eitaa logo
❤️اباالفضلی‌ام‌افتخارمه❤️
1.3هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
179 فایل
اَلسّلامُ عَلیک یاأبَاالْفَضْلِ الْعَبّاسَ یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ 🌺اینستاگرام https://instagram.com/abalfazleeaam?igshid=je9syv0r6w83 ارتباط باادمین👇تبادل @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
شوق رفٺـن دارم ازٺو میخـواهم مـدد ڪـــرببلایم یـا ڪہ نه ! دق میڪنم دیشب ازشوق وصال ٺا سحر خوابم نبرد عڪس ڪرده بیٺابم ڪہ هق هق میڪنم 💔
🌺عاشقان امام خامنه ای سریع عضو این کانال بشین 🌹زیباترین تصاویرو عکس نوشته های رهبری 🌼🍃🌼🍃🌼 🌸اشعار و سروده های رهبری 🌼خاطرات رهبر 🌷پروفایل رهبری 🌻تمامی پستای این کانال مربوط به امام خامنه ای می باشد 🌸💫🌸💫🌸 کانال سید خراسانی🔰🔰🔰 https://eitaa.com/sayedkhorasani
کانال شعر امام خامنه ای 🌺 شعر 🌺سرودهای رهبر 🌺عکس نوشته 🌼 این کانال تحت نظر وحمایت کانال سید خراسانی میباشد http://eitaa.com/joinchat/1093271575Cf43876bda9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی کمیاب از حمل ضریح حضرت ابوالفضل العباس (ع) که توسط صنعتگران اصفهانی ساخته شده از اصفهان به کربلا در سال ۱۳۴۳ تقدیم شما. عباس (ع) لبیک یا خامنه ای لبیک با حسین است ما سربازان گمنام آتش به اختیار حیدریم... دشمن مفسدان اقتصاد و دین کشوریم لاله۷🌷 ✔️ @abalfazleeaam
📜 چهاردهم محرم 📜 🔘 🔰همه به انتظار بودند، و ابن زیاد سرخوش از پیروزی در تالار قدم می زد••• 🔰نیزه داران کنار کشیدند و زنان و کودکان کاروان، وارد تالار شدند••• 🔺ابن زیاد، نگاه خود از آنان گرفت و بر تخت نشست.🔻 •••زینب وارد شد، لحظه ای ایستاد••• 🔰بی آنکه به او نظر کند با چرخشی به دست، گَرد و غبار از حجاب برگرفت، مصمم و استوار، حرکت کرد و در جلو بازماندگان کاروان ایستاد••• ••• از ورود پُر غرور او، ابن زیاد آشفته شد ••• _ گفت: "این زن کیست؟" ••• زینب سکوت کرد ••• _ دوباره پرسید: "این زن کیست؟" ••• سکوت بود و سکوت ••• 🔺و در این سکوت، صدای خُرد شدن غرور و هیبت ابن زیاد شنیده می شد.🔻 _ ابن زیاد به خشم آمد و فریاد کرد: "گفتم این زن کیست؟" ~ ام وهب گفت: "بانوی ما زینب، دختر فاطمه!" _ ابن زیاد خندید و گفت: "آوازه اش را در شهر شنیده ام." "اما من از مردم کوچه و بازار نیستم." "گوشم پُراست از مویه و نوحه گری، پس برای من گریه و زاری نکنید." 🔸زینب، به آرامی لب گشود و با خود نجوا کرد.🔸 + گفت: "چگونه می توان به کسی که دستش به خون پاکان آلوده است، امید دلسوزی داشت؟" ••• ابن زیاد، برافروخته برخاست و فریاد کرد ••• _ گفت: "حمد می کنم خدایی را که شما را نابود و رسوا کرد." + و زینب گفت: "ستایش می کنم خدایی را که با بعثت و رسالت پیامبرش، ما را به کرامت و بزرگواری رساند. _ گفت: "این مَکر خدا بود که دروغ تان را بر همگان روشن کرد." ✔️ ادامه دارد • • • ✔️ @abalfazleeaam
📜 چهاردهم محرم 📜 🔘 + زینب گفت: "خدایی را سپاس می گویم که ما را پاک و مُطهر ساخت از هر آلودگی." "جز فاسق دروغ نمی گوید و جز بدکاره رسوا نمی شود و آن ما نیستیم. دیگرانند." 🔰و ابن زیاد، درمانده شد در جواب سخن دختر علی، گریزی نداشت جز آن که احساس و عاطفۀ او را زخمی کند ••• _ گفت: "مگر ندیدی که خداوند برادرت را نیست و نابود کرد؟" ••• و خرسند از این طعنه، به خود بالید و خندید ••• 🔹زینب، نگاه سرزنش باری به او کرد و پلک فرو بست، و تمام آنچه که از خون حسین روییده بود را یکجا به آنی دید.🔹 ••• خون حسین جوشید و خروشید و نور شد ••• ••• گذشته و حال و آیندۀ تاریخ به هم آمیخت ••• ••• ذبح عظیم واقع شد ••• 🔹به خون حسین، دیوار قطور شجرۀ ملعونه فرو ریخت.🔹 🔻راه فَلاح و رستگاری، به روی بشر گشوده شد، امامت به نور حسین پایدار ماند.🔺 🔰حزب الله و حزب الشیطان مجسم شد، ظهور قائم آل محمّد مهیا شد، گلستان شد زمین، آرایشی زیبا ز زیور یافت ••• ••• زینب، به خود آمد و پلک گشود ••• ••• و این همه در کَسری از ثانیه بود •••• + زینب گفت: 💠"ما رأیت الاّ جمیلاً!"💠 🔰"ندیدم به جز زیبایی!"🔰 "در آنروز، جلوه های شرف و غیرت و محبت به تمامی رُخ نمودند، و ما جز رشادت و وفاداری و زیبایی هیچ ندیدیم." ✔️ ادامه دارد • • • ✔️ @abalfazleeaam
📜 چهاردهم محرم 📜 🔘 +••• "پروردگار مهربان، نعمات بیشمار خود را بر مردان ما فرو فرستاد، لباس زیبای شهادت را بر آنان پوشاند و با عزت و عظمت به سرای باقی شتافتند." "مادرت به سوگ ات بنشیند پسر زیاد!" "تو خود را برای پاسخ آنچه کرده ای آماده کن." _ گفت: "نجات یافتگان ماییم نه شما." + زینب گفت: "دیری نمی پاید که خداوند همه را در محکمۀ عدل داوری جمع خواهد کرد، آنوقت معلوم شود هر کس چه کاره است!" ••• گَرد مرگ پاشیده شد بر تالار به سخن دختر علی ••• 🔺ابن زیاد، مقهور در این گفتگو، نگاهی به حاضران مجلس کرد و خشم خود را فرو نشاند.🔻 _ گفت: "بخدا سوگند، قلبم خُنک شد و دلم شفا یافت به قتل حسین و یاران عصیانگر او." 🔹دانه های اشک، قطره قطره از چشمان زینب فرو غلتید.🔹 + گفت: "سرورم را کُشتی و شاخۀ عمرم را قطع کردی و نهال ما را شکستی." "اگر تسلّی دل تو در این است، بدان شفا یافته ای." _ گفت: "این زن به زبان شعر سخن می گوید، پدرش هم شاعری ماهر بود." + زینب گفت: "مرا با شعر و قافیه پردازی چه کار؟" "آنچه بر زبانم جاری شد، سوز خُفته در سینه ام بود." 🔰و ابن زیاد، مغلوب فراست دختر علی، وامانده بود و سکوت سنگینی حاکم شد••• 🔸بدنبال بهانه گشت، تا راهی بیابد برای جبران این شکست.🔸 ✔️ ادامه دارد • • • ✔️ @abalfazleeaam
📜 چهاردهم محرم 📜 🔘 ••• سیدالساجدین را که دید، مزورانه خندید ••• _ گفت: "نامت چیست؟" ••• سیدالساجدین بی آنکه به او بنگرد ••• * گفت: "علی بن حسین!" _ گفت: "مگر علی بن حسین را خدا نکُشت؟" * گفت: "مرا برادری بود به نام علی، که مردمانت او را کُشتند." _ گفت: "او را خدا کُشت!" * سیدالساجدین گفت: 💠"اللّهُ یَتَوَفَّى اْلأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها."💠 🔰"خداست که جان ها را به هنگام مرگشان باز میستاند."🔰 _ گفت: "گستاخی آنهم در جواب من؟ او را ببرید و گردن بزنید." * سیدالساجدین گفت: "من و از مرگ ترسیدن؟ نمی دانی که ما به کشته شدن عادت داریم،کرامت ما به پذیرش شهادت در راه خداست." 🔺ابن زیاد، به خشم آمد و سربازان را به سوی او گسیل داشت.🔻 🔹زینب، سیدالساجدین را به آغوش کشید و در پناه خود گرفت و او را نهیب زد.🔹 + گفت: "پسر زیاد! کشتگانی که از ما گرفته ای بس نیست؟" "خون بهای تسلّی دل تو چه مقدار است؟" "اگر قصد کُشتن او را داری مرا هم بِکُش!" ✔️ @abalfazleeaam
Banifatemeh-Shab11Moharram1398[03].mp3
9.36M
●از وقتی رفتی صدبار دور گودالت گشتم● ● بانوای: ۱۳۹۸ ✔️ @abalfazleeaam
ghadam ghadam.mp3
3.02M
🔳 نماهنگ عربی فارسی ❤️ قدم قدم با یه علم ❤️ ان شاالله اربعین میام سمت حرم 🎧 حسن کاتب کربلایی ✔️ @abalfazleeaam
❤️✨ مادَرَمْ گُفْت: حُسِینْ تِکِه کَلامَتْ باشَد هَر وَقْت شُدی مَسْتِ رُخَش،شیرَمْ حَلالَت باشَد مِثلِ یِک مُردِه کِه یِکْ مَرتَبه جان میگیرَد دِلَم اَز بُردَنْ نامَت هَیِجان میگیرَد ❤️✨ ✔️ @abalfazleeaam
🔺می گویند: زندگی به دو بخش تقسیم می شود 💌قبل از رفتن به کربلا 💌و بعد از رفتن به کربلا چه اشتباهی! زندگی تازه بعد از رفتن به شروع می شود ❤️ حسین جان مرا می بری کربلا ؟ ✔️ @abalfazleeaam
👌تـلنـگــر‼️ (لطفابخونید) ✅به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد⁉️ ✅به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین، خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست... ✅"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ ❌میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود. ❌میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟ ❌میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه⁉️ 🔥همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن " سیدالشهدا"... ✅" ،قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله! ❌"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله... ⚠️⚠️بصیرت نداشته باشیم... خسر الدنیا والاخره می شیم... ✔️ @abalfazleeaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 🔰دوباره اسبان زین شدند و لگام خوردند و پرچم های گناه در میان سپاه طغیان و جنایت، و ظلم و ستم و جهل و بیدادگری به اهتزاز درآمدند ••• 🔰تا بار دیگر اسلام بدعت، اسلام خلافت و خلیفه گری، اسلام اشرافیت، اسلام دروغ و فریب و سازش و نیرنگ، و اسلام ابوسفیان را به نمایش گذارند ••• 🔰و با اسارت بازماندگان روز عاشور به مردمان شهر به شهر بگویند؛ که این ما بودیم که حسین و یارانش را به مسلخ بردیم و آل الله را به اسارت گرفتیم ••• 🔴و چه کس بهتر از شمر بن ذالجوشن، این منافق هرجایی برای فرماندهی؟ 🔰و همراه شمر، عمرو بن حجاج و شبث بن ربعی و خولی بن یزید اصبحی با هزار سوار، آماده شدند برای بردن کاروان به شام ••• ••• و مردمان، این بار آمده بودند به تماشا و تماشاگری ••• 🔺سیدالساجدین در غُل و زنجیر، و زنان و کودکان بر اَسترانی عریان.🔻 🔹سیدالساجدین زِدورادور، نگاه سرزنش باری به آن دنیا پرستان کرد.🔹 + گفت: "ای مردم! بخاطر دارید که به پدرم نامه نوشتید و با او خُدعه کردید؟" "با او هم پیمان شدید و هنگام حادثه تنهایش گذاشتید و به ستیز با او برخاستید؟" "با چه روی می خواهید به رسول الله بنگیرید؟" "هنگامی که به شما بگوید: "*عترت مرا کُشتید، حریم مرا شکستید، و شما دیگر از اُمت من نیستید؟*" ✔️ ادامه دارد • • • ✔️ @abalfazleeaam
Akbari-Shab6Moharram1398[02].mp3
4.07M
●مادرت خواسته که آقا به تو وابسته شدم● ● بانوای: ۱۳۹۸ ✔️ @abalfazleeaam
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 +••• "آیا قرآن نخوانده اید که فرمود: 💠"وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ."💠 🔰"و محمد، جز فرستاده ای که پیش از او هم پیامبرانی آمده وگذشتند، نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود برمیگردید؟"🔰 "چه بد توشه ای برای خود از پیش فرستادید." ••• مردمان خجل شدند و شرمگین ••• ••• و کسی از میان آنان فریاد کرد ••• - گفت: "غفلت کردیم و در این غفلت نابود شدیم." 🔺و مردمان، گریه سر دادند و شیون کردند.🔻 + سیدالساجدین گفت: "رحمت خدا بر کسی باد که پندم بپذیرد و سفارش ام را در بارۀ خدا و رسول الله و اهل بیت او به خاطر بسپارد." ¤ دیگری گفت: "یابن رسول الله! موعظه مان کن که فرمانبر تواییم." × آن یکی گفت: "پیمان ات را محترم می شماریم و دلهامان را به جانب تو روانه می کنیم، و هوای تو را در سر می پروریم." ~ دیگری گفت: "صلوات خدا بر جدّت.تو فرمان بده تا یزید را از تخت به زیر کشیم و از آنانی که بر شما ستم کرده اند بیزاری جوییم." ✔️ ادامه دارد • • • ✔️ @abalfazleeaam
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 ••• و شمر، سکوت کرده و تنها ناظر بود ••• 🔰چون که او می دانست امام کُشی، مُراد و مَرام پیروان ابوسفیان است، و آنچه مردمان بر زبان می رانند، از سر شور است، نه از سر شعور!••• ••• سیدالساجدین، لحظه ای سکوت کرد ••• + و سپس با تبسمی تلخ بر لب گفت: "هیهات ای بی وفایان نیرنگ باز!" "میان شما و خواسته ها تان پرده ای کشیده شده است." "آیا برآنید با من همانگونه رفتار کنید که با پدرانم کردید؟" "هرگز چنین نخواهد شد." "بخدا سوگند، هنوز آن زخم عمیقی که دیروز از قتل عام پدرم و فرزندان و اصحاب او در قلب من نشسته التیام نیافته." هنوز داغ رحلت رسول الله را فراموش نکرده بودم، که مصیبت های پدرم و فرزندان پدرم و جّد بزرگوارم، موی سر و محاسنم را سپید کرد." "هنوز مزه تلخ آن آلام را در گلوی خود احساس می کنم." "و هنوز اندوه این غمهای جان فرسا در سینه ام زبانه می کشد." "پس از شما می خواهم، نه از ما طرفداری کنید و نه با ما از در جنگ و دشمنی درآیید." "ای اهل کوفه! شادمان نباشید به این مصیبت که بر حسین وارد شد." "که این مصیبتی بس بزرگ و کیفر آن کس که او را کشت جهنم است." "جانم به فدای او که در کنار فرات شهید شد." ••• و دیگر سکوت کرد و هیچ نگفت ••• ✔️ @abalfazleeaam