eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تا آسمان بندگی باران ندارد این شوره زار زندگی پایان ندارد ماهی و حوض خانه، حتی تار و پودِ قالیچه ی مادر بزرگم جان ندارد مهمان سرایی خسته ام تاریک و بی روح متروکه ای که سال ها مهمان ندارد ابر سیاه غم که عالم را گرفتی نم نم بخوان این خیمه روضه خوان ندارد دنیا بدون آیه های محکم عشق درکی درست از سوره ی انسان ندارد
خوشبخت منم که حوزه مأوای من است گنجشکم و درس عشق آوای من است شاگرد امام صادقم؛ مکتب عشق! مجنون منم و امام، لیلای من است!
در پیش خلق سروم و نزد تو مثل بید مجنون همیشه سر به ارادت خمیده است
مثل هر شب امشبم بی خواب هستم تا سحر... خوش بخوابی ای دلیل تا سحر بیداریم...! "عاصی"
رقیب گفت بر این‌ در چه میکنی شب و روز؟ چه می‌کنم! دل گم کرده باز می‌جویم...
غم داد و گرفت تا ابد شادی را دیوار کشید راه آزادی را یک روز نشسته بی خیالم شده عشق گم کرده دلم مسیر آبادی را...
قصدِ رفتن مکن ای دوست که با رفتن تو دل ز ما می رود و، نیمه‌ی جان میماند!
نیست برتر آنکه دارد قصر و گنجِ بی شمار برتر آنست که داند عشق را تفسیر چیست؟
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است اعضای وجودم همه فریاد کشیدند احسنت صحیح است صحیح است صحیح است 🌙 ❤️🍂☕️❤️
در جهان تا بود از قبله و محراب نشان قبله جان نبود جز رخ جانانه مرا
دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟ دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟ تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌ ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟ مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟ مثل من آواره شو از چاردیواری درآ! در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟ خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟ شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌ گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
ای دریغا که پس از آن همه جان بازی‌ها، بر سر کوی تو بی نام و نشانیم هنوز..