eitaa logo
استاد ابوالفضل بهرامپور
2.6هزار دنبال‌کننده
311 عکس
141 ویدیو
3 فایل
کانال رسمی نشر آثار استاد ابوالفضل بهرامپور آدرس پایگاه اطلاع رسانی استاد http://www.bahrampur.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
« فی قلوبهم مرضٌ فزادهم الله مرضاً و لهم عذابٌ الیمٌ بما کانوا یکذبون » ترجمه: در قلب منافقان بیماری است که خداوند آن را می افزاید و برای آنان عذابی دردناک است به خاطر آنچه که دروغ می گویند . ✍️ مطالبی پیرامون آیه ؛ 1. در دلهای منافقان کینه و بدخواهی بر ضدّ اسلام است و خدا بر مرضاشان افزود . افزایش این مرض به دو احتمال است : اول : آنها خود به واسطۀ عدم پذیرش هدایت قرآنی ، ضلالت ابتدائی و اولی را دارند و کیفر الهی در برابر این کینه توزی ، ضلالت ثانوی است که به معنای سلب توفیق و رها کردن گناهکاران به حال خود است . دوم : اهل باطل کینۀ حق را به دل می گیرند و با دیدن پیروزی حق ، بر کینه و دشمنی شان افزوده می شود . این امری طبیعی است ، پس لازم نیست که خدا مستقیما کینه توزی را بیفزاید ، بلکه کافی است که موفقیتی نصیب مؤمنین کند . 2. عذاب دردناک برای آنان به سبب دروغشان می باشد ، ذکر عنوان دروغ از میان همۀ صفات زشت و رذائل منافقان بدان جهت است که دروغ ریشۀ همۀ آن رذائل می باشد و صفت نفاق بر این رذیله استوار است . 3. الیم بودن عذاب به کیفیّت عذاب و عظیم بودن به کمیّت آن اشاره دارد که در قرآن گاه به این و گاه به آن و گاه به صفت های دیگر به خاطر ابعاد مختلف اشاره شده است . « و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انّما نحن مصلحون » ترجمه آیه : و چون به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید ، می گویند جز این نیست که ما اصلاحگرانیم . آگاه باشید که همین ها تبهکارانند ولی نمی فهمند . ✍️ مطالبی پیرامون آیه : 1. فساد به معنای خروج از اعتدال و هرچه از مسیر آفرینش خود خارج گردد گفته می شود که در آن فساد پدید آمده است و چون شریعت عامل نظم و تعادل جامعه است ، منافقین که مانع اجرای درست آن می شوند ، مفسد نامیده شده اند . 2. منافقان در مقام سخن ، می گفتند : کارهای ما در جهت اصلاح جامعه است ، ولی در عمل اقداماتی در جهت کارشکنی و ایجاد مشکل برای مسلمانان انجام می دادند ، مثلاً مسجدی در مقابل مسجد پیامبر (ص) می ساختند ا در واقع پایگاهی برای توطئه های خود باشد که نام آن مسجد ضرار گذارده و دستور تخریب آن داده شد . اینان نام این کار خود را اصلاح طلبی می گذاشتند . 3. پاسخ عملی آنها روشنگری و مبارزه با آنان و تخریب پایگاه های فکری و اجتماعی آنهاست . @abahrampur
🌸 فرا رسیدن سالروز میلاد با سعادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و روز پرستار بر شما گرامیان، بویژه پرستاران ایثارگر مبارک باد 🌸 @abahrampur
« و اذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا أنؤمن کما آمن السفهاء ، الا انّهم هُم السفهاء و لکن لا یعلمون» ترجمه: و چون به آنها گفته شود شما نیز مانند سایر مردم ایمان بیاورید گویند آیا ما هم مانند کم خردان ایمان بیاوریم؟ بدان که آنان خود کم خردند اما نمی دانند . ✍️ مطالبی پیرامون آیه ؛ 1. یکی دیگر از ویژگی های منافقان ، تحقیر مؤمنان بود که آنها را مردمانی ساده لوح و زودباور می دانستند . این آیه زبان حال آنهاست نه زبان قال ، چرا که جرأت نمی کردند به صراحت راجع به مؤمنان چنین سخنی را بر زبان بیاورند و لذا در آیات بعد می فرماید : وقتی که با مؤمنان برخورد می کردند می گفتند : ما نیز ایمان داریم و تنها در خلوت خویش آنها را تحقیر می کردند . به عبارت دیگر همانطوریکه خداوند از زبان اهل بیت (علیهم السلام ) می گوید : « انّما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً ... » ( دهر - 8 ) که اگر خود گفته بودند ریا می شد ، اینجا هم خدا از زبان منافقان گفته است :« قالوا أنؤمنُ ... » 2. وقتی که به آنان گفته می شود همانطور که مردم ایمان آوردند ، ایمان بیاورید ، در پاسخ می گویند : آیا ما هم مثل سفیهان ایمان بیاوریم ؟ چرا که آنان خود را تافتۀ جدا بافته دانسته و دچار خود بینی شده اند . 3. از نظر منافق ، سفیه کسی است که به دین اسلام ایمان آورده باشد ، امّا از نظر قرآن سفیه کسی است که به خدا و دین کافر شده باشد ، چرا که جهل بر دو گونه است ؛ الف - جهل بسیط که انسان چیزی را نمی داند ولی می داند که نمی داند ( به جهل خود آگاه است ) لذا در صدد یادگیری بر می آید . ب - جهل مرکب است که انسان چیزی را نمی داند و نمی داند که نمی داند . ( به جهل خود جاهل است ) لذا هرگز در صد یادگیری بر نمی آید . خداوند در این آیه جهل مرکب را به آنها نسبت داده و می فرماید : اینان خود سفیهند ولی نمی دانند که سفیه هستند . 4. سفیه کسی است که بسیار را بدهد و کم را بگیرد ، مثل بچه ای که دوچرخه ای را بدهد و توپی را بگیرد . این نوع معامله را سفهی می نامند . منافقان می گویند مؤمنان به خیال اینکه معادی هست ، محرومیت را پذیرفته و بی جهت آزادی خود را با پیروی از شریعت از دست می دهند . پس کسی که دنیای نقدر ا به آخرت خیالی بفروشد ، سفیه است . ( کما آمن السفهاء ) مؤمنان نیز می گویند : منافقی که آخرت با عظمت خود را به دنیایی که اندک و پست است می فروشد ، سفیه و نادان است . اگر آخرتی نباشد ، مؤمن ضرر زیادی نکرده ولی اگر باشد ، منافق زیان بی پایان کرده است . « و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنّا و اذا خلوا الی شیاطینهم قالوا انّما نحن مستهزئون » ترجمه: و چون با مؤمنان روبه رو شوند گویند : ایمان آورده ایم و چون با یاران شیطانی خود تنها شوند ، گویند ما بی تردید با شما هستیم جز این نیست که ما آنها را به مسخره گرفته ایم . ✍️ مطالبی پیرامون آیه ؛ 1. از کلمۀ « خَلَوا » چند مطلب به دست می آید ؛ اول - مسلمین در موضع قدرت و منافقین در موضع ضعف بودند که فعالیت غیر علنی و مخفیانه داشتند دوم - منافقین به خلوت پناه می بردند تا با بزرگان خود جلساتی برگزار کنند . سوم - آنها مرکز خاصی برای توطئه داشتند که همۀ نقشه ها در آنجا طرح می شده است . 2. منافقین به یاران خود می گفتند : ما قطعا با شمائیم ( انّا معکم ) ، دلیل این تأکید برای همپالگی های خود ، نشان این است که چون بنیاد نفاق بر کذب و دروغ است ، منافقین در میان هم پیمانان خود نیز مورد اعتماد نبودند و لذا باید حرف خود را با تأکید مطرح کنند . 3. دشمنان اسلام می دانند که منطق اسلام هر عقل سلیمی را قانع می کند و لذا برای جلوگیری از جذب مردم ، به تمسخر و تحریف و تخریب مظاهر و شخصیت های دینی دست می زنند و مسخره می کند تا مردم از آنان سخنی نپذیرند . به استهزاء گرفتن یک شخص به این معنی است که در او هیچ نقطۀ روشن و قابل قبولی وجود ندارد . @abahrampur
*🟡توحيد نظرى و توحيد عملى و تطبیق آن در سوره «حمد»* *✅ در اسلام دو توحيد وجود دارد: نظرى و عملى.* *توحيد نظرى مربوط به عالم شناخت و انديشه است،* *يعنى خدا را به يگانگى شناختن،* *✅ توحيد عملى يعنى خود را در عمل، يگانه و يك‏جهت و در جهت ذاتِ يگانه ساختن* *به عبارت ديگر :* *✅ توحيد نظرى يعنى شناخت يگانه بودن خدا،* *و توحيد عملى يعنى يگانه شدن انسان.* *✅در سوره حمد آنچه از اول سوره تا (مالِكِ يَوْمِ الدِّين‏ ) آمده است مربوط به نوع اول يعنى توحيد نظرى است* *-چون در این آیات - يك سلسله مسائل شناختى درباره خداوند مطرح -گردیده است - :* *او «اللَّه» است، او «رحمن» است، او «رحيم» است، او «ربّ العالمين» است، او «مالك يوم الدين» است؛* *بعلاوه او ذاتى است كه «محمود» على الاطلاق است، همه حمدها و سپاسها به او تعلق دارد.* *✅ اما آيا - مرحله توحید نظری - كافى است؟* *يعنى اگر انسان فقط بشناسد و بفهمد ، موحد محسوب شده است؟* *✅ خير، بلكه اين شناختن و فهميدن مقدمه شدن است، يعنى بايد بشناسد و بفهمد تا بشود (توحيد عملى).* *✅ از (ايّاكَ نَعْبُدُ) به بعد بيان توحيد عملى است.* *آنگاه كه مى‏ گوييم‏ ايّاكَ نَعْبُدُ، توحيد عملى را آغاز نموده‏ ايم و مى‏ خواهيم اظهار يگانه شدن كنيم.* *✅ عبد خدا بودن يعنى اين حالت - رام و مطيع بودن، يك ذره عاصى نبودن- ، را نسبت به ذات حق و فرمانهاى ذات حق داشتن.* *✅ و اما توحيد در عبد بودن و در عبادت( ايّاكَ نَعْبُدُ ) به معنى اين است كه :* *در مقابل هيچ موجود ديگر و هيچ فرمان ديگرى اين حالت را نداشته باشد، بلكه نسبت به غير خدا حالت عصيان و تمرد داشته باشد.* @abahrampur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«الله یستهزی بهم و یمدّهم فی طغیانهم یعمهون » ترجمه: خداوند آنها را به مسخره می گیرد و فرصت می دهد تا در طغیانشان سرگردان بمانند . ✍️ مطالبی پیرامون آیه ؛ 1. خدا به نمایندگی مؤمنان ، منافقین را استهزاء می کند و به مسخره می گیرد ، شاید به این جهت باشد که خدا مسخره شدن مؤمنان را عین استهزاء دین و خدا می داند و این پشتیبانی خدا از مژمنان است و از طرفی تهدید مخالفان است که بفهمند آزار مؤمنان به منزلۀ آزار خداوند است . 2. یکی از الطاف خفیّ و پنهانی خدا آن است که انسان را به خاطر گناهی که مرتکب می شود مبتلا می کند که زود بیدار شود و توبه کند ولی لطف خدا از طغیانگران سرکش قطع می شود و به آنها مهلت می دهد تا با خیالی آسوده بر گناهان خود بیافزایند ، چون اگر انسان پس از گناه گوشمالی نبیند ، گمان می کند که نظارت خدا بر اعمال بندگانش دروغ است و لذا جرأت بیشتر بر گناه پیدا می کند . 3. خداوند مهلت می دهد و در طغیان آزاد می گذارد تا به بن بست برسند . آنها زندگی خود را چرخه ای مدار بسته می بینند که خواب و خوراک و تلاش برای خواب و خوراک بهتر صورت می گیرد و به پوچی می رسد و برای زندگی خود تفسیری نمی بیند و ممکن است کارش به خودکشی هم برسد . 4. مدد کردن به کسی به معنای توانایی او را توسعه دادن و نیز مهلت دادن به کسی مدد کردن اوست تا در این فرصت کارش را ادامه بدهد چه خوب باشد و چه بد . پس وقتی که خدا به گناهکار فرصت می دهد و او را فوری مجازات نمی کند ، پس او را در سعادت و شقاوت یاری کرده است . پس اگر در این فرصت ترک گناه کرد ، فرصت سعادت را به دست آورده ولی اگر بر گناهش افزود ، با انتخاب خود شقاوت را کسب نموده است . « اولئک الذین اشتروا الضلاله بالهدی فما ربحت تجارتهم و ما کانوا مهتدین » ترجمه: همان کسانند که گمراهی را به بهای هدایت خریدند . پس تجارتشان سود نکرد و هدایت پذیر نبودند . مطالبی پیرامون آیه ؛ 1. آنها که در برابر هدایت خدا و رسول ایستادگی کردند ، معامله ای زیانبار نمودند . 2. هدایت و ضلالت با یکدیگر آشتی ناپذیرند ، پس اگر کسی یکی را خرید ، دیگری را فروخته و از دست داده است . 3. قرآن داد و ستد هدایت و ضلالت را به معامله ای تشبیه کرده و آن را بسیار زیانبار معرفی نموده است @abahrampur
لیست کتب فروشگاه.pdf
176.9K
👆👆👆 لیست کتاب های موجود در انتشارات آوای قرآن مخاطبان عزیز کانال پس از مشاهده ی فایل ، می توانند از راه های زیر اقدام به خرید کتاب نمایند 👇👇 پیام به آیدی ادمین کانال : https://eitaa.com/sarbaz_72 تماس با فروشگاه : 0912 553 0401 @abahrampur
🖕🖕🖕🖕 جهت آشنایی بیشتر با هر کدام از محصولات استاد بهرامپور به آیدی زیر پیام دهید 👇👇 https://eitaa.com/sarbaz_72