eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر طنز به مناسبت روز مهندس 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 گرفتم بعد عمری مدرکی چند و اینجانب شدم حالا مهندس ندانستم که ریزد از چپ و راست ! ز پایین و از آن بالا مهندس غضنفر گاری اش را هول نمیداد! دِ یالا هول بده یالا مهندس تقی هم چونه میزد کنج بازار ! نمی ارزه واسم والا مهندس! به مرد قهوه چی میگفت اصغر !دو تا چایی قند پهلو مهندس شنیدم کودکی میگفت در ده !به مردی با چپق خالو مهندس ز جنب دکه ای بگذشت مردی !صدا آمد ” آب آلبالو مهندس “ خلاصه میخورد خون جماعت !همیشه بدتر از زالو مهندس ! شنیدم با تشر میگفت معمار !به آن وردست حمالش مهندس همین مانده که از فردا بگویند !به گوساله و امثالش مهندس یهو یاد سکینه کردم ای داد !فدای آن لب و خالش مهندس شنیدم که عمل کرده دماغش خبر داری از احوالش مهندس؟! شنیدم بعد تنظیمات بینی !بهش میگن همه خانوم مهندس شنیدم بچه زاییده دوباره بگو هشتا کمه خانوم مهندس!؟ سرت رو درد آوردم من مهندس !سخن از هر دری اومد مهندس یکی سیگار میخواد اون سمت دکه !برو که مشتری اومد مهندس !
روی آن شیشه ی تب دار تو را "ها" کردم اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم  حرف با برف زدم سوز زمستانی را با بخار نفسم وصل به گرما کردم شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم عرق سرد به پیشانی آن شیشه نشست تا به امید ورود تو دهان وا کردم در هوای نفسم گم شده بودی ای عشق  با سرانگشت تو را گشتم و پیدا کردم با سرانگشت کشیدم به دلش عکس تو را عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم باز با بازدمی اسم تو بر شیشه نشست من دمم را به امید تو مسیحا کردم
طالع وارون ما از بس به پستی مایل است پا اگر بر سنگ بگذاریم، در گل می‌رویم...
لب دوختیم و خیره به شدیم نازم به این سکوت ڪه با گفت و گو گذشت
🌹 💕آخر هفته خود را 🌺معطر  می کنیم به 💕عطر دل نشین صلوات 🌺بر محمد و آل محمد(ص) 🌺 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌺 🌺در پناه حضرت محمد(ص) 💕و خاندان پاکش روزتون پربرکت 🌸 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃🍂🌸 💜🍃🍂🌸🍃🍂🌸
"روا بُوَد که گریبان ز هجر پاره کنم؟ " همیشه عشق تورا در دلم نظاره کنم ؟ دگر چه فایده ! او دلبری گزیده ولی بگو چگونه دلم را شبیه ساره کنم ؟ هنوز بغض گلویم، عجیب تلخ است و چقدر حادثه ! باید که فکر چاره کنم ...
با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من ز شما آقا جان با چه رویی بنویسم ز غم دوری تو که گناهان من آزرده تو را آقا جان مهربانانه به یاد همه ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان صحن چشمان ترم منتظر مقدم توست قدمی رنجه نما ، بهر خدا آقا جان صبح آدینه قلم کوی تو را می پوید می شود همسفر باد صبا آقا جان قلم و دست غلامانه ی من می لرزد با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان
پنج شنبه ها دلم با حرمت یار میشود اربابِ من دوباره موسمِ دیدار میشود سرخوشترینِ عالمِ امکان منم حسین(ع) چون دل دوباره مستِ علمدار می شود ..
هر رنج که می‌رسد به جانم از خود رسدم اگر بدانم از هیچکسم شکایتی نیست از خویش به خویش در فغانم بر من، از من غم است و محنت از بود و نبود خود به جانم درد دل من ز غیر من نیست خود درد دل و بلای جانم خود سدّ رهِ سلوک خویشم خارم که به پای خود نهادم... ╭   🦋 ╰
🌱 باز این مرغِ دلم میلِ پریدن دارد پای شش گوشه ی تو شوقِ رسیدن دارد
خرابم می‌کند بااخم و با لبخند می‌سازد دلم را برده معماری که فکرش را نمی‌کردم 👤مرتضی خدمتی
من مهندس بوده ام دلدادگی شأنم نبود تازگی ها گلفروشی تازه کارم کرده ای...