مے خواستم رها شوم از عاشقانه ها
دیدم ڪه در نگاه تو حاصل نمے شود
تا نیستے تمام غزل ها معلق اند
این شعر مدتے ست ڪه ڪامل نمے شود
#نجمه_زارع✌️❤️
حرفها را دسته كردم با همه بدحالى ام
دوستى ميخواهم اينجا در كنار قالى ام
دوستى خوب و صديق از جنس جان و گوشها
پاك چون برگ سفيد دفتر نقاشى ام
بازگويم دردِ دل از كل اين دورانها
بازهم لبخند بينم با همه تكرارى ام!
گويم از جاهاى آدمها كه اصلا جور نيست
هركسى جاى دِگر بايد، از این شاكى ام!
گويم اما مي شود عقده زِ دل خالى مگر
باز هم من ماندم و باز آن رفیق عالی ام
R🥀
🌱
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم؛ کافرم یعنی؟!
#مهدیفرجی
خنده ی روی لبت خاطره ساز است، بخند
چهره ات با نمک خنده چه ناز است، بخند
چشم من خیره به لبهای تو در اوج سجود
به خدا خنده ی تو روح نماز است، بخند
اَخم کردی و دلم از غم گنگی پُرشد
تا بخندی دل من هلهله ساز است، بخند
خنده هایت همگی عین حقیقت هستند
خنده های همگان عین مجاز است، بخند
من و تو غرق سکوتیم و سخن خاموش است
خنده آغازگرِ راز و نیاز است، بخند
شاعری با همه ی شاعری اش می گوید
«قصه ی خنده ی تو دور و دراز است، بخند..
❤️😘❤️😘❤️😘❤️
غصه شدی خوردمت،غنچه شدی چیدمت
حسرت زیبای من کاش نمی دیدمت
قید خطا را زدم توبه نکردم ولی
خنده به لب داشتم با همه دردم ولی
شعله کشیدم تو را بعد خودم سوختم
کشتن معشوق را من به تو آموختم
من به تو گفتم برو،چشم به رویم ببند
بوسه به خندیدنت من به تو گفتم بخند
دیده ی حسرت مدام دور و برت داشتم
از همه ی دیگران دوست ترت داشتم
دوستتر از هر چه هست، دوستتر از هر چه نیست
دوستتر از خوب و بد، خوب ترت گرچه نیست
هیچ کسی مثل من عاشق و شیدا نبود
هیچ کسی هم ولی مثل تو زیبا نبود
راضی شوی، معاملهی منصفانهایست
ما کفش میشویم، تو تحویلمان بگیر...!
#یا_امامرضا
🍃
دعایم کن همیشه در پناهِ این حرم باشم،
که عمری غیر از اینجا هر کجا رفتم پشیمانم..🌱
یا امام رضا علیه السلام
🍃
🍃
دور از حرمت ندارد آرام و قرار
من حالِ کبوترِ تو را میـدانم
اللهم الرزقنا حرم 🤲
🍃
ای که مهتابِ رُخت سایه بیفکنده به ماه
دل ما بر دل تو سخت ارادت دارد
میشود گاه بیایی و به ما سر بزنی
چون نگاه تو بهشت است ، سخاوت دارد
در پی چشمهی احساسم و حیران توام
دیدن روی تو از دور غرامت دارد
تو بگو یاور من ، فلسفهی دوری خود
ورنه جبریست نبودِ تو ، که طاقت دارد ؟
آسمانِ دل من ابریِ بیحوصله شد
تا تو فریاد زدی عقل شهامت دارد
تا کجا سوی تو آیم ؟ تو چرا دور روی ؟
مگر این دشت پر از خار سیاحت دارد ؟
ای "سراچه" ! بکش این رنج که در پایانش
چون ببینی که خدا در تو عمارت دارد
🌹🥀
هِی رَد شو از این ڪوچه
و هِی دل ببَر از ما ،
تـــو فَلسفهےبودنِ این
پَــنــجــره هــایــی ...
#امین_پور_حاجی
@
چشمکی برمن زدی حالا گرفتارت شدم
🕊❤️❤️🕊
زندگیم را گرفتی مست و بی تابت شدم
🕊❤️❤️🕊
عاشقم کردی دلم چند بوسه می خواهد زتو
🕊❤️❤️🕊
دلربایی کرده ای، دیوانه، حیرانت شدم
🕊❤️❤️🕊