مشورت.MP3
3.1M
🎵 پادکست صوتی
🔹 در کارهایت اول مشورت کن بعد تصمیم بگیر
#تفسیر_موضوعی_قران
@abahrampur
135.mp3
8.01M
#پادکست_صوتی
🔺آن سوی هستی قصه چیست ؟
✍️ تفسیر آیات برزخ و معاد ( قسمت پنجم )
@abahrampur
26.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ تصویری
#تفسیر_سوره_نساء(قسمت چهارم )
@abahrampur
✍ تفسیر ( بسم الله الرحمن الرحیم )
#تفسیر ترتیبی قران کریم
❇️ بنا بر روایات شیعه و سنّی ، پیامبر اکرم (ص) فرمودند : « هر کاری که بدون بسم الله شروع شود ، ناقص خواهد بود و به پایان نمی رسد . » ( المیزان / ج1/ص14 )
👈 ( باء ) در بسم الله یا برای استعانت است ، یعنی در هر کاری از خدا کمک می طلبم ، یا برای ابتداء است ، یعنی کارم را با نام خدا آغاز می کنم .
✅ در فارسی برای رحمن معادل وجود ندارد ، غالبا مترجمان می کوشند که به ترجمۀ دقیق آن دست یابند و لذا به ( بخشنده ) (بخشایشگر ) و (رحمتگر ) ترجمه نموده اند ، ولی به نظر ما رحمن به معنای ( هستی بخش ) است . زیرا رحمن معادل اسم « الله » است و تمام موجودات ، هستی خود را از اسم رحمن گرفته اند .
◀️ (رحیم ) تنها در مورد انسانها به کار می رود ، یعنی خداوند رحمت خود را در مقام احسان به مخلوق انسانی عطا می کند .
🔹 به نظر ما رحمن به معنای هستی بخش است به چند دلیل ؛
الف- کمال اول هر موجودی ، همان وجود اوست که خداوند به او عطا کرده است « هستی » .کمال دوم هر موجود همان چیزهائی است که او را از دیگر موجودات متمایز می سازد « چیستی » . در نتیجه یکی انسان و دیگری شجر و دیگری حجر می شود . رحمان یعنی کسی که همۀ این کمالات را به این موجود بخشیده است ، که بازگشت آن به هستی آن موجود است ، پس رحمان آن موجود هستی بخش است .
ب - خداوند عطا کنندۀ نعمت عمومی به جمیع موجودات است ، که مرتّب فیض خود را به خلق می رساند « و اعطی کلّ شیء خلقه ثمّ هدی » ( طه / 50 )
#با_قرآن_باید_زندگی_کرد..
@abahrampur
35.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پیام تصویری
#با_قرآن_باید_زندگی_کرد..
@abahrampur
🔺 ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین
✍ مطالبی پیرامون آیه ؛
1. انتظار می رفت که به جای « ذلک الکتاب ) گفته می شد « هذا الکتاب ) ، یعنی ( این کتاب ) ولی به چند دلیل « ذالک الکتاب » گفته شده است ؛
الف - این آیه به بنی اسرائیل توجه دارد که آنها در تورات و انجیل خبر نزول قرآن را خوانده و با آن سابقۀ ذهنی داشتند ، لذا می فرماید :« این همان کتاب است . ولی این دلیل جالبی نیست چون خطاب به اهل کتاب نیست .
ب - اشاره به دور به خاطر مفهوم افق رفیع قرآن است ، چرا که تمام کتابهای دنیا تراوش فکر و افق نگاه یک انسان است و از آن فراتر نمی رود ، ولی قرآن کلام الهی است و افق آن به بلندای شأن خداست و از افق الوهیت نازل شده است . این دلیل خوبی است ولی ممکن است کسی بگوید : پس چرا در جای دیگر « انّ هذا القرآن » گفته شده است ؟ جواب آن است که اوّلاً واژۀ « هذا» نشان می دهد که قرآن نزدیک ماست و بلندی رتبۀ آن مانع بهره گیری از آن نمی شود . ثانیاً بین این دو تناقضی نیست ، چرا که « ذالک الکتاب » ناظر به متکلم است و « هذا الکتاب » ناظر به خود کلام است .
2 . قرآن کتابی است ادعا می کند که آنچه که من می گویم یقینی است و هرچه که گفته ام هیچ شک و تردیدی در آن راه ندارد . به راستی که اگر کسی با چنین عقیده و باوری کتابی را بخواند ، تأثیر عمیقی بر او خواهد گذاشت .
3. قرآن فقط مایۀ هدایت متقین است . یعنی کسانی که بر فطرت حق پذیری یعنی متقیان فطری هستند ، از آن بهره می گیرند ، گرچه مسلمان نباشند . بنابراین قرآن متقی ساز است . مثلا روی تابلوی مدرسه ای نوشته است : مدرسه ی مجتهدین ، یعنی این مدرسه مجتهد پرور است گرچه فعلا تعدادی محصّل جوان در حال درس خواندن هستند یا اینکه قرآن همه را دعوت کرده ولی فقط آنها را که دعوت را نپذیرفته اند ، هدایت می کند .
4. قرآن در رابطه با هدایت با توجه به موضع گیری مخاطب بر سه گونه است ؛
الف - گروهی آن را می پذیرند ( مؤمنان ) – ب - گروهی منکر می شوند ( کافران ) – ج - گروهی بی تفاوت می مانند ( که ممکن است به یکی از دو گروه فوق بپیوندند )
5. قرآن برای کسی موجب هدایت است که از انذار پیامبر (ص) کاملاً متأثر باشد . « انّما تنذر من اتبع الذکر » ( یس-)گرچه هنوز هیچ کار عملی انجام نداده باشد ، همین مقدار که برای پذیرش حق اعلام آمادگی کرده ، خداوند که سریع الرضا هست او را در فهرست متقین قرار داده است .
6. از جملۀ « هدیً للمتقین » دو مطلب برداشت می شود ؛
الف - فرد متقی یعنی خود مهار که توانسته نفس سرکش خود را به کنترل در آورد و عمل به وظایف اجتماعی کند که اگر ناخواسته در معرض گناه قرار گیرد ، چون بر خود مسلّط است و در مقابل ویروس گناهان واکسینه شده است ، آلوده نمی شود . البته اگر فرار کرد و رفت و انزوا را برگزید ، هرچند که مصون می ماند ولی صاحب ملکۀ تقوا نیست .
ب - از کلمۀ هدیً به دست می آید که موضوع کتاب الهی ، هدایت است و انسان قبل از مطالعۀ هر کتابی ، نخست باید بداند که این کتاب چه هدفی را تعقیب می کند . مثلاً کتاب فیزیک در صدد آموزش علم فیزیک است ، قرآن نیز کتاب انسان سازی است و هرچه که مربوط به هدایت انسان است در آن بیان شده است .
@abahrampur
05- تمام لحظات زندگی شما ثبت می شود.mp3
2.32M
🎵 پادکست صوتی
🔹 تمام لحظات زندگی تو ثبت و ضبط می شود
#تفسیر_موضوعی_قران
@abahrampur
29.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ تصویری
#تفسیر_سوره_نساء(قسمت پنجم)
@abahrampur
💡تفسیر ترتیبی قرآن کریم
« الّذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصّلاه و ممّا رزقناهم ینفقون »
ترجمه : کسانی که به غیب ایمان می آورند و نماز را برپا می دارند و از آنچه روزیشان کرده ایم ، انفاق می کنند .
✍️ مطالبی پیرامون آیه ؛
1. الف و لام در « الغیب » برای جنس است و شامل تمام غیبها و اسرار عالم می گردد که شامل خدا و فرشتگان و کیفیت زنده کردن مردگان ، برزخ و قیامت و معجزات انبیاء می گردد .
2. تعبیر « یؤمنون » که بر خلاف اکثر موارد در قرآن که به صورت ماضی ( آمنوا ) می آید ، به صورت مضارع است که بر استمرار دلالت دارد و معلوم می شود که متقی پیوسته در حال ایمان آوردن است ، زیرا انسان به واسطۀ تحقیق و مطالعه ، پیوسته معارف جدیدی به دست می آورد و ایمان او در حال افزایش است و ثابت نمی ماند ، به خصوص که دائرۀ غیب هم وسیع است .
3. اقامۀ صلاه به معنای برپاداشتن نماز است که غیر از خواندن می باشد و این تعبیر می رساند که متقی در هرجا که حضور یافت باید آنجا را محیط تقوا و نماز کند و نیز نماز را با تمام شرایط فقهی و حال معنوی به جا آورد . خیمه زمانی برپاست که با ستون های محکم و طنابهای قوی مهار شده باشد و نماز متقی برای ایمانش به سان ستونی برای خیمه است .
4. دلیل اینکه به جای « مّما رزقناهم » تعبیر « من اموالهم » نیامده ، دو چیز است ؛
اول : همۀ مردم که ثروت و مال ندارند ، لذا هرکس از هر نعمتی که برخوردار است ، در راه خدا انفاق کند . خواه مال یا دانش یا هنر و یا بیان و قلم و یا هر چیز دیگر .
دوم : معلوم می شود که در مال ما چیزهائی وجود دارد که زیرمجموعۀ « رزقناهم » قرار نمی گیرد ، مانند مالی که از طریق حرام به دست آمده و یا بر خلاف مقررات و احکام معاملات شرعی کسب شده است .
#با_قرآن_باید_زندگی_کرد
@abahrampur