eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 ما دل به غمِ تو بسته داریم ای دوست دردِ تو به جانِ خسته داریم ای دوست گفتی که به دلشکستگان نزدیکم ما نیز دلِ شکسته داریم ای دوست
یک دم زدن از حال تو غافل نیم ای دوست صاحب خبران دارم آنجا که تو هستی
‏گر با دگران به ز منی، وای به من ور با همه کس همچو منی، وای همه! 🌱🚶‍♀
🌱 گر با دگران به ز منی، وای به من ور با همه کس همچو منی، وای همه 
ای رویِ تو مهرِ عالم‌آرای همه وصل تو شب و روز تمنای همه گر با دگران به از منی، وای به من ور با همه‌کس همچو منی، وای همه
دنیا طلبان ز حرص مست‌اند همه موسی کش و فرعون پرست‌اند همه هر عهد که با خدای بستند همه از دوستی حرص شکستند همه
با هم‌نفسی گر نفسی بنشینی مجموع حیات عمر، آن یک نفس است
رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان گفتا که ز غیر دوست بر بند زبان گفتم که غذا گفت همین خون جگر گفتم پرهیز گفت از هر دو جهان
بارالها هرگز دلم از یاد تو غافل نشود گر جان بشود، مهر تو از دل نشود افتاده ز روی تو در آیینهٔ دل عکسی که به هیچ وجه زایل نشود
در بارگه جلالت ای عذر پذیر دریاب که من آمده‌ام زار و حقیر از تو همه رحمتست و از من تقصیر من هیچ نیم همه تویی دستم گیر
از کوی تو هرکه رفت دل را بگذاشت کَس با دل خویشتن ز کوی تو نرفت! 💔🥀
دل صافی کن که حق به دل می‌نگرد دلهای پراکنده به یک جو نخرد زاهد که کند صاف دل از بهر خدا گویی ز همه مردم عالم ببرد
ای خالق ذوالجلال هر جانوری وی رهرو رهنمای هر بی خبری بستم کمر امید بر درگه تو بگشای دری که من ندارم هنری 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای خالق ذوالجلال هر جانوری وی رهرو رهنمای هر بی خبری بستم کمر امید بر درگه تو بگشای دری که من ندارم هنری 🌴🕯🌴
خواهی که ترا دولت ابرار رسد مپسند که از تو بر کس آزار رسد از مرگ میندیش و غم رزق مخور کین هر دو بوقت خویش ناچار رسد
گویند چرا تو دل بدیشان دادی والله که من ندادم، ایشان بردند!
گویند چرا تو دل بدیشان دادی والله که من ندادم، ایشان بردند!
مــجـنـونِ تـــو کــوه را ز صـحـرا نشناخت دیــوانــه‌یِ عــشـقِ تــو ســر از پا نشناخت هر کس که به تو ره یافت، ز خود گم گردید آنکس که تُـرا شناخت خـود را نشناخت
حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟ گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای! گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟ گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای! گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟ گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای! گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟ گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای! 🌹🌹🌹
در چَشمِ منی و دیدنت نتوانم✘🤞🏻 ✍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༻
حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟ گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای! گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟ گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای! گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟ گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای! گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟ گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای! 🌹🌹🌹
مجنون به نصیحت دلم آمده است بنگر به کجا رسیده دیوانگیم
احوال دنیا حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟ گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای! گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟ گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای! گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟ گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای! گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟ گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای! 🌹🌹🌹
«سودای دلت گوشه نشین دل ماست...»
از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت بگذاشت مرا وجستجوی توگرفت اکنون ز منش هیچ نمی‌آید یاد بوی تو گرفته بود خوی تو گرفت