ای قبلهی اهل یقین باب الحوائج
آرامش اهل زمین باب الحوائج
موسای طور سینههای عاشقانی
ای عشق تو جانآفرین باب الحوائج
ای عهدهدار حاجت هر غصهداری
آرام جان دلغمین باب الحوائج
از کودکی با روضههایت خو گرفتیم
مِهر تو با خونها عجین باب الحوائج
رفتی به زندان تا امانِ شیعه باشی
دفع بلا کردی چنین باب الحوائج
شد روضهخوانت آسمانها ، کهکشانها
بر سر زند روح الامین باب الحوائج
جانم به قربان دو چشم خونفشانت
از تنگی زنجیر کین باب الحوائج
قعر سیهچال و عبادت پیشهبودی
گشتی تو ذکرالذاکرین باب الحوایج
شد آب ، جسم اطهرت مانند زهرا
از ظلم هارون لعین باب الحوائج
لبریز کن دلهای ما را از محبت
ای تشنه را " ماء معین " باب الحوائج
#یا_باب_الحوائج
#یا_موسی_بن_جعفر
#مشهدی_زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 حال و هوای کاظمین در شب شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام)
🏴🏴🏴
امام موسی کاظم علیه السلام🏴
ای آسمانها زائر صحن وسرایت
باغ جنان آمد پدید از خاک پایت
آقاگناهت چیست که در کنج زندان
افتاده ای ای هفتمین نور هدایت
ای روزه دار تشنه ای که وقت افطار
تنها به اشک چشم خود کردی کفایت
مانده به روی جسم پاکت جای زنجیر
از طینت زشت گروهی بی عنایت
نایی نمانده در تنت از ضرب شلاق
خون شد دل هفت آسمان از ماجرایت
خون میچکد از پای تو بر تخته پاره
بالاست هر شب تا سحر دست دعایت
خورشیدِمشهدجان به لب شد ازغم تو
مهتاب قم شد غرقِ ماتم در عزایت
باب الحوائج گشته ای یعنی که آقا
خیلی شبیهی به عموی با وفایت
#مریم_سادات_میرصادقی
چقدر این چشمهای ابریم باران برقصاند؟
شب موی پریشان مرا طوفان برقصاند؟
دو پرچم روی دو گنبد، چه حالی میشوم وقتی
یکی را این برقصاند یکی را آن برقصاند...
پریشان میشوم نگذار دور از چشمهای من
نسیمی پرچمت را اینقدر آسان برقصاند
چه هتک حرمتی! ! ! هارون چه حقی داشت اینگونه
زنی را پیش چشمان تو در زندان برقصاند؟
اگرچه شعر توست اما بگو دشمن دلش آمد؟
سری را پیش چشم پر نم طفلان برقصاند؟
از آنجا شد شروع، زنجیرهای بسته بر پایت.
که دشمن خواست بر سر نیزه ها قرآن برقصاند. ..
به قلبم آتش عشق تو شمعی شد، دعا کردم.
که یادت شعله را تا لحظه ی پایان برقصاند. ....
زهرا سادات موسوی مقدم
خانه های آن کسانی، می خورد در بیشتر
که به سائل می دهند از هرچه بهتر، بیشتر
عرض حاجت می کنم آنجا، که صاحب خانه اش
پاسخ «یک» می دهد با «ده برابر» بیشتر
گاه گاهی که به درگاه کریمی می روم
راه می پویم نه با پا، بلکه با سر بیشتر
زیر دین چهارده معصومم، امّا گردنم
زیر دین «حضرت موسی بن جعفر» بیشتر
گردنم در زیر دین آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش می کند قم را معطّر، بیشتر
قم، همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد «چل اختر» بیشتر
قصد این بار قصیده، از برادر گفتن است
ورنه می گفتم از این معصومه خواهر بیشتر
در مقامش مصرعی می گویم و رد می شوم
لطف باباهاست معمولا به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنت را می کنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضرب المثل های مرا تغییر داد
هر که بامش بیش، برفش نه! کبوتر بیشتر
چارفصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
اینچنین یعنی، سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسان ترند از هرکجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
ای که را انداختی امروز و فردای مرا
چشم بر راه تو هستم روز آخر، بیشتر
از غلامان شما هم می شود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا «روز محشر» بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا ـ چون شنیدم که به مادر بیشترـ
#حسین_رستمی
♥️
دیدم که ناگهان شدهام مبتلای تو
هیچ آرزو نمانده برایم ورای تو
کوهم که هیچ گاه تزلزل نداشتم
تا آنکه جذب کرد مرا کهربای تو
آنجا که نیستی قفسم تنگ میشود
باید فقط نفس بکشم در هوای تو
این اژدها که در دل من رشد کرده است
ای کاش از میان برود با عصای تو
تکبیر، تو و حمد تو؛ تسبیح من تویی
اسباب رستگاری من شد ثنای تو
موسی اگر که خواست تجلی کند خدا
الحق که در تو کرده تجلی خدای تو
دیگر کسی درون دلم جا نمیشود
حالا که هست بر دل من رد پای تو
هروقت که برای تو دلتنگ میشوم
سر میزنم به صحن و سرای رضای تو
🌸 السلام علیک یا مولای یا موسی بن جعفر و رحمةالله و برکاته 🌸
آقای عزیزم...
مولای خوبم...
#زینب_نجفی
#راجی