eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمِ ساقی چومن ازباده خراب است امشب حیف ازآن دیده که آمادهٔ خواب است امشب بـا دلِ سوختـه، پـروانـه به شمعی می ‌‎گفت دادنِ بـوسـه بـه عشاق، ثـواب است امشب 🌾🌹🌾🌹🌾💞
‍ ‍ عزیزم چشم خیس مرد تنها دیدنی نیست اتاقش در میان بغض شبها دیدنی نیست نشد با تو بگیرم لااقل یک عکس ساده که این مجنون بدون عکس لیلا دیدنی نیست تو که جنس لطیفی ،نازکی ، از تو بعید است میان مرغ عشق ما که دعوا دیدنی نیست 🌾🌹🌾🌹🌾💞
لبهای تو قرمــز تریـن گیـــلاس ِ دنیـا عطر ِ تنت خوشبـو تراز هر یاس دنیـا جنس ِ دل و جانت دراین آشفته بازار در چشم ِ من گیـرا ترین اجناس ِ دنیا وقتی که دستت را بِدستم می سپاری در دست ِ من خالص ترین الماس دنیا حسّـاس هستم در شکار ِ لحظه هایت من با تو باشم بهتـرین عکاس ِ دنیا ! باید دراعمــالم بسَنجَـم باتو خـود را شخصیّتت شاخص ترین مقیاس دنیا 🌾🌹🌾🌹🌾💞
من بدنیا آمدم، دنیا نمی آید به من! آه دنیا, شادی ات آیا نمی آید به من؟ لااقل یک روز در یک سال با من یار باش چند ساعت دلخوشی حتی, نمی آید به من؟ 🌾🌹🌾🌹🌾💞
از گلستان تو چیدم تک گل زیبای عشق تازه فهمیدم نگارا چیست این معنای عشق من به تو وابسته گشتم ای گل باغ بهشت کی توانم دل کنم از تو در این دنیای عشق 🌾🌹🌾🌹🌾💞
گفتن اينکه «دوست دارم» اولين راه و آخرين راه است ای فدای بلندی قدّت، عصر عصر پيام کوتاه است عصر تنهايی عميق بشر بين صدها رفيق، عصری که با وجود هزارها «همراه» دوره ی انقراض همراه است ما در اين عصر برّه ای هستيم که اسير طلسم چوپانيم برّه ای که به محض آزادی اولين مقصدش چراگاه است بره ای که هوا نمی خواهد هيچ چيز از خدا نمی خواهد بره ای که نهايت هدفش گله از وضع نوبت کاه است «دوستت دارم» -اين همان رازی ست که جهان را نجات خواهد داد- «دوستت دارم» - اين همان اسبی ست که سوارش هميشه در راه است-  ای چراغ هميشه روشن عشق باش تا صبح دولتم بدمد تو در اين عصر خوشتری زيرا ماه پيش ستاره ها ماه است  
فریاد که در ڪنج لب آن خال سیه را... دل دانه گمان کرد و ندانست که دام اسٺ!
گرچہ گاهے بالشم از گریہ تا فردا تر است با خیالش خوابهایم شب بہ شب زیباتر است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌾🌹🌾🌹🌾💞
روزها با فکر او دیوانه ام ، شب بیشتر هر دو دلتنگ همیم ، اما من اغلب بیشتر باد می گوید که او آشفته گیسو دیدنی ست شانه می گوید که با موی مرتب بیشتر ! پشت لحن سرد خود ، خورشید پنهان کرده است ؛ عمق هذیان می شود با سوزش تب بیشتر حرف هایش از نوازش های او شیرین تر است از هر انگشتش هنر می ریزد ، از لب بیشتر یک اتاق و لقمه ای نان و حضور سبز او من چه می خواهم مگر از این مکعب بیشتر ؟ شبتون بخیر💐💐💐
هرچند که آن سرودِ سنجیده برفت لب های غزل سیر نبوسیده برفت ثبت است همیشه چهره اش در یادم " از دل نرود هر آن که از دیده برفت! "
باسمه تعالی سکوت میکنم آن را غرور میخوانی سکوتِ تلخِ من از خستگی ست،میدانی؟ تویی که سرزنشم میکنی،بگو با من چقدر حوصله داری؟ چقدر میمانی؟ درونِ سینه ی من موج میزند ای دوست هزار حرفِ غم انگیز و دردِ پنهانی دوباره آمده از راه،خاطراتش،آه... دوباره بغضِ گلوگیر و حالِ بارانی مرا رها کن و بگذار در کنارِ خودم بسوزم از تبِ این عشق و این پریشانی
•❥✵••• بایدکه حالِ‌منفعلم راعوض کنم شد، شد؛ اگرنه ،‌آب‌و‌گلم راعوض‌کنم جای‌غریبه‌نیست‌،نشستن‌به‌قلبِ‌من بایدکه‌رمزِچشم‌و دلم‌راعوض‌کنم... ♡•❥•♡