eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو چه دانی که پس هر نِگَه ساده ی مَن چه جُنوُنی چه نیازی چه غَمی است؟!
نقطه عطف جهان عشق تو بوده است حسین عالــــم از روز ازل دور تــــو پـــــرگار شــده این زمین از غـم تو دور خودش می‌چرخــد چشـــم بیمــــار تو را دیده که بیمــار شــده از جــــزای گــــنــه و آتـــش نــار آزاد است هــر که در آتــش عشـــق تو گرفتــــار شده خرج کردی سر خود را که خدا عاشـق شد خلق را از سَـــرِ عشق تــــو خریـــدار شده آری آری همه ی گـــــریه‌کنـــان را هر بار به تو بخشیده و این خاص ترین کار شده وقت مُردن به خدا گریه‌کُنَت خواهد دید قیمـت اشک بـــرای تو چـه بسیــــار شده هرکه شد نوکر ایـــن خانه‌ی تو در واقــع پادشاهی است که خود نوکر دربـــار شده
کهف الشهدا آمده ام تا که بگیرم یا یک سفر کرب و بلا یا که بمیرم
حسیـــــــن(ع).... اگر چه ذره‌ی ریزم به نور پیوستم حسین(ع)گفتم و از هر چه غیر او رستم نشد اگر که شوم خادمش، خدا را شکر که ذره گردِ کفِ کفشِ خادمش هستم به لطف خویش پذیرفته است باز مرا ز هرچه عهد که بستم ز هرچه بشکستم همیشه برلب من این دعاست با مددش جدا مگردد از این صحن و آستان دستم چه حاجتم به می ارغوان که یک عمر است ز چای روضه‌ی ارباب بی‌کفن مستم
شهداء را شبِ جمعه همگی یاد کنید تا که در کرب‌وبـلا نــامِ شمـا را ببرند
اهل دین را برسانید خدا هست هنوز راه سخت است ولی راهنما هست هنوز 🌴🕯🌴
3.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚هر روز را با سلام بر تو آغاز می‌کنیم! سلام بر تو... که صاحب‌اختیار مایی! السَّلاَمُ‌عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ‌اللَّهِ مِنَ الصَّفْوَةِ‌الْمُنْتَجَبِينَ
نابسامان گشته دیگر وضع و اوضاع جهان قتل و غارت، کفر و ظلم و اشک و آه مردمان نیست امیّدی دگر در دل بجز لطف خدا... تا رساند حجتش را مهدی صاحب زمان(عج) "عاصی" 🍃🌹🍃❤️ 🌹جهت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ۳صلوات
به روشنایی کلام نوری و روشن‌ترین کتابی تو چرا کتاب بگویم که آفتابی تو در این زمانه ظلمت چراغ بیداری به دیدگان و به دل‌های غرق خوابی تو به تشنگان کویری که راه گم کردند اگر بقیه سراب‌اند، عین آبی تو  به دوستان چو نسیمی لطیف و روح‌نواز به دشمنان خدا آتشین‌خطابی تو به مومنین چه بگویم که آیه‌های بهشت به هر چه کفر ولی آیهٔ عذابی تو سوال توست که «فأتوا بسورة مثله» به این سوال خودت بهترین جوابی تو تو آن شراب طهوری که وعده داده خدا بریز تا که بنوشم، همان شرابی تو! در این زمانهٔ سرشار از فریب و دروغ به راستی که همان حرف بی‌نقابی تو
به روشنایی نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «الم اعهد الیکم یا بنی آدم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست - آن پیمان - برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود، از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد، از غم پنهان برایم گفت سپس «ان الذین آمنوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از تکویر و الرحمان برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت
قاصدک هاى پریشان را که با خود ، باد برد با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد ای که می‌پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند سیل وقتی خانه‌ای را برد ، از بنیاد برد عشق می‌بازم که غیر از باختن در عشق نیست در نبردی اینچنین هرکس به خاک افتاد ، برد شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن‌ها هر که لاف عشق زد ، نامی هم از فرهاد برد جای رنجش نیست از دنیا که این تاراجگر هر چه برد از آنچه روزی خود به دستم داد، برد در قمار دوستی جز رازداری شرط نیست هر که در میخانه از مستی نزد ، فریاد برد