پیچیده نسیم عشق و نور و حسنات
انگار دمیده بر جهان شوق حیات
میلاد گل باغ رسول الله است
بر فاطمه مادر امامت صلوات
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
زیباست همیشه رنگ خواب دم صبح
گیسوی قشنگ آفتاب دم صبح
دمنوش امید و خنده و شادی را
هر روز بنوش از کتاب دم صبح
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
خورشید شکفته مست و شیدای توام
دلبستهی روی ناز و زیبای توام
پلکی بگشا و نور را دکلمه کن
محتاج طنین گرم آوای توام
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
در باغ سخن عطر خوش یاس تویی
در عشق همیشه خط و مقیاس تویی
هر صبح پیام آور لبخند منم
گیرنده ی پیغام پراحساس تویی
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
ای دوست بیا که خالی از غم باشیم
بی دغدغه و عذاب با هم باشیم
معجون امید و عشق را نوش کنیم
امروز کمی شبیه آدم باشیم
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
ما معتقدیم بیگمان میآیی
از جاده سبزِ بینشان میآیی
اینقدر گرفتار خودیم آقاجان!
آدینه فقط به یادمان میآیی
#مجتبی_باقی
#شعر_انتظار
@abadiyesher
صبح است دلی زلال و روشن دارم
تن پوش نشاط و شوق بر تن دارم
از عطر امید و عاشقی سرشارم
وقتی که هوای با تو بودن دارم
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
قانون جهان، نزاع از بهر بقاست
تسلیم، هر آن که گشت محکوم فناست
وقتی که نفیر حمله بر گوش رسد
از صلح سخن گفتن ما عین خطاست
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
باران گرفت و دیده ی تر آفریده شد
با نقش گُل به کوه؛ اثر آفریده شد
انسان مدام در پی گفتار تازه بود
اینگونه بود شعر و هنر آفریده شد
از حسرتی که در دل آدم نهفته بود
سیب لب و فریب بشر آفریده شد
وقتی که از بهشت و ساحل آرام رانده شد
آمد به این زمین و ضرر آفریده شد
کام دهان آدم و حوا چو تلخ بود
انگور سبز و قند و شکر آفریده شد
در سجده گاه بتکده جهل و غرور بود
آمد خلیل و خشم تبر آفریده شد
دیوانگی و قتل بشر ابتدا نبود
با خلق پول، جنگ و شرر آفریده شد
فریاد و بانگِ همسرِمن؛ "شاعری بس است
شعرم تمام؛ توپ و تشر آفریده شد
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
خورشید شو و به سینه ها تابان باش
سرزنده و باطراوت و خندان باش
لبخندِ ترِ شکوفه را باور کن
هر صبح پر از ترنم باران باش
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
سکوتت معنی آرامش ماقبل طوفان بود
میان چشمهایت واژه ی تدبیر پنهان بود
نگاهت بارش باران عشق از ابر آرامش
گل امیدواری با حضورت سبز و خندان بود
دلت دریایی از شور و امید و غیرت و ایثار
به بانگ "یا حسینت" کاخ استکبار ویران بود
"اَشدّاءُ علَی الکُفّار" یعنی واژه ی قهرت
که پایان حضور داعش و طاغوت دوران بود
فلسطین،شام، لبنان و عراق و هرکجا بودی
تمام خوابهای دشمن از نامت پریشان بود
پگاه سرخ آدینه پر از عطر شهادت شد
زمستان بود و با یاد تو همرنگ بهاران بود
به دستان جدایت بیرق دین را علَم کردی
همه دیدند راهت امتداد راه قرآن بود
کدامین روضه را بر شانه های کربلا خواندی
که چشمان نماز رهبرت هم غرق باران بود
تو سردار هزاران لشگر ملک سلیمانی
قیامت در قیامت بعد تو هر جای ایران بود
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
صبح شهادت
#مجتبي_باقي
فرماندهی آسمانی حاج قاسم عزیز
پگاه هر آدینه دلمان هوای تو را میکند و برای یاکریمهای یادت دانه میریزیم و خورشید لبخندهای تو را به مهمانی دلمان دعوت میکنیم .
هر آدینه قلاب قلم را در اقیانوس مهربانی و شجاعت تو میاندازیم تا مروارید نام تو را صید، و تسبیحی از واژههای یادت بسازیم و بر گردن لحظههامان بیفکنیم.
میدانی!
بعد از تو
جهان واژگون شده و در دشتهای آرامش همگان خنجر کاشتهاند و صلح در حصارهای دوداندود خشم پنهان شده است .
بعد از تو
زمین گویی دیگر جای ماندن نیست و بهتر آن است که چمدانت را ببندی و رخت بربندی از این جولانگاه وحوش بدمستی که بر جنازههای نازنینان رقص و پایکوبی دارند
زمین بعد از تو به هیچ چیزی شباهت ندارد جز یک توپ گرد که بازیچهای به دست انسان نماهای وحشی و قماربازهای دیوانه شده است.
بعد از تو
نم در دهانمان خشکیده و هزار نگاه در چشمانمان مرده است گویی هر روز بیشتر و بیشتر در مرداب نبودنت و در گرداب ندیدنت فرو می رویم.
بغضهایمان کلمه شده و کلماتمان غمنامه رفتنت و داغ نداشتنت را روایت میکند.
بعد از تو
بر سینههای بچههای غزه و یمن و عراق و سوریه و لبنان و ... طوفان وزیده و فصل فاصله و شبهای سرد دلتنگی شان با نشستن گرد یتیمی بر سرشان آغاز گشته است.
بعد از تو فهمیدیم و فهمیدند چتر امنیت و سایهی آرامشی که بر سرمان سایه گسترده بهایی دارد
"به سرخی خون و به صداقت چشمان و به قداست راه تو"
تو میگفتی "شرط شهید شدن شهید بودن است" و راست میگفتی
عمری را شهید بودی و زجر ماندن را چشیدی تا ما عطر زیبای امنیت و طعم مطبوع آرامش را تجربه کنیم و گرنه سالها پیش شهادت را در آغوش گرفته بودی.
تو دریایی از عشق و شور و ایثار بودی که جزر و مد مهربانی و شجاعتت، هر لحظه سنگفرش دلهای ما را مترنم و متبرک میکرد و ما نیز در هر صبح دو رکعت نماز عشق در رواق یادت به جای میآوردیم و شکوفههای دعا را نذر سلامتیات می کردیم.
بعد از تو فهمیدیم غواصان کربلای چهار اگر دست و پابسته کربلایی شدند و مدافعان حرم که دل به حریم یار گره زدند و سینه.ریز شهادت را بر گردن انداختند این ها همه، راز سر به مهری داشتند به نام نامی تو
"حاج قاسم سلیمانی"
و واژه های بی پایان و اشکهای ناتمام و سوز داغ مدام ما نیز روایتگر رازی است ژرف و اندوهی است بیپایان برای تویی که سرودِ زیستنِ عزتمندانه و رفتنِ عاشقانه، شعر لبانت بود.
و کلام آخرم
اگر چه دنیایمان برای همیشه تو را کم دارد اما:
سردار حاج قاسم سلیمانی را دوست داشتم
شهیدحاج قاسم سلیمانی را بیشتر......
راستی در آسمان هفتم آرامش، بال در بال فرشتگان آمینگو دعایمان کن تا در شبهای تیرهی پیش رو در ایمانمان تردید نورزیم و در مسیر پیش رو نلغزیم....
@abadiyesher