eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکه دارد هوس کرب و بلا گریه کند هرکه شدعاشق آن صحن وسراگریه کند هرکه جامانده ازآن غافله ی عشق حسین ز غمش ندبه کند در همه جا گریه کند هرکه را نیست میسّر به زیارت برود هرکجا میشنود صوت عزا گریه کند اربعین است کنون کرب وبلا قبله ی ماست دختر شاه ولا بر شهدا گریه کند نه فقط عالم وآدم، نه فقط حورو ملک که به بزم غم او،عرش خدا گریه کند عاشقان، غافله ی عشق کنون کرب وبلاست هرکه دارد هوس کرب و بلا گریه کند : 💔 کاروان غمت ای عشق چهل روز که هیچ تا چهل قرن اگر گریه کند باز کم است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، سالروز علیه السلام و یاران باوفای ایشان تسلیت باد🏴
فرق داردبه یقین مزه ی احسان حسن لب ما بوسه نگیرد مگر از نان حسن زلف خود را به نخ چادر زهرا بسته هرکسی هست دراین دَهرپریشان حسن کرمش دست گدا را به خداوند رساند سائلان را بنویسید مسلمان حسن بی حرم هست ولی هرچه حرم زنده از اوست زائر کرببلا هم شده مهمان حسن عاقبت بامددحضرت زهرای بتول مثل ایوان نجف میشودایوان حسن سردرباغ حسن نام حسین است فقط نذرگلهای حسین است گلستان حسن بعدیک عمرفقط زهر توانست شود مرهم زخم دل وسینه ی سوزان حسن ظاهراً زهر شده قاتل او اما نه کوچه ای تنگ شده نقطه ی پایان حسن : برتن وقامت شهر رخت عزا جام کنید بوی تابوتِ پر از تیـــر می آید سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
بازهم ازعمل خویش به دل غم دارم خسته از این همه آلودگی و تکرارم دل من تنگ برای همه شد الا تو وای از تیرگی این دل بی مقدارم معصیت کرده مرا دور ز تو، میدانم پر شده نامه ی من از گنه بسیارم نامه ام اشک تورا باز درآورده، ببخش وای بر من که همیشه سر تو سربارم مهربانتر زخودت درهمه ی عالم نیست با همه تیرگی ام سوی شما رو آرم یک نظرکن که من ازدست خودم خسته شدم بی نگاه تو اثر نیست بر استغفارم من اسیر غم دنیا شده ام کاری کن تا رها گردم از این زندگی غم بارم هرکه دورازسرکوی تو شده خوار شده نده غیرازخودت آقا به کسی افسارم باهمه پستی من دست مرا میگیری ای فدای تو و بخشیدن تو دلدارم سِمَتِ نوکریت را به دو عالم ندهم فخرم این است که من نوکراین دربارم : گرچه این شهر شلوغ است، ولی باورکن آنچنان جای تو خالیست، صدا می پیچد سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
درحرم واردشدوباگریه بر«در» بوسه زد تکیه بردیوارزد، برسنگ مرمر بوسه زد اینطرف مریم کنیزش بودوهاجر آنطرف دردپهلوداشت وباحال مضطر بوسه زد گفت ویلي «یا بنیَّ»گریه کردو باز هم برضریحت مادرانه، مهربانتر بوسه زد روضه خواندو زیرِقبّه ضجه میزدیادِ آن ساعتی که مضطرب زینب به حنجربوسه زد هر شب جمعه پریشانحال کنج قتلگاه درخیالش برتنِ عریانِ بی سر بوسه زد تیرها و نیزه ها و سنگها را زد کنار بر تمام زخمهای رویِ پیکر بوسه زد زائرانت درحرم برسینه و سر میزدند تاکه برهرگوشه ی شش گوشه مادر بوسه زد! : 💔 بایدبه فهم وصل رسیدووصال یافت ورنه شبانه‌روزڪنارم همه‌ش تویی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
زیرباران،درشب ومهتاب،حس کردم تورا نوکری تادادزد ،حس کردم تورا صیدِدریای توام باریشه‌های پرچمت بین روضه درنخِ قلّاب،حس کردم تورا قبل ازآنی که بگویم آه، آقا بی کسم نوکربیچاره رادریاب،حس کردم تورا لحظه‌های تشنگی گفتم سلام ای تشنه لب قبل ازآنی که بنوشم آب،حس کردم تورا روی دیوارِ اتاقم شعبه‌ای از کربلاست زُل زدم هروقت،بر آن قاب،حس کردم تورا بالشم شدهرشب ازرویای خیسم خیسِ اشک گوشه‌ی شش‌گوشه‌ات درخواب،حس کردم تورا بوی سیبِ جانمازم مال مُهرتربت است بارها ارباب،درمحراب، حس کردم تورا بین صحنِ سینه‌ام داری مزاری،چونکه من درتپشهای دلِ بی‌تاب، حس کردم تورا : 💔 چون آب که رفع عطش از تشنه نماید آرامِ دلـم نام دل آرام است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از عشق و مرام و معرفت آگاه است هرکس که پناهنده به این درگاه است هر کس که شود سائل سلطان نجف از یُمن گدایی به در او شـــــاه است زهراست اگر محور منظومه ی نور خورشید پیمبر است و حیدر ماه است هر کس ز علی و آل او گشته جدا بیراهه گرفته پیش رو گمراه است  هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است  تا کور شود هر آنکه نتواند دید در مذهب حق علی ولی الله است : آنڪه ازڪفر در آوردمرا مِهر تو بود همه اش زيرسرتوست مسلمان شدنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
مسیحِ چشم تو از ابتدا نجاتم داد همین که اسم تو آمد خدا نجاتم داد نوشته اند مرا از ازل گدای حسین چه خوب قصه ی شاه وگدا نجاتم داد هزار مرتبه تا آمدم سقوط کنم دعای لحظه ی گودالـها نجاتم داد من ِ سیاه کجا؟ خانه ی کریم کجا؟ یکی نبود بپرسد چرا نجاتم داد؟ دعا بدون قسم بر تو بی اثر شده بود قسم به نام تو دادم دعا نجاتم داد میان غفلت و ظلمت دلم ز دستم رفت ولی ز دست زمانه بلا نجاتم داد کسی که دل به تو داده دلش نمی میرد محبت تو ز دست فنا نجاتم داد همین که صفحه ی دل پر شد از سیاهیها دو قطره گریه برای شما نجاتم داد همیشه گردن ما زیر دِین کرب و بلاست قسم به مادرتان کـربلا نجاتم داد : 💔 بی نام یار، نار گلستان نمی شود بی کربلا بهشت که رضوان نمی شود صد بار گفته ایم که ذکری برای ما مثل حسین موجب غفران نمی شود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
آخرین نافله های سحرت کشت مرا درددل کردن توباپدرت کشت مرا ای قیامت قدوبالات، قیامت کردی این چه حالیست،هلال کمرت کشت مرا نبض من باتپش قلب توهمسو گشته غصه داری دل پرشررت کشت مرا فاطمه،عمق نگاه تو زغم لبریز است غربت مخفی چشمان ترت کشت مرا همسفر،لحظه ی معراج تونزدیک شده دردمندانه وداع سفرت کشت مرا ای پرستوی بهشتی مدینه اینکه سوزانده عدو بال وپرت کشت مرا فاتح خیبرم و صاحب تیغ دو سرم غصه ی کوچه واشک پسرت کشت مرا یاس نیلی شده ی گلشن توحیدی من گل زخمی که نشاندی به برت کشت مرا اولین دادرسی صف محشر از توست دادخواهی تو از دادگرت کشت مرا : 💔 دست ازقتل علی بردارزهراجان بمان ای علمدار خمیده،باز درمیدان بمان سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت ام ابیها حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، صدیقه ی طاهره بر شما تسلیت باد😭🏴
با تمام دردها بانو ترحم میکنی گهگاهی لحظه ای کم کم تبسم میکنی چشمهای کودکانت غرق ماتم میشود تا که در بین قنوتت یاد مردم میکنی روزهای آخری کمتر به زینب میرسی کم نوازش میکنی کمتر تکلم میکنی لاله ی پیراهنت هی آبیاری میشود روزهای آخری تا پخت گندم میکنی در میان روز بر پیغمبرت سر میزنی وقت برگشتن تو گاهی خانه را گم میکنی آنقدر خونریزی بال و پرت گسترده است بین معراج شبانه هی تیمم میکنی مرتضی خوشحال میگردد و خندان میشود تا که بین خانه اش بانو تلاطم میکنی در میان بسترت وقتی که میخوابی چرا آن شهادتگاه محسن را تجسم میکنی ای پرستوی مدینه حرف رفتن را نزن از چه رو شعر پریدن را ترنم میکنی : 💔 روضه ی فاطمه یک روضه ی معمولی نیست شرح دوران غريبی‌ست که مولا دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر تمام شیعیان تسلیت باد 😭🏴 🏴آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)🏴
غربت کشیده آشنایش فرق دارد آهش، صدایش، گریه هایش فرق دارد فهمیده هرکس ذره ای دوری چشیده هجران زده حال و هوایش فرق دارد گیرم که مجنون در مسیر عشق لیلا طعنه شنید اصلا برایش فرق دارد؟ بامن نگوییداینقَدَرازطب و مرهم بیماریِ هجران دوایش فرق دارد قلبی که خون شدازفراق حضرت دوست یابن الحسن آقا بیایش فرق دارد لطف و کرم بر اغنیا فرقی ندارد اما گدا خیلی برایش فرق دارد چیزی ندارم غیرِ اشک و مهر زهرا عشقِ نگار است و بهایش فرق دارد پروازمابسته به وتر اهل بیت است پربسته، رفتن تا خدایش فرق دارد گمراه کن من را به زلف تابدارش عاشق شدن هم إهْدنایش فرق دارد سردابِ سامرا، سحر، با سینه زنها سرگشته سرتاسر صفایش فرق دارد زائر اگر یکبار نه یک لحظه حتی با یار باشد، کـربلایش فرق دارد : انگشت به لَب مانده ام ازقاعده ی عشق ما یار ندیده تَب معشوق کشیدیم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دیشب ازشوق حرم گریه امانم را برد لحظه ای صحن تورادیدم وجانم را برد شوق دیدار عجب حال و هوایی دارد شوررفتن به سرم، روح و روانم را برد لحظه ای کفترم و مسجد گوهرشادم شعر و نقاره ی تو تا ضربانم را برد لحظه ای تا دم ایوان طلا پر زده ام یا به آن کنج رواقی که نشانم را برد بی نشان حرمت، نام و نشانی دارد جلوه ی مشرقی ات نطق بیانم را برد لایق کوی تو ای شاه،نیم رو سیهم سیل عصیان و گنه،تاب و توانم را برد گره بسته ی خلق و کرم بی حدتان پشت آن پنجره ها بود گمانم را برد کربلایی شدنم گوشه ی چشمان تو بود شوق شش گوشه ی ارباب،جهانم را برد شب جمعه ست نسیمی ز فضا می آید این براتیست که از صحن رضا می آید : 💔 شب جمعه و دلم تنگ تو ای راه نجات باز هم فاصله ها بغض گلوگير شده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
بنویسید مرا بی سروسامان حسین جگری سوخته و پاره گریبان حسین پای شش گوشه گدارابنشانیدوسپس بنگارید مرا دست به دامان حسین روضه ای بازبخوانید و هلاکم بکنید روی قبرم بنویسید پریشان حسین پروراندند مرا پای همین هیئت ها از همان روز ازل خورده ام از نان حسین کاش در کرببلا جام شهادت نوشم بسرایند مرا جزء شهیدان حسین شبِ بی گریه در این عشق حرام است مرا این چنین است شبِ ریزه خور خوان حسین بنویسید روی مشک علمدار حرم جان عالم به فدای لب عطشان حسین به خدا این پسر حضرت زهرا باشد روی خاک است چرا پیکر عریان حسین : 💔 کاش میماندم میان یا حسین مثل کفشی که ورودی حرم جامانده ست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام