eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5992096388626779577.mp3
4.75M
حسین جان، هرچی ڪه گفتن دروغه بازار آهنگراشون شلوغه...! 🏴
خوب شد کشته شدم، اهل حسد ننوشتند پسر مرد جمل از شهدا جا افتاد
در سرخی غروب نشسته سپیده‌ات جان بر لبم ز عمر به پایان رسیده‌ات آخر دل عموی تو را پاره پاره کرد آوای ناله‌های بریده بریده‌ات در بین این غبار، به سوی تو آمدم از روی ردّ خون به صحرا چکیده‌ات پا می‌کشی به خاک، تنت درد می‌کند آتش گرفته جان منِ داغ دیده‌ات خون گریه می‌کنند چرا نعل اسب‌ها سخت است روضهٔ تن در خون تپیده‌ات بر بیت بیت پیکر تو خیره مانده‌ام آه ای غزل! چگونه ببینم قصیده‌ات! باید که می‌شکفت گل زخم بر تنت از بس خدا شبیه حسن آفریده‌ات
گرچه «ابنُ‌الحسنم»؛ پُر شدم از ثارالله بنویسید مرا «یابنَ‌اباعبدالله» 🏴
4_5787214512893464041.mp3
8.69M
|⇦•دستش به دستِ عمه .. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم به نفس سید مهدی میرداماد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل یک صاعقه تکبیرِ حسن می‌آمد یازده ساله ترین شیرِ حسن می‌آمد یازده جرعه‌ی ناب از یَمِ حیدر خورده است خوب پیداست که بر غیرتِ او برخورده است دست حق بر درِ خیبر بخورد می‌فهمند به رگ غیرت او بَر بخورد می‌فهمند او یتیمی است که نعلین ندارد حتی فکر صد خُم در آن بین ندارد حتی او نمی‌دید که خاری به کف پایش بود دامن پیرهنش زیر قدمهایش بود چند باری به زمین خورد ولی باز دوید تا که زهرا به زمین خورد علی باز دوید خیره چشمانِ تَرَش رو به همان منظره بود دورِ گودال فقط دایره در دایره بود همه با خاطره‌ی بغضِ علی جمع شدند حلقه در حلقه به یک نقطه ؛ ولی جمع شدند 📜
نوکری کردم فقط در روضه های کربلا افتخارم این شده هستم گدای کربلا کشتی قلبم کنار نام تو پهلو گرفت گوشه ی چشمی فقط ای ناخدای کربلا روز و شب را سر کنم با یاد تو مولای عشق زنده هستم تا ابد با یک دعای کربلا گرچه من عرض ارادت میکنم از راه دور عطر شوق من رسیده تا فضای کربلا شعر غمگینی سرودم در تمنای وصال اشک ماتم میچکد از هر هجای کربلا
عمو رسیدم و دیدم؛ چقدر بلوا بود! سر تصاحبِ عمامه ی تو دعوا بود به سختی از وسط نیزه ها گذر كردم هزار مرتبه شكر خدا كمی جا بود! ثواب نَحر گلویت تعارفی شده بود سرِ زبان همه جمله ی - بفرما- بود عمو چقدر لبِ خشكتان ترك دارد! چه خوب می شد اگر مشك آب سقا بود زنی خمیده عمو رد شد از لبِ گودال نگاه كن؛ نكند مادر تو زهرا بود برای كشتن تان تیغ و نیزه كم آمد به دست لشگریان سنگ و چوب حتی بود! تمام هوش و حواس سپاه كوفه و شام به فكر جایزه ی بردنِ سر ما بود بلند شو؛ كه همه سوی خیمه ها رفتند من آمدم سوی گودال، عمه تنها بود
🏴🏴🏴🏴🏴 یازده ساله پسر هیبت حیدر دارد یادگار حسن و خاطره از در دارد درد و بغض غم بابا به دل شیر پسر نکند حرمله آید؟ برسد دیر پسر زود باید برسد تا سپر او گردد تا عمو را سپر سینه و پهلو گردد آه روضه به کجا می‌برد آخر ما را بُرد تا کوچه، رسانید به مادر ما را وای از کوچه و دست و قد کوتاه حسن کوچه تنگ است نگویم که دگر..... آه حسن😭😭😭 ای عمو آمده‌ام جای پدر را گیرم یا به جای علی‌ات جای پسر را گیرم یک به یک حلقه ی اطراف تو را بازکنم با رجز خوانی و نام علی اعجاز کنم جای آن کوچه و کوتاهی دست بابا اینک امروز پسر دست دهد، کرب و بلا نام زیبای علی حرمله را ریخت به هم با سه شعبه من و قلب عمو آمیخت به هم پدرم دِین تو گردید ادا غصه نخور جسم و جانم شده تقدیم خدا غصه نخور
. 🏴 صلی الله علیک یا قاسم بن الحسن 🍃 تیر و کمان عشق ای روشن از فروغ رخت گلشن ازل ای در میان اهل بلا بهترین مثل شاگرد مکتب تو شده عقل تا ابد خورده به نام تو سند عشق از ازل تعظیم کرده پیش جمال تو ماه نو ای مشتری حُسن تو هم تیر و هم زحل می‌جوشد از زمین تو شهد و شکر هنوز تا ریخت از دهان تو "أحْلی مِنَ العَسَل" تو پور مجتبایی و همچون حسنْ کریم پروردۀ عمویی و همچون حسینْ یل عالم سراسر از حرکت ایستاده بود وقتی گرفته بود عمویت تو را بغل سرباز شاهی و شده بازیچۀ تو مرگ شد مات عشق‌بازی‌ات اینجا رخ اجل فرزند مصطفایی و تیغت به کربلا هم دست "لات" را زد و هم گردن "هُبَل" از تیغ تیز حیدری‌ات دشمنان هلاک جنگاوران به پای رجزهای تو فَشَل با رزم بی‌مثال تو ای آیۀ جمال شد زنده یاد رزم حسن در صف جمل تو کشتۀ بلای عظیمی و قاتلت اَنعام نه، سِباع که نه، بلکه "هُمْ اَضَل" تو قد کشیده‌ای و عمویت خمیده شد تیر و کمان عشق شمایید، بی بدل روشن‌ترین طلوع حماسه، برای تو شعری سپید گفتم و هر واژه شد غزل ، ۱۴۰۰/۰۵/۲۳ 🏴
قسمت این بود که قاسم «علی اکبر» بشود علی اکبر «علی اصغر،‌ علی اصغر» بشود «محمدحسین رشیدی»