eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هر رنج که می‌رسد به جانم از خود رسدم اگر بدانم از هیچکسم شکایتی نیست از خویش به خویش در فغانم بر من، از من غم است و محنت از بود و نبود خود به جانم درد دل من ز غیر من نیست خود درد دل و بلای جانم خود سدّ رهِ سلوک خویشم خارم که به پای خود نهادم... ╭   🦋 ╰
🌱 باز این مرغِ دلم میلِ پریدن دارد پای شش گوشه ی تو شوقِ رسیدن دارد
خرابم می‌کند بااخم و با لبخند می‌سازد دلم را برده معماری که فکرش را نمی‌کردم 👤مرتضی خدمتی
من مهندس بوده ام دلدادگی شأنم نبود تازگی ها گلفروشی تازه کارم کرده ای...
غمے به وسعتِ دنیا نشسته‌ در دلِ من که پشتِ خنده‌یِ تلخم همیشه گریانم . .🚶🏻‍♂
دلتنگی ات آوار غم شد برسرم ریخت تیر غمت زد بر تنم ، بال و پرم ریخت در باورم بی عشق بودن، دلنشین بود از هجر تو هر لحظه مردم ، باورم ریخت
داغ و درد است همه نقش و نگارِ دل من بنگر این نقشِ به خون شسته نگارا تو بمان.....!!
من مهندس گشته ام راه دلت پیدا کنم ورنه با یک شغل ساده میشود خورد و نمرد
مردانه قول داده ام و عاشقت شدم من مرد قولهای بزرگم ولی زنم
عشق در دل چه خیال است ڪه پنهان گردد پرده پوشی نتوان آتش سوزانی را
🍃 هر چه اسفند مے خزد به جلو مے شود عمرهاے ما ڪوتاه عصرتون بدور از دلتنگی
من مهندس گشته ام راه دلت پیدا کنم ورنه با یک شغل ساده میشود خورد و نمرد