eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بیعت با و در سال‌روز از عشق بیا که صحبتی تازه کنیم درحرکت خویش، دقتی تازه کنیم با رهبر و انقلاب و با خون شهید با یک بیعتی تازه کنیم
نُه دی نور ايمان منجلی بود نُه دی ذکر لب‌ها يا علی بود نُه دی روز مرگ اهل فتنه نُه دی روز بيعت با ولی بود نماد صبر و عزت بود آن‌روز شکوه استقامت بود آن روز تمام نقشه‌ها شد نقش بر آب تجلی بصيرت بود آن روز نُه دی روز حق، روز خدا بود شکوه غيرت اهل ولا بود دم «يا لَيْتَنا کُنّا مَعَک» داشت نُه دی «کُلُ اَرضٍ کربلا» بود
جام ملائک در شب خلقت به هم خورد ابليس سرگرم رياضت بود، کم خورد دور خدا آن شب ملائک حلقه بستند او چار قُل خواند و سپس انسان رقم خورد در خاطراتش مادرم حوا نوشته دستي ميان گيسوانم پيچ و خم خورد حوا که سيب... آدم فريب و آسمان مُهر درها به هم، جبريل غم، شيطان قسم خورد همزاد من از انگبين اصفهان و همزاد تو نارنج از باغ ارم خورد وقتي به دنيا آمدم شاعر نبودم يک سنگ از غيب آمد و توي سرم خورد نام تو از آن پس درون شعر آمد نام من از دنياي عاقل ها قلم خورد
19.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند: "من مدیر جلسه‌ام" به مناسبت حادثه تاریخی و یوم‌الله 9دی؛👇 مروری بر وقایع و اتفاقات مربوط به انتخابات سال 1388 و مدیریت فوق‌العاده رهبر معظم انقلاب حفظه‌الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شعر خوانی در محضر رهبر انقلاب... با موضوع ؛ فتنه شاعر؛ مهدی جهاندار 👌 بسیارعالی 👈 پیشنهاد دانلود 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
دلِ مـن حوصلـه کن، عشق معما دارد او کـه بشکسته تو را شوقِ تماشا دارد عشقِ تو رفته و دیگر اثری ازاو نیست چشمِ تو در پیِ او  خواهشِ بیجا دارد گوش کن نالۀ نی را به غزلخوانیِ  من غــزلــم دم  بــه دم آوای تبــرّا دارد دلِ معشوقـه ندانست دمی قدرِ تـورا کـه نفس های تو گرمای مسیحا دارد سالها مردمِ این شهر به من می گویند دلِ تـو طاقـتِ بسیـار  و شکیبـا دارد تو شکستی و تو رنجیده ای و پژمرده ز چه رو چشمِ تـو هم میلِ تمنا دارد؟ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
گاه دلسوز است، گاهی سخت می‌سوزاندم عشق،گاهی مادر است وگاه هم نامادری است
تو جان منی و پرچمت محترم است سرمایه ی انقلاب تو مغتنم است سردار دلم به وصف نامت گفته: "جمهوری اسلامی ایران حرم است" ۱۴ بهمن ۱۴۰۱
گفتی مرا به خنده، خوش باد روزگارت کس بی‌تو خوش نباشد، رو قصّه‌ی دگر کن!
قدم بزن همه ی شهر را به پای خودت و گریه کن وسط کافه ها برای خودت تو خود علاج غم و درد بیشمار خودی برو طبیب خودت باش و مبتلای خودت ! شبیه نوح اگر هیچکس به دين تو نیست تو با خدای خودت باش و ناخدای خودت دوباره دست به زانوی خود بگیر و بایست بزن اگر که زدی ، تکیه بر عصای خودت بگرد و صورت خود را دوباره پیدا کن تویی که گم شده ای بین عکس های خودت … حسین_زحمتکش
در آینه به روی خود باز نگاه می کنم کنار هردو چشم را کمی سیاه می کنم به اشتیاق سرکشم مهار می زنم ولی به یاد تو تبسمی گاه به گاه می کنم کدام را به سر کنم؟ شال سفید،روسری لباس و کیف و کفش را که رو به راه می کنم برای لحظه ای شکی مرا نشانه می رود همان سؤال دائمی، من اشتباه می کنم؟ کنار در که می رسم، به فکر می روم فرو دلم رضا نمی دهد، مگر گناه می کنم؟ چه انتخاب مشکلی میان عقل و عاشقی تمام عمر خویش را با تو تباه می کنم؟ به یاد لحظه های بی تو تنگ می شود دلم من این غم غریب را به دل گواه می کنم و از نشست عقل و دل به این نتیجه می رسم که بی تو قلب خسته را چه بی پناه می کنم دوباره دستگیره و دوباره دست های من برای عاشقانه ای، شال و کلاه می کنم