eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دلا دیشب چه میکردی تو در کوی حبیب من الهی‌خون شوی ای‌دل تو هم‌گشتی رقیب‌من؟!
اگر سهم من از چشمت اسارت بردن دل بود من این حبس‌واسیری را به صدجان آرزوکردم
🌱🖇 درد دارد که خودت علت لبخند شوی و دلت در همه حالات پر از غم باشد...
‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎჻ᭂ࿐ دࢪ نگاهٺ خۅانده‌ام غࢪق ٺمنایے هنۅز گࢪچه دࢪ جمعے ۅلے ٺنہاے ٺنہایے هنۅز بے ٺۅ امشب گࢪیه هم با من غࢪیبے مےڪند دیده دࢪ ࢪاهند چشمانم ڪہ بازآیے هنۅز
تا شنیدم که تو از شعر خوشت می آید چند وقتی ست که یک شاعر پرچانه شدم عقل با عشق شنیدم که نمیسازد پس روز ها عاقل و شب شاعر دیوانه شدم
برق شبگير نگاهت بہ جهـان مے ارزد بوسہ بر روے تو تا حد توان مے ارزد ڪام خشڪیده ما در هوس لعل لبت تشنہ ڪامے بہ بر آب روان مے ارزد گرچہ شب تا به سحر سوز فراغت دارم تب وصــلت ز پـےِ آه و فغـــــان مے ارزد اگر دیوانگے ام شهره شهرم ڪـــــرده گم شدن در پس این زخم زبان میارزد✌️❤️
من منهای تو دیگر بعلاوی کسی نمیشوم.....
گفتی بخند، گریه بماند برای بعد در من چه اشکها که پس انداز می شود...
فرق من با دیگران را تا کنون فهمیده ای عاشقت بودند خیلی ها، ولی اواره نه...
مى‌كُشی و به غمزه مى‌گویی: ‏«توبه كردى ز عشق يا نه هنوز؟» ‏نازنينا ز عشق تو بالله ‏عالمى توبه كرد و ما نه هنوز!
با غیر تو آرام، نگیرم هرگز بی وصل تو فرجام، نگیرم هرگز دربند دلم بمان و تردید مکن قربانی از این دام، نگیرم هرگز !
🔸🔸🔸 آشفتگان عشقت گیرم که جمع گردند، جمع از کجا توان کرد دل های پاره پاره ؟! 🖋