گـر سر برود ز سر هوایت نرود
تاثیر طلسم چشم هایت نـرود
فرشی ز دل شکسته انداخته ایم
آهسته بیـا شیشه به پایت نـرود
#میلاد_عرفان_پور
در رکوعِ ما دعایِ عافیت جایی نداشت
اوّل و پایانِ هر دردیم ما ،دالیم ما....
#محمد_سهرابی
☆
چو چرخ دامن من پر ستاره میسازد
مهی که کار دلم با اشاره میسازد
فریب نازکی دل مخور که دست زمان
ز شیشهی دل ما سنگ خاره میسازد
بیا که پیر مغان خانهی دل من و تو
خراب می کند اما دوباره میسازد
رهین منت عشق ویام که در شب هجر
ز قطره قطرهی اشکم ستاره میسازد
علاج من به لب دلبر مسیح دمی است
که مرگ را به دم خویش چاره میسازد
ز چاکچاک دل من عجب چه میداری؟
که یار ما سند عشق پاره میسازد
به نیم حلقه ز گیسوی او نسیم سحر
برای طفل دلم گاهواره میسازد
مگو ز حرمت اغیار و بیوفایی یار
که داغهای دلم بیشماره میسازد
بیا و حالت پروانه را ببین ای گل!
که همچو شمع چسان با شراره میسازد؟
استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)
#محمدعلی_مجاهدی
زیر سنگینی کفاره کمر میشکند
لب تو باشد و من روزه بمانم؟ ابداً...!
#محمدمهدی_بومری
😒😁والاع
1680169527693_-2147483648_-211106.ogg
1.97M
دلم جنگل، دلم باران، دلم مهتاب میخواهد
دلم یک کلبهی چوبی کنار آب میخواهد
چنان دلگیرم از دنیا که ترجیحا دلم شعری...
پر از تصویر موزون و خیالی ناب میخواهد
قلم دستم به دامانت، بکِش یک دسته مرغابی
که دل آرامشِ محضِ لبِ تالاب میخواهد
جهانی خالی از وحشت، نه کفتار و نه سگ باشد
دلم یک جنگلِ سبزِ پُر از سنجاب میخواهد
بکِش یک کودکِ ساده، که از اسباب بازی ها
نه شمشیر و نه نارنجک، فقط یک تاب میخواهد
تمامِ حسِ شعرم را بگنجان در غزل امشب
که این تصویر رویایی فقط یک قاب میخواهد
اتاقی از اقاقی را برایم فرش کن در شعر
که ذهن خستهی شاعر، دو ساعت خواب میخواهد
#محمدرضا_نظری
#خوانش #حس_برتر
1680166907312_-2147483648_-211091.ogg
1.94M
پروانـه هـا در پيـله دنيـا را نـمی فهمند
تـقـويـم هـا روز مبـادا را نـمی فهمند
دريا بـرای مـردم صحرا نشيـن دريـاست
ساحـل نشينـان قـدر دريـا را نمی فهمند
مثل همـه مـا هـم خيـال زندگـی داريـم
امـا نـمی دانـم چـرا مـا را نـمی فـهمند
هـر روز سـيبـی در مسيـر آب می آيـد
ديگـر نيـا اين شـهر معـنا را نمی فهمند
اين مردمان مانـند اهـل كوفـه می مانند
انـدازه ی يـك چـاه مـولا را نـمی فـهمند
اينجا سه سال پيـش دست دارمـان دادند
اين قوم درد اينجاست اينجا را نمی فهمند
فرسنگ ها از قيـل وقـال عاشـقی دورند
هنـد و سمـرقنـد و بـخارا را نمی فهمند
چاقـو به دسـت مـردم هشيـار افـتاده
ديـدار يوسـف بـا زليخـا را نمی فهمند
از روز اول بـا تـو در پـرواز دانـستـم
پروانه ها در پیله دنیا را نمی فهمند
#فرامرز_عرب_عامری
خوانش : #حس_برتر
اصرار نکن ما شدنِ ما شدنی نیست
تردید نکن این گره ها وا شدنی نیست
این مثنوی حسرت و بغض و غم و آهم
در دفتر اشعار دلت جا شدنی نیست
صد ابر اگر تا ابد الدّهر ببارند
این برکه ی قحطی زده دریا شدنی نیست
در فرش غزل نقش تو را بافته ام تا
این فاصله را پر کنم اما شدنی نیست
کم وعده بده موعد انگور گذشته است
این غوره ی هجر است که حلوا شدنی نیست
دلبسته ی مویی شده ام سرنخ این عشق
در خرمن گیسوی تو پیدا شدنی نیست
من دور تو می گردم و می گردم و این دور
هر چند محال است ولی ناشدنی نیست
#محمد_عابدینی
همان دینی که شد مدیونت از شعب ابیطالب
بر عالم کرده تکریم تو را مهر آفرین واجب
شدی زینت فزای خانه ی طاها و آوردی
گلی یکتا و در شان علی ابن ابیطالب
خدا را دیده ای در چشمهایش بی گمان بانو
که قلبت شد به عشق «رحمة للعالمین» راغب
کم آورده است حاتم از شکوه بذل و بخشش هات
و در تحریر اجر نیکی ات در مانده شد کاتب
شدی سنگ صبور خاتم و نگذاشتی یک آن
شود غم بر وجودش در هیاهوی زمان غالب
اگرچه وصف تو سخت است ام المومنین شاید
محمد رفت تا معراج ،وقتی شد تو را صاحب
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیاامالمؤمنینخدیجةالکبری
ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر
زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر
سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان
زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر
مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست
دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر
خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان
چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر
فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند
دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر
هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان
نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر
هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی
به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر
هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا...
میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر
#محمدجواد_شیرازی
#امام_زمان
☆______🍃🍃🍃☆🌺🌼🌺☆🍃🍃🍃______☆
🙏😭مناجاتی با خدا
در ماه مبارک 🙏
یاحبیب الباکین
ای که با آلوده ای چون من مدارا می کنی
دردهایم را به یک ناله مُداوا می کنی
تو کریم ِ سفره داری من گدایِ دوره گرد
باگدایِ خود همیشه با کرم تا می کنی
منکه امروزم همیشه بدتر از دیروز شد
راحتم کن پس چرا امروز وفردا می کنی
تاجوانی دیده گریان عذر خواهی می کند
باملائک مینشینی و تماشا می کنی
هرکسی را دوست داری همنشین خود کنی
پایِ اورا یک سحر صحنِ نجف وا میکنی
لایق لطفت نبودم ، منکه میدانم اگر
لطف بر ما می کنی با عشقِ مولا میکنی
تاکه می گویم حسین، عرشِ تو میریزد بهم
گوئیا درسینه ام شش گوشه بر پا میکنی
هرکه بر پیشانی اش بنوشته «زوّارالحسین»
در قیامت زود میگردی وپیدا می کنی
گریه کن هایِ حسین محشر مُعَطّل نیستند
راهشان را جانب باب ُ الحسین وا می کنی
شک ندارم هرکسی شد بیشتر خرجِ حسین
عاقبت اورا جنان مهمان ِ زهرا می کنی
هرکه آمد صحنِ سلطان ، گوشة باب الجواد
کربلایش را همان لحظه تو امضا می کنی
یعنی امسال اربعین من هم خدائی می شوم؟
از نجف پایِ پیاده کربلایی می شوم
🔸شاعر:
قاسم_نعمتی
عشق یک شیشهی انگور کنار افتاده است
که اگر کهنه شود مستترت خواهد کرد❤️
#امیر_سهرابی
شهر آینهوار میشود با یک گل
پروانهتبار میشود با یک گل
گفتند نمیشود ولی میبینند
یک روز بهار میشود با یک گل
#هادی_فردوسی
⚘️اللهمعجللولیکالفرج⚘️