eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دو خوانش غزل ۹۳ حافظ.m4a
5.64M
غزل شمارهٔ ۹۳ چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت به نوک خامه رقم کرده‌ای سلام مرا که کارخانه دوران مباد بی رقمت نگویم از من بی‌دل به سهو کردی یاد که در حساب خرد نیست سهو بر قلمت دلم مقیم در توست حرمتش می دار به شکر آنکه خدا داشتست محترمت مرا ذلیل مگردان به شکر این توفیق که داشت دولت سرمد عزیز و محترمت بیا که با سر زلفت قرار خواهم کرد که گر سرم برود برندارم از قدمت ز حال ما دلت آگه شود ولی وقتی که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت تو را ز حال دل خستگان چه غم که مدام زلال خضر ببخشند چون ز جام جمت صبا ز زلف تو با هر گلی حدیثی راند رقیب کی ره غماز داد در حرمت همیشه وقت تو ای عیسی صبا خوش باد که جان حافظ دلخسته زنده شد به دمت
از خواب می‌پرم! خوابی که درهم است آغوش تو کجاست؟ بدجور سردم است...
خلوت کرده‌‌ایم من و چای و عطرِ خیالت✓ صبحتون بشادی🌸🌸
🍃 "اَنا مِن شروط" یعنی که ولای توست توحید حَـرمت نشسته هـر کـس ، حَـرم خـدا نشسته 🌱
آمدی منزل نمودی در دلم صبح را مهمان قلبم ساختی آمدی روشن نمودی چشم من چون که بر چشمم نظر انداختی... سلام صبحتون به خیر و به عشق...🍃🍂
اگر به خانه‌ی من آمدی به‌جای چراغ دو شیشه ناز بیاور نیاز خواهد شد
حاضرم در عوضِ دست کشیدن ز بهشت، تو فقط قسمتِ من باشی و من قسمتِ تو..
از خواب می‌پرم! خوابی که درهم است آغوش تو کجاست؟ بدجور سردم است...
صبح است و هوای دل من مثل بهار است پلکی بزن و صبــح بخیر ِ غــــزلم باش
گفته بودی راه را با من به پایان میبری ! یا مخاطب من نبودم یا .. میانبر آمدیم ‎‌‌‎‌‌‎‌♥️