانی تو مرا سمت کلیسای خودت
گر بگویم تو خدا هستی و من بنده ی تو
عین کفراست و شدم کافر و شیدای خودت
کافرم یا که مسلمان ، به تو ایمان دارم
آیه نازل نکن از چشم فریبای خودت
چشمم از شیوه چشمان تو حیران مانده
تو چه داری وسط دیده ی بینای خودت
لب ز لب وا بکنی از نفست می میرم
کرده ای واله مرا با لب شیوای خودت
عاشقت هستم و گفتم به تو اما گفتی ...
خواهشا دل بکن ازخواهش بیجای خودت
اسراف نکن دفتر و خودکار و غزل را
چشمی شنوای غم پنهانی ما نیست
گرگیم و بر این باور خامیم که میشیم
در آینه امکان درونخوانی ما نیست
جز دفتر ابلیس که شاگرد من و توست
آگاهتر از قدرت ویرانی ما نیست
افسوس که در دام منیت همه گیریم
اسلام ولی شرح مسلمانی ما نیست
#حسین_مرادی