eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
درد را درمان تویی، این ناله را پایان تویی نسخه ای قطعی بر این حال پریشانم؛ حرم...
ناز دو چشمت را ببین با غم خریدم از پشت قاب خاطره یک بوسه چیدم میخواستم از عشق زیبایم بگویم شب آمد و تنهایی ام را سر کشیدم در فصل کوچ شعر هایم رفتی و من با کوله بار حسرتت تنها چکیدم اعجاز دستان تو را با باد گفتم اما نوازش بر سر شعرم ندیدم ای کاش یک شب جای من بودی عزیزم از درد عشقت تا جهنم هم رسیدم...
ناز دو چشمت را ببین با غم خریدم از پشت قاب خاطره یک بوسه چیدم میخواستم از عشق زیبایم بگویم شب آمد و تنهایی ام را سر کشیدم در فصل کوچ شعر هایم رفتی و من با کوله بار حسرتت تنها چکیدم اعجاز دستان تو را با باد گفتم اما نوازش بر سر شعرم ندیدم ای کاش یک شب جای من بودی عزیزم از درد عشقت تا جهنم هم رسیدم...
بوسید سه شعبه وسط معرکه گل را دستان پر از زخم پدر ، غرق گلاب است...
سخت می گِرید جهان ، از اینهمه دلواپسی مانده در اعماق قلبم ، ناله های بی کسی سایه ی سرد نبودت ، زندگی را تار کرد عمر ما بی تو نیارزد قدرِ یک ارزن خسی بوی عشقت را برایم جمعه ها آورده اند آرزوی چشم بارانم ، به دادم می رسی؟ ... 💔😭😭
«گفتیم کربلا، دلمان بی هوا گرفت» از داغ دوری اش چه سکوتی فرا گرفت درگیر روزگار و سرم گرم غفلت است من مانده ام چگونه جواز نوا گرفت امشب دوباره سیل غمش بر دلم زده اشکم چکید و این جگرم را بلا گرفت آماده ی سفر شده ام تا دیار یار شاید شنید خواهش من را، دعا گرفت محکم گره زدیم دل بی قرار را شاید که بر خیال ضریحش شفا گرفت گرد حریم دوست دویدم، به پای عشق دیدم به چشم خویش که دست گدا گرفت میسوزد از فراق حبیب این دلم عجیب از بس به التماس فتادم، صدا گرفت چون حق خریده جمله ی دارایی حسین باید که وصل ثار خدا از خدا گرفت... @khalvatevesal
«امشب به عشاق حسین، زهرا دهد مزد عزا» یک گوشه چشمش دوزخ و آتش گلستان میکند او مادرانه می کِشد ما را به آغوش بهشت راه هزاران ساله را بر ما چه آسان میکند ...
می‌نشینم خاطراتت را مرتب میکنم بین آغوش خیالاتِ خودم تب میکنم حجم تنهایی دوباره خانه را پر کردُ و من قطره های درد را مهمان امشب میکنم...
می‌نشینم خاطراتت را مرتب میکنم بین آغوش خیالاتِ خودم تب میکنم حجم تنهایی دوباره خانه را پر کردُ و من قطره های درد را مهمان امشب میکنم...
خنده هایت به رنگ باران است غرق آرامش و تماشایی آسمان نگاه تو هرشب ماه کامل شده به تنهایی پشت ابر سیاه پاییزی یار شبهای سرد دنیایی رد پایت تمام قلبم را مست کرد و شدم تمنایی ای وجودت تمام خوبی ها تو پگاه طلوعِ فردایی گرم کرده خیال لبخندت این خزان سیاه و سرمایی بین امواج سخت دوران ها اشتیاق دل و تسلایی در هوای گرفته ی دل ها رنگ شعر سپید زیبایی راز عشقت جوانه ی قلبم من اسیر و تویی که آقایی از صدایت امید می بارد ای بهار قشنگ یلدایی... 🌷
انار سرخ دل من ، لبالب از خون است ز فتنه های زمانه سرش به هامون است قسم به قطره ی جانش که در ره لیلی به زیر کوه حوادث چه پیر و مجنون است به بوی تلخ جدایی ، دلش ترک خورد و به زیر چکمه ی غصه چقدر گلگون است غزل غزل بسراید در آخر پاییز ‌بدون یوسف زهرا شبم چه محزون است...
صبح است و دلم به سمت تو باز شده یکبار دگر عنایت آغاز شده گل داده دوباره عشق سرما زده ام با نور امام هشتم اعجاز شده...
درد را درمان تویی، این ناله را پایان تویی نسخه ای قطعی بر این حال پریشانم؛ حرم...
بر قلب مبارک پیمبر صلوات بر حیدر و بر سوره ی کوثر صلوات صد شاخه گل محمدی بر حَسَنین تا شاد شوند آن دو برادر، صلوات بر باقر و بر صادق و سجاد، درود بر باغ گل غریب مادر صلوات بفرست در خانه ی موسی هدیه بر نجمه و بر رضا و خواهر صلوات از عمق دلت بگو تو بی حد و حساب بر هادی و بر جواد اطهر صلوات شاد است حسن که دائما میگویی بر مهدی اوصیا مکرر صلوات بر آل علی و فاطمه نور فرست تا کل جهان شود معطر صلوات ...
زبان عشق را بنگر در این چشمانِ آشفته شده سوغات تنهایی، هزاران حرف ناگفته ...
دنیا حریف واژه ی ماتم نمیشود حتی برای قافیه غم، کم نمیشود از بس که جای خالی تو سرد و مبهم است احساس شاعرانه فراهم نمیشود هرچه غزل برای نگاهت سروده ام دیگر صدای عشق، مجسم نمیشود زخمی که میزنی به دل شعر بیگناه با صد غزل برای تو، مرهم نمیشود رفتی ولی هوای خیالم پر از تو است بود و نبود عشق که باهم نمیشود؟ بعد از تو کِشتی شعرم به گل نشست دیگر ردیف و قافیه محکم نمیشود افتاده بر غزل اثر چکه های درد اما دلت اسیر قطره ی شبنم نمیشود ...
دنیا حریف واژه ی ماتم نمیشود حتی برای قافیه غم، کم نمیشود از بس که جای خالی تو سرد و مبهم است احساس شاعرانه فراهم نمیشود هرچه غزل برای نگاهت سروده ام دیگر صدای عشق، مجسم نمیشود زخمی که میزنی به دل شعر بیگناه با صد غزل برای تو، مرهم نمیشود رفتی ولی هوای خیالم پر از تو است بود و نبود عشق که باهم نمیشود؟ بعد از تو کِشتی شعرم به گل نشست دیگر ردیف و قافیه محکم نمیشود افتاده بر غزل اثر چکه های درد اما دلت اسیر قطره ی شبنم نمیشود ...
🏴🏴 در میان شعله های کین و دود جز عقیله حجتی دیگر نبود خطبه های او میان معرکه عقل هر انسان عاقل می ربود وارث حیدر شد و شیر عرب کوه هم بانوی ما را می ستود برگ برگ عشق را در قتلگاه جمع کرد و قطعه ای دیگر سرود غصه ها را جز به زیبایی ندید ملجأ اهل حرم بود و عمود سر فرود آورده پیشش صبر هم زنده کرد اسلام را مانند رود حافظ قرآن روی نی شد و خون دل می‌خورد در شهر حسود اسوه ی علم و شجاعت زینب است بر گل باغ علی صدها درود ... @khalvatevesal
🏴🏴 در آسمان نگاهم چه ابر بی تابی گرفته حال و هوایش برای مهتابی که زیر بارش غربت ، شده دعای او خلاصی از شب ظلمت، به زهر نایابی...
•💞• نه فقط ستون خیمه، که پناه عالمینی دل من دخیل اسمت ، تو برادر حسینی...
شاکی ام! از چشم های سیاهی که امروز بی صدا سر بریده شدند. شاکی ام! از رنگ پوستی که امروز در سیاهی ظلمت جهان گم شد. شاکی ام! از مذهبی که مظلومیتش ۱۴۰۰ سال است به درازا کشیده... و شاکی ام! از مَردمم! مردمی که نام اسلام را یدک می‌کشند ولی چنان شام غریبانی گرفتند برای چشم رنگی های یهودی مسلک که دنیا هم متعجب گشت! امشب بعضی ها چه راحت سر بر خون بیش از ۸۰ شهید شیعه گذاشتند و آرمیدند! آهااااااای به اصطلاح مدافعین حقوق بشر آیا خبر سر بریدن ۸۰ انسان در یک روز به گوشتان نرسید؟؟!! هیس! بی فایده است. به خواب رفته اند. انشاءالله خواب ابدی! @khalvatevesal
✨🌈🌻 خورشید رخ علیِّ اکبر تا دید😇 دور سر او مثل ستاره چرخید🤩 چون شبه پیمبر شده در خلقت و خُلق☺️ رویِ گلِ احمدیِّ او را بوسید😍...
چه بخت و طالعی، فرجام نیکی زبانت با عسل افطار کرده چشیدی عشق را از وادی طور شهادت وصل را هموار کرده...
با خُلق حسن کسی نمانَد گمراه از بخشش او تمام خلقند آگاه پیچیده صدای زمزمه در افلاک لا حول و لا قوة الا بالله...⚘
بین گیسوی شبی که بوی عشق آورده است غرق رویا گشتم و سمت هوایت گم شدم...