هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
دوستان بزرگوار که کانال شعر و ادبیات دارید اگه تمایل داشتید شرکت بکنید در تبادل امشب
امیر طلاجورانenc_16901216330949882104895.mp3
زمان:
حجم:
3.78M
آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد...
علی لای لای
علی لای لای
علی لای لای
علی لای لای
قصیدهی شش ماهه
نذر گلوی کوچک حضرت علی اصغر(ع)
.
.
دیده ام با چرخش خون خدا شش ماهه را
روی دست حضرت روحی فدا شش ماهه را
دیده ام ظهر عطش باهای های جبرییل
دست در شرح شهید کاف وها شش ماهه را
دیده ام گهواره جنبان در غروب کربلا
با طنین البلاء للولا شش ماهه را
دیده ام مهر شهادت نامه اش برحنجره
دیده ام لای زیارت نامه ها شش ماهه را
دیده ام در شاهراه کهکشانش درخروش
بعد زان در جاده ای شیری رها شش ماهه را
بشنوید از نعره ی یالیتنا کنا معک
بشنوید از نعره ی یالیتنا شش ماهه را
" بلبلی برگ گلی خوش رنگ.."، حافظ دیده بود
نینوایی تر درآن برگ ونوا شش ماهه را
" سرنی در نینوا می ماند اگراصغرنبود"
بنگر آن جا کربلا در کربلا شش ماهه را
با چکاچاک کبود تیغ ها می بینمش
برمدار ذوالفقار مرتضی شش ماهه را
در هوای آب می چرخد به سوی علقمه
تابچرخاند در آن آب و هوا شش ماهه را
نقش هامی گیرد از گل دورزی گهواره اش
می کشد نقاش هفتاد ودوتا شش ماهه را
روی دست هاجر، اسماعیل، گرم هروله
تا برانگیزد در آن سعی و صفا شش ماهه را
این صدای کیست می پیچد رجزهایش به کوه
می رسد از کوه، پژواک صدا شش ماهه را
با چهل بند مصیبت نامه می بیند رباب
تا چهل منزل به آهنگ درا شش ماهه را
مادرم می گفت تاشام غریبان بگذرد
پیش رو بگذار در شام عزا شش ماهه را
عارفان فانی فی الله روایت کرده اند
نیست غیرازچشم ترشرط فنا شش ماهه را
کاش می شد کرد پنهان ازدوچشم مادرش
کاش دستی نعش این جان پاره یا شش ماهه را
خواب دیدم برسرخورشید،ضرب خیزران
خواب دیدم خیره برطشت طلا شش ماهه را
مادرم می گفت چون بالحوایج اصغراست
دست مابنداست درروزجزا شش ماهه را
آخراسباب شفاعت چیست غیرازحنجر
درقنوتی تشنه گفتم ربنا... شش ماهه را
کیست آیا جزخدای عشق،خونخواه حسین ع
چیست جزخون دوعالم خونبها شش ماهه را
کارعالم می شود باگردش چشمش درست
دیده ام درپیش چون دست دعاشش ماهه را
حضرت سقا برو اما بیاور رود را
گفت اما گوشه ی چشمش بیا شش ماهه را
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
زبان واژهها سنگین، نگاه واژهها تبدار
هزاران حرف در سینه اسیر لکنت افکار
پریده رنگ آبادی، نشسته گرد ویرانی
دل آزادگان میسوزد از خاکستر اخبار
گرفته پیچک غم را بغل دلتنگی خانه
پرنده اشک میریزد به روی شانهی دیوار
تمام باغها زخمی، تمام نخلها بی سر
تمام بیدها مجنون، تمام سروها بر دار
امان از آتش و از آتش و از آتش و آتش
فلسطین طعمهی آتش، فلسطین طعمهی تکرار
کمیت لحظهها لنگ است، ساعتها همه خسته
سحر تاریک و شب روشن! زمین خورده زمان انگار
نبار ای ابر سربی، رحم کن! باران نمیخواهد،
گل غمرنگ بیگلدان، که تنها مانده در آوار
الا سیمرغ حق! قاف عدالت را اگر دیدی
بگو ای کوه، خم شو بار غم را از زمین بردار
#مارال_افشون
#فلسطین
😭🖤🏴
از عشق حسین،تا که جامش پُر شد؛
او در صدف توبه وجودش دُر شد
در مکتب عشّاق اباعبدالله؛
اسطورهی عاقبتبخیری حر شد...
#حر
#توبه
#عاقبت_بخیری
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
زمین خوردم، کرم کن، کاشف الکرب گدایت باش
شکستهبالها اینجا، شکسته دل نمیگردند
#یا_انیس_النفوس
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
🥀 تبادل فهرستی 🥀
تعدادی از کانالهای شعر و ادبیات:
شعرهای ناب:
💠 @sherhaye_nab
کلبهی شعر:
💠 @shaeranehayemahkhaky
اشعار محسن علیخانی:
💠 @MohsenAlikhanySher
آبادی شعر:
💠 @abadiyesher
سرزمین شعرها:
💠 @sarzaminesher
آموزش شعر به زبان ساده:
💠 @shaershow
خطخطیهای دل:
💠 @khatdl
حافظخوانی و ادبیات:
💠 @hafez_adabiyat
اشعار نوید نیّری:
💠 @qalamhayeashegh
گاهنوشتههای دل:
💠 @Neveshtehaidel
چایخانهٔ عشاق:
💠 @chaykhaneoshagh
اشعار مجید بوری:
💠 @majiidboori1371
اشعار مارال افشون:
💠 @poem12
سرودهها و نگاشتههای امید شمسآذر:
💠 @ooriya
خطخطیهای جواد:
💠 @javad14md
معصومانه:
💠 @sherekhobb
صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ
🏴🏴🏴
چقدر اشعار تلخی روی دستان دلم مانده
هنوزم طعم عشقت، زیر دندان دلم مانده
ببین! احساس پرشورم نمکگیرت نکرد آخر
عمیق زخمهایت بر نمکدان دلم مانده!
زمستانم، لحاف دستهایت را نگیر از من
به فکر دستهایم باش، بوران دلم مانده
من آن نیزار دلخونم، همان نیزار دلتنگی
هزاران آه خسته در نیستان دلم مانده
پر از رنج عبورم، سنگلاخم، خانهٔ دردم
من آن رودم که از فریاد، جریان دلم مانده!
جنونِ بند بند خاطراتم را نمیدیدی،
زنی که انفرادی پشت زندان دلم مانده؟!
نمیدیدی مزار خستگی بودم، نمیدیدی؟
که روی دست دنیا، نعش بیجان دلم مانده؟!
نگفتی قاصدکهای دلم از غصه میمیرند؟!
ندیدی داغ شببو، کنج گلدان دلم مانده؟!
پس از بیداری بیانتها از قهوهٔ چشمت
عجب تقدیر تلخی توی فنجان دلم مانده!
شعاع امنِ آمینِ نگاهت را نگیر از من
دعایی بیاجابت در شبستان دلم مانده
بمان رستم!بخوان تا آخر این عشق حماسی را
فقط یک قافیه تا آخرین خان دلم مانده
#مارال_افشون
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
"سقّا"
چو سقّا رازِ غیرت برملا کرد
ز هر حرفِ "حَمیّت" جمله ها کرد
به راه سرسپردن بر ولایت
به "هَل مِن ناصِراً " دِینش اَدا کرد
علی در خونش آمد وقتِ پیکار
به وقتِ جوشش اش محشر به پا کرد
در ایفاءِ محبّت رتبه آورد
چو مشقِ عاشقی از ابتدا کرد
ز حیدر غیرت و ام البنین عشق
چو می آموخت درسش کِی خطا کرد
برادر بود حسین امّا ابوالفضل
به امرِ مقتدایش اقتدا کرد
آسیه مرادپور
(خاتون)