••
.
از بس به انتظار تواَم در همیشهها
یک صندلی کنار خیالم نشاندهام
#ساجده_جبارپور
.
•••
گوش خر کوتاه کردی اسب شد آیا مگر؟!
جان من! ذاتیست بعضی ویژگی های بشر..
#علی_صاحبکار
يک روز هوای نافله خواهم كرد
با غـيـر علی مقابله خواهم كرد
دنـيـا هم اگر برابرم صف بكشد
با نـام عـلـی مباهله خواهم كرد
#مباهله
#ایوب_پرندآور
گوش شیطان کر همین قبل مُحرَم مَحرمیم
میرویم شبها به هیئت... اربعین، سوی حرم...😃
#مصطفی_محمدی
🖇💌
عزیزم با خیال تو صدای تار میچسبد
کنارِ گوشهءِ دنجِ همین دیوار میچسبد
هوایِ خانه دلگیر و هوایِ کوچه بارانی
عزیزم با چنین حالی فقط سیگار میچسبد
همیشه فکر میکردم غزل را ساده بنویسم
برای شرح حال من همین اشعار میچسبد
نباید مرگ بنویسم، نباید درد بنویسم
اگر ترکم کنی بانو ولی انگار میچسبد
عزیزم درک کن گویا کمی دلگیرم از دوری
اگر مغرور هم باشم کمی اقرار میچسبد
نباید شعر میگفتم برای مردم اینجا
نمیخواهم که بنویسم ولی هر بار میچسبد
هوایِ تازه میخواهم هوایی تازهتر بهتر
برای شاعری چون من، کمی تکرار میچسبد..
#امیر_اخوان
همیشه اشک حسرتم بدرقه ساز راه اوست
نشد که پیش پای او اشک نبارم،برود...
#شهریار
خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد
که مرگ من نمیارزد بهغصه خوردن تو..
#حسین_زحمتکش
ڪسے را میشناسے چهره ے شاداب بفروشد
بـه یک بیمارِ افسرده، ڪمے اعصاب بفروشد
در این تاریڪیِ مُطلق ڪـه خورشیدے نمیتابد
یڪے پیـدا نشد تـا انـدڪـے مهتـاب بفروشد
بـه عڪـسِ مُبـهمِ اسطوره هاے شهر میخندم
ڪسے را میشناسے قصه هایِ نـاب بفروشد
ڪـه از تڪرارِ ایـن افسانـه هایِ پـوچ، بیـزارم
دڪانے میشناسے رستم و سهـراب بفروشد
دهـانِ بـاغ را بستـه، غمِ گُل هایِ خشڪیده
یڪے بـاید بـه ما نیلـوفـرِ مـرداب بفـروشد
من از بیداریِ ڪـابـوس وارم سخت میترسم
ڪسیرا میشناسے این حوالۍخواب بفروشد...
#امیراخوان
آدمی در هیچ عصری اینقَدر تنها نشد
زندگی در عصر ما تمرین تنهایی شده!
#اصغر_عظیمی_مهر
با ذکر علیالدوام،آن پنج نفر
کردند به پا قیام، آن پنج نفر
با باور خود به مشرکین حجت را
کردند به حق تمام، آن پنج نفر
#احد_دهبزرگی
#مباهله
مهری که به شأنش آمد از حق لولاک
روشن شده از جلوهٔ رویش افلاک
با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد
تا ریشهٔ تثلیث برآرد از خاک
#احد_دهبزرگی
#مباهله
به مناسبت 24 ذی الحجه
#روز_مباهله
هم جن بیاورید ، هم انسان بیاورید
یک لشکر بزرگ به میدان بیاورید
ازسنگ های سخت که بالای کوه هاست
تا ریگ های ریز بیابان بیاورید
هم مرد های جنگی و یل های غول کش
هم اسب های سرکش تازان بیاورید
آورده اید هرچه که در چنته داشتید
اما اگر کم است دوچندان بیاورید
من با کتاب وحی اگر آمدم ، شما
صدها هزار حجت و برهان بیاورید
من با علی و فاطمه و بچه هایشان
اما شما سپاه فراوان بیاورید
ما پنج تن کفایت اهل زمین کنیم
حتی اگر هزار هزاران بیاورید
این معجزه به معنی اتمام حجت است
وقتش رسیده است که ایمان بیاورید
#مجتبی_خرسندی
#مباهله
🍃🌺 به عشق عید مباهله
نور جاری میشود از خُلق و خوی پنج تن
میچکد باران و دریا از سبوی پنج تن
آسمان خورشید را روی زمین آورده است
دشت، مجنون میشود در آرزوی پنج تن
دست در دست نبی(ص) أنوارِ عرشی آمدند
کور شد اینگونه چشمانِ عدوی پنج تن
هر که رو در رو شود با خاندان مصطفی(ع)
قاتل جانش شود یک تار موی پنج تن
آیهٔ تطهیر نازل شد! کلیسا سجده کرد
حضرت عیسی فدا شد روبروی پنج تن
أُسقف نجرانی از قصدش پشیمان شد سریع
تا که استشمام کرد از عطر و بویِ پنج تن
هر که با قصد مصاف آمد شکستش حتمی است
چون خدا بسیار حسّاس است رویِ پنج تن
بهره مندی از ولایت رکن اسلام ِ نبی ست(ص)
هست نامی از علی(ع) در گفتگوی پنج تن
«هَل أتی» میخوانم و انگشترش را میدهد
سائلم! رو میکنم هر دم به سوی پنج تن
شک ندارم آبرومند است در هر دو جهان
این دلِ بی آبرو، از آبروی پنج تن
چشم حیرانم میان ازدحام ِ روز حشر
سمت جنّت میرود در جستجوی پنج تن
آتش دوزخ برای ساعتی هم که شده
میشود خاموش با آبِ وضوی پنج تن!
#مرضیه_عاطفی
#مباهله
فرمانده جنگ، مصطفی بود آنروز
سردار سپاه، مرتضی بود آنروز
لشکر حسنین و فاطمه پشتیبان
در عرصه، سلاحشان دعا بود آنروز
#احد_دهبزرگی
#مباهله
#روز_مباهله
نظر به گفته ی "جرداق"، هم نظیرش نیست
دل کدام مسیحی مگر اسیرش نیست ؟
علی مسیح زمانه ست ، آن مسیحی که
چهارمین فلک اندازه ی حصیرش نیست
دوجا به دست نبی دست او گره خوردست
علی مباهله اش کمتر از غدیرش نیست
فدای انفسنایی که در کلام خدا
به جز علی ، احدی مرجع ضمیرش نیست
هوای حضرت عیسی دمیست سلمان را
نمیرد آنکه کسی جز علی امیرش نیست
#مسعود_یوسف_پور
#مباهله
علیست جانِ محمد به حکم "اَنفُسَنا"، پس
عجیب نیست بگویم "ابوتراب محمد"
#عاصی_خراسانی
#مباهله 🌸🍃
ای لبت میگون و جانم می پرست
ما خراب افتاده و چشم تو مست
همچو نقشت خامهٔ نقاش صنع
صورتی صورت نمیبندد که بست
دین و دنیا گر نباشد گو مباش
چون تو هستی هر چه مقصودست هست
در سر شاخ تو ای سرو بلند
کی رسد دستم بدین بالای پست
تا نگوئی کاین زمان گشتم خراب
می نبود آنگه که بودم می پرست
مست عشق آندم که برخیزد سماع
یکنفس خاموش نتواند نشست
آنکه از دستش ز پا افتادهام
کی بدست آید چو من رفتم ز دست
دل درو بستیم و از ما درگسست
عهد نشکستیم و از ما برشکست
باز ناید تا ابد خواجو به هوش
هر که سرمست آمد از عهد الست
خواجوی کرمانی
این کوچه روزی روزگاری یک پری داشت..
ازکودکی با من قرار همسری داشت!
همرنگ بختم بود بختش تار و تیره
آری پری مانند من نامادری داشت!
با یک بغل گل زندگی میکرد هر صبح
ازکودکی انگیزه ی نان آوری داشت!
میدیدمش هر روز مابین پری ها
از هر لحاظی بر پری ها برتری داشت!
گفتم چرا چادر ؟سکوتش گفت: از ترس
بیچاره در آغوش من هم روسری داشت!
ترس از قضاوت بر لبانش مهر میزد
با اینکه انصافا صدای محشری داشت!
گل میخریدند آری اما چشمهایش
افزون تر ازگلهای مریم مشتری داشت!
از من گرفتنداین خیابان ها پری را
زیرا پری در سر خیال دیگری داشت!
دیدم دوباره در خیابان آه اما
دنیا تفاوت این پری با آن پری داشت!
#مجتبی_سپید
شعر از بیانِ خاطرهات، آبرو گرفت
چشمِ غزل به نازِ نگاهِ تو، سو گرفت
بازارِ عشق، بی سخنانت کساد بود
گفتی سلام و در نفسی کارِ او گرفت
دارم به سمتِ حوضِ پُر از نور میروم
باید برای از تو سرودن، وضو گرفت
شخصی که دید گوشهای از زلفِ یار را
چشم از جمالِ دلبرِ دنیا فرو گرفت
من دیدهام که حضرتِ احساسهای پاک
از چشمهای هرزه و بیدرد، رو گرفت
آبی که از سرابِ هوس پخش میکنند
در راهِ تنگِ حلق دوید و گلو گرفت
بوی دروغ هم به مشامش نمیرسد
هر عاشقی که با سخنِ راست، خو گرفت
عاشق شوید تا که ببینید عشقِ ناب
از جویبارِ پاکِ خدایی، سبو گرفت.
#حسینعلی_زارعی
کس را نبود و نیست ، توانِ مقابله
تا مرتضاست یک طرفِ این معادله
نصرانیان و صومعه لرزند یک به یک
تا نام مرتضاست میان مباهله
تصریحِ نَصِّ"انفسنا" داد می زند
مابین مصطفی و علی نیست فاصله
در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت
دستِ علیست در همه جا ختم غائله
دنیا پُر از کتاب شود هم نمی شود
پیش خطی ز خطبه ی او ، غیرِ باطله
از او سوال کردن ما ، محضِ گفتگوست
ورنه جواب را بدهد قبلِ مسئله
دست خداست دستِ علی ، ما گرفته ایم
آری ز دست هایِ یدُاللهی اش صله
کار خداست مدح علی ، کارِ عقل نیست
عاجز بُوَد ز فهمِ مقامش ، مُخیَّلِه
#عاصی_خراسانی