eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار "عاصی"
"مادر" گل زیبای خلقت در جهان است... مهرش چو رودی تا بهشت حق روان است "مادر" بهار است تا ابد تا صبح محشر وقت سحر صوت دل انگیز اذان است "مادر" اگر چه پیر میگردد زمانی... اما صفا و عشق او آری جوان است بوسیدن دستان "مادر" شد فضیلت... بوسیدن پاهای "مادر" به ز آن است نامش که می آید دلم میگردد آرام... یادش که میافتم دگر اشکم روان است "مادر" اگر روزی کنار من نباشد... حتی برایم جنت الاعلی خزان است وقتی که کودک میکند کم کم زبان باز... شیرین ترین لفظی که میگوید "مامان" است باشد دعای "مادر" از هر حرز بهتر آری دعای مادران امن و امان است نوری که دارد چهره "مادر" چه زیباست نورش به از خورشید و ماه آسمان است دریا و اقیانوس دارد ساحل اما... دریای عشق مادران بس بی کران است جانم فدای مادر سادات زهرا(س) او بهترین "مادر" میان مادران است "عاصی" 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃 ❤️ ضمن عرض تبریک سال روز میلاد با سعادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر و روز زن ، نثار بی بی و جهت سلامتی مادران نازنین و بانوان مومن و همسران مهربان و نثار مادرانی که مسافر آخرت شده اند ، ۳صلوات هدیه کنیم
تقدیم به مادر امام زمان علیه السلام حضرت نرجس خاتون(ملیکا) سلام الله علیها زمین آبستن غمهای بسیاری است فردا را خدا از نسل «شمعون» می دهد طفلی «یشوعا» را چه زیبا گوهری، ریحانه ی قصر است و روی او نهاده پادشاه رومیان نام ملیکا را کسی هرگز نمی داند که این شهزاده ی رومی دگرگون می کند با کودکش یک روز دنیا را زمین در لحظه ی عقدش به خود لرزیده این یعنی خدا با حکمتش رد می کند داماد آنها را دلش لبریز از غم هاست اما او نمی داند که پاسخ می دهد در خواب ایزد این معما را رسول مهربانی را شبی در خواب می بیند گرفته یازده خورشید با او گرد عیسی را امام عسکری(ع) داماد آن جمع است و می خواهد ملیکا پاسخ آری دهد اولاد زهرا(س) را از آن شب می شود دلبسته و با ندبه خوانی ها تمنا می کند هر لحظه ای دیدار مولا را شهادت می دهد در محضر صدیقه ی کبری(س) و در آغوش مریم(س) می پذیرد دین طاها را عزیز آسمان بودن کنیزی در زمین دارد و یوسف می برد از چاه و از قصری ملیکا را خریدار کنیزی بود «بشربن سلیمان» که به دنیا بعد از آن بخشید ماهی مجلس آرا را پس از آن عطر نرگس در جهان پیچید و عالم دید خدا دارد در این عالم فقط دست توانا را جهان در انتظار دیدن موعود عمرش رفت خدا پایان دهد ای کاش این شبهای یلدا را
. روز میلاد امام ما خمینی(ره) گشته باز او که در دل با خدایش داشت صدها سرّ و راز نور ایزد در میان عالمان سرشناس... دارد او از مادرش زهرا(س) ز عطر و بوی یاس مرد تقوا مرد ایمان مرد ایثار و جهاد از برای دین حق همچون ستون مثل عماد انقلابش ریشه ظالم از این کشور بِکَند روز میلادش شده ای شیعه مولا بخند هست امیدّم شفاعت او کند ما را به حشر همچنین هر کس دهد اشعار ما را زود نشر "عاصی" 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃 🌹 در سال روز میلاد حضرت امام روح الله موسوی خمینی رحمت الله علیه ، هدیه به روح بزرگ و ملکوتی ایشان ۳صلوات
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم خبر خبر آمدنت آمده از راه، بيا... سر بزن ازدل يک‌‌جمعه‌ی‌ ناگاه، بيا! ماه کامل نشود تا تو نيايی آقا تا که کامل بشود، نيمه‌ی اين‌ماه بيا عهد بستیم و شکستيم و گذشتی هربار بازهم با دل آلوده‌ی ما راه‌‌بيا درد ما بی‌خبری‌هاست، خودت باخبری ای تو از درد دل ما همه آگاه! بیا خواب غفلت شده کار همه‌ی ما بی‌تو يوسف قافله! يک‌سر به لب چاه بيا جمعه‌ها رفت، ولی جمعه‌ی موعود نشد جمعه‌ها می‌رود، ای جمعه‌ی دلخواه بيا! زنده ماندیم که در روز ظهورش باشیم آه ای جانِ به‌لب‌ آمده! کوتاه‌‌بیا... گفت شاعر: «خبر آمد، خبری در راه است» خبر آمدنت آمده از راه، بیا... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
«بسم ربّ المهدی عج» دردیم که التـماس درمان داریم موجیم که اندیشهٔ توفان داریم مانند کــویر تشـــنه‌کامیم همه از ســـوی تو انتظار باران داریم 🤲
از جهان وحش نا امید صبح و ظهر و عصر و شب شهید در میان قطع آب و برق سیل بمب فسفر سفید حال و روز غزه کربلاست ثانیه به ثانیه عزاست این همه جنایت بشر سازمان نا ملل کجاست!؟ «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید» غزه مشق روضه خوانی است در تلاش زنده مانی است افتخار قوم بی وجود قتل عام «معمدانی» است در نبرد بین خیر و شر ناظرند جمع کور و کر تف به حامیان پولکی بر حقوق ظاهرا بشر! «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید» شب دوباره پر ستاره شد کودکی که تکه پاره شد از کسی صدا نیامد و باز وقت استخاره شد غزه بار روی گُرده نیست زنده باد آنکه مرده نیست! هرکسی سکوت کرده است جنس شیر پاک خورده نیست «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید بحث سرزمین مادری است جنگ، جنگ نابرابری است خیبر است و راه فتح آن دست بچه های حیدری است صبر ما به سر رسیده است وقت روئیت سپیده است کاش رو کند خدا سریع آنچه را که آفریده است از ستم به لب رسیده جان دست مان به سوی آسمان دفع هرچه فتنه می شود با قدوم صاحب الزمان «العجل یا صاحب الزمان العجل یا صاحب الزمان»
عشقم به تو را چگونه ابراز کنم؟ با بغض, سخن چگونه آغاز کنم؟ ای کاش که داشتم نشانی تو را تا عقده‌ی دل به دیدنت باز کنم...
غرقیم در اعماق مصائب، برگرد از راه سفر امام غائب، برگرد عجل لولیک الفرج می گوییم در ندبه ی لیله الرغائب، برگرد
آیینه ی بی غبار برمی‌گردد باسیصد و چند یار برمی‌گردد پاییز به گوش برگ ها می‌گوید سر میرسد انتظار ، برمی‌گردد
نمی دانم که دیدارت در اقبال که می افتد و یا تصویر رویت در کدامین برکه می افتد محاق افتاده می گویند کم بینان نمی آیی ولی از پرده بیرون ماه عالم ، بلکه می افتد سلام ای وعده ی صادق،جهانی چشم در راه است به تعبیر ظهورت در همان روزی که می افتد ولی در مقدمت بد می شود اوضاع بعضی ها دغل بازان ما بازارشان از سکه می افتد جهان در انتظار بانگ زیبای انا المهدی است که بی شک اتفاق از سرزمین مکه می افتد
🌼 دلت روشن اباصالح که زین العابدین آمد علــی بن حسیـــن بن امیـــرالمومنین آمد مضاعف گشته این شادی به قلب ملت ایران چون از دامان پاک بانوی ایران زمین آمد 🌼 🤲
🍃🌺 نذر میلاد باب الحوائجِ خانم أم البنین(س) 🌺🍃 ای در شجاعت مثلِ حیدر؛ یا أباالفضل(ع) آیینهٔ ساقیِ کوثر؛ یا أباالفضل(ع) ای مشکِ تو رؤیایِ دریایِ خروشان آقاترین سقّایِ برتر؛ یا أباالفضل(ع) دُرّ ادب شخصیَتَت را داده جلوه ای بر رکابِ شیعه گوهر؛ یا أباالفضل(ع) باب الحوائج هستی و با ذکرِ نامت آرام شد هر قلبِ مضطر؛ یا أباالفضل(ع) ای تشنهٔ عشقِ به فرزندانِ زهرا(س) فرمانپذیرِ امرِ مادر؛ یا أباالفضل(ع) أم البنین(س) میگفت: آقایت حسین(ع) است این را بدان تا روز محشر؛ یا أباالفضل(ع) روز مبادایِ حسینم زود بگذر- از دست و چشم و بلکه از سر؛ یا أباالفضل(ع) نانِ علی(ع) باشد حلالت جانِ مادر جان را فدایش کن سراسر؛ یا أباالفضل(ع) باید سپر باشی برای خیمه... باید- باشی علَمدارِ دلاور؛ یا أباالفضل(ع) مادر! حواست بیشتر باشد به زینب(س) خیلی محبّت کن به خواهر؛ یا أباالفضل(ع) بر چادرش تقدیم کن هر روز، بوسه ای حافظِ ناموس و معجر؛ یا أباالفضل(ع) من آرزو دارم شوَد هر لحظه جانت قربانِ این خواهر- برادر؛ یا أباالفضل(ع)!
بسم الله الرحمن الرحیم تقدیم به حضرت علی اکبر علیه السلام❤️ علی سیرت حسن طینت محمد خو، علی اکبر که در صورت نمیزد با پیمبر مو، علی اکبر حسین ازبس که بیتاب پیمبربود حق میخواست شود پیغمبری دیگر برای او ،علی اکبر دوپایش پلکان عرش بر روی زمین میشد چو میزد پیش پای عمه اش زانو ،علی اکبر و دشمن میهراسد از دَم اَینَ تَفرّویش که با سربند حیدر میکند هوهو ،علی اکبر برای کشتن لشکر، به شمشیر احتیاجی نیست که جای تیغ دارد تیزی ابرو، علی اکبر شبیه شیشه ی عطری که پاشیده ست در میدان تمام تیرها را میکند خوش بو ،علی اکبر جوانان بنی هاشم به دقت جستجو کردند که قطعه قطعه پیدا میشد از هر سو ،علی اکبر
بر شام سیاه شیعیان ماه آمد درمانگر هرچه درد، از راه آمد عطر قدمش میان دنیا پیچید ای منتظران بقیه الله آمد
بسم الله الرحمن الرحیم «بهاران» آمد ترنّمِ جان، ای بلبل خوش‌الحان تصنیف تازه‌ای گو، آواز تازه‌ای خوان چشمم چو فرش راهش، سرخ از سر پگاهش شب را وداع گویید، آمد چو مهر تابان اسپند و عنبر آرید، «و إن یکاد» خوانید جان مرا بگیر و، دور سرش بچرخان بنیان محکم آمد، عشق مجسم آمد آذین به ریسه کن دل، آمد صعود انسان بین خوانِ رحمت آمد، راهِ سلامت آمد مخروبه عالم از جنگ، از نو شود گلستان برگو به تاج‌داران، از ندبه‌های یاران پایین ز تخت آیید، سر می‌رسد بهاران سجاد رستمعلی
ای حضرتِ آیینه صفات أدرکنی منجی تمام کائنات أدرکنی طوفان زده ایم! جانِ جدّت برگرد ای وارث کشتی نجات أدرکنی!
امام_زمان بدون نام تو حاجت ، روا نمی گردد گره ز کار فرو بسـته ، وا نمی گردد طبیب قلب شکسته ! بیا که بیمارم بدون لطف تو دردم دوا نمی گردد
بیا که باغ پُر از عطر دلربایی توست نسیم، چشم به راهِ گره‌گشایی توست به باغبانیِ تو چشم دوخته‌ست بهار چمن چمن گلِ این باغ، رونمایی توست نشسته در ره وصلت سحر چراغ به دست سپیده منتظر نورِ کبریایی توست به دیرپایی شب‌های انتظار قسم کبوتر دلم ای نازنین! هواییِ توست خدا کند تو بیایی و صبح سر بزند که بی‌ستاره‌ترین شب، شب جدایی توست بیا که دیدنِ رویت بهشت موعود است بهشت پرتوی از جلوه‌ی خدایی توست مدینه را تو صفا می‌دهی ز مقدم خویش مدینه تشنه دیدار و آشنایی توست کنار تربت زهرا اگر چه شمعی نیست بقیع، شب همه شب غرق روشنایی توست
خبـری آمده که صبــح ظفر نزدیک است روزِ آزادیِ اَبنـــای بشـــــر نزدیک است ماندنی نیست شب تیره که فجر آمدنیست «اندکی حوصله و صبـر،سحر نزدیک است» (کیمیا) 🤲
عزم و توکل داشتن یعنی که پیروز است دستان خالی بر هیاهوی کلاهک‌ها طوفان الاقصی انتقام خون مظلوم است آزادی قدس است پایانی به بختک‌ها وقتی گره خورده فرج با حذف اسرائیل آماده‌ی جنگیم با ابلیس مسلک‌ها
سحر نوید دهد، صبح نور نزدیک است زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است شفق زده است ز مشرق، فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسی عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است
همه رفتند پی رویت ماه منم و حسرت یک نیم نگاه چه عذابی است که با کوه گناه نشود هیچ نصیبت به جز آه...
ماه شوال آمد و عید است !؟ بی تردید نیست! بی حضورت ماه عالم هیچ عیدی، عید نیست می رسی از راه و می گویند رؤیت شد هلال عید آن روز است و دل در رنج و غم تبعید نیست
اندوه ندیدن و غم هجرانت بد شعله زده به جان مشتاقانت با آمدنت تمام کن فرقت را سوگند تو را به هرچه هست ایمانت
در ازدحام غریبی، زمین مچاله شده و ماه محوِ سکوت سیاه‌چاله شده کجای ارض و سمائی امام خوبی‌ها؟ نصیب‌ هر‌ شبمان‌ بغض‌ و‌ آه‌ و‌ ناله شده پیالهٔ دلمان پر ز خونِ غیبت شد شرابِ نابِ ظهورت هزار‌ساله شده
«صبح شنبه» اشک را گوشه‌ای از شال، بگیرد برود در هوای تو دلم بال بگیرد برود لحظه‌ی ناب ظهورت، نرسید است و غروب جمعه را چید ولی کال! بگیرد برود صبح شنبه است، به دل باز بگویم ای کاش قاصدت از دلم احوال بگیرد برود می دود در پی تو ای گل بی‌مثل، بهار خبر از تو سر هر سال بگیرد برود دوستان دیده به راهند و زمستان اجل گه جوان گاه کهنسال بگیرد برود فالگیری که تمنای سحر داشت خودش پیش آمد که فقط فال بگیرد برود! گفت :شب می‌رود و صبح سپید آمدنی است جلد این بام، خوش اقبال بگیرد برود حضرت عشق کمی شرب طهورم بدهید غمِ دل چهره‌ی خوش‌حال بگیرد برود
غم از در می‌رود بیرون و از دیوار می‌آید عجب ناخوانده مهمانی که پر تکرار می‌آید شبیه صاعقه یکباره آتش می‌زند جان را شبیه زلزله با یک جهان آوار می‌آید «سفارتخانه»، یا «در دیدن سان »یا« فرود سخت» «شبی بغداد» و روزی تا خود« گلزار» می‌آید به هرشکلی به هر نامی دمار از ما در آورده است فقط می‌تازد و همواره بی افسار می‌آید نمی کوبد چرا غم خانه ی قوم مخالف را!؟ چرا از هر بلا بوی خیانتکار می‌آید!؟ زمین خورده است شیری باز از آن سوی پرچین‌ها صدای قهقهه از محفل کفتار می‌آید... خدا پشت و پناهت سید ابراهیم ایران را تحمل کردن داغ تو بس دشوار می آید چه کردی با دل ملت که حتی زیر تابوتت مخالف سینه‌زن با ذکر استغفار می‌آید شهادت آرزویت بود و مهر استجابت خورد شهید خادم ملت به تو بسیار می‌آید امید دیدنت را تا قیامت نه ...یقین دارم که می گویند رجعت کرده با سردار می‌آید به پایان می‌رسد غم‌های ما یکروز، شکی نیست سپیده از دل غوغای شام تار می‌آید @gida13
بارانی و بی‌قرار و عاشق، چشمم در تاب‌وتب مرگ دقایق، چشمم هستی همه‌جا و در تماشای رُخت یک‌عمر نبود و نیست لایق، چشمم