eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هست مگر بهتر از او سروری؟ بهتر از این دُر به جهان گوهری؟ مفتخرم نوکر اویم فقط حیدری‌ام حیدری‌ام حیدری یا علی و یا علی و یا علی کل جهان آخر و تو اولی معنی و مفهوم سعادت تویی ای به همه خلق وصی و ولی نور تمام فلک از روی توست جنّ و ملک در به در کوی توست بی شک و تردید خدا در فرج منتظر حرکت ابروی توست سینه پر از سوسه و سوداست سر شور و شرر دارد و غوغاست سر بی خبر از آن که علی مرهم است در پی جام و می و صهباست سر 🌸⃟💕჻࿐✰💌
شاهد رفتن یارانم و انگار که درد سهم تنها من بیچاره‌ی مغموم شده بنویسید که این عبد گنه کار خدا باز هم از قلم افتاده و محروم شده
در سینه پنهان می‌شوی در دل هویدا میشوی با من چه کردی عشق من گاهی معما میشوی حل معمای تو هم مانند پاسخ دادنیست اول به حتما رو زنی آخر به اما میشوی
عاشقی لحظه‌ی نابی‌ست، گناهش به کنار جزخودم هیچ دلت را به کسی هم مسپار آتش دوزخ اگر سهم من از عشق شود تو مرا باز همین‌گونه فقط دوست بدار
خواستم دست به مویَت بکشم،دین مگذاشت خواستم دل بکَنم... حرفِ شیاطین مَگذاشت خلوتی بود که من بودم و تو... شیطان هم خُب خدا بود... ولی لحظه‌ی شیرین مگذاشت
آنگونه که من تو را...مرا می‌خواهی تو از دل من بِه از خودم آگاهی دیدم که چگونه سوختی در آتش باید که تر و خشک بسوزد گاهی
سوزانده‌ای غذا را...اما چی بی خیالی! گویا که در مسیرت...بانوی بی مثالی برخیز بار دیگه... شامی تو دست و پا کن سخت است گشنه ماندن، بانو در این لیالی
کافه‌‌ها مملو شده از عاشقانی دربه‌ در خیره بر قلیان دودآلود... با چشمان تر این جدایی‌ها برایم آنچنان مرسوم شد که ندارد شیره‌ی تریاک هم بر ما اثر
باز هم تاریخ شد تکرار!! باز خون عاشق ریخت هنگام نماز بازهم شد طلوع سرخ عشق باز شد تقسیرِ تلخ چند راز میوزد عطر حسین و کربلا قافله سالار آمد پیشواز خون شیعه تا ابد جاری بوَد عاشقان درب شهادت هست باز آه از ظلم و ستم ؛ از قوم کفر الامان از مردم نیرنگباز گرچه دشمن میزند صد زخمِ کین پرچم ایران بماند سرفراز
بذر عشقی که تو آن را به دلم کاشته ای آبیاری شده با خون که برافراشته ای آمدی با تبرت ریشهٔ من قطع کنی آه راجع به من اصلا تو چه پنداشته ای ‌‌ من تو را بهر خودم خواسته بودم افسوس ساده دل بوده ام اما تو که را داشته ای من تعصب کش محضت شده بودم تو ولی همه را جز خود من پیش نگهداشته ای بعد یک عمر نهالم به ثمر هم ننشست چون تو از عشق برای همه برداشته ای
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلات تضمین «طالب از کف ندهد دامنِ خاکِ درِ دوست» انکه از جان گذرد عاشق و اندر رهِ اوست سالک آنست که سررا بنَهَد در رهِ عشق سرفداکردنِ عاشق به رهِ دوست نکوست
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
بـاز آمـده‌ام مـرا بـغـل کن، ای دوست! تلـخـیِ مـرا زود عسل کن، ای دوست! ای شـعر تو از قـنـد و عسل شیرین‌تر! کشکول مرا پر از غزل کن، ای دوست! @kashkool555