فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هفتم فصل دوم)
🔸 یه لحظه نمیدونم به چه دلیل نگاهم از این نور برداشته شد و دیدم که مرحوم پدرم پایین تخت سمت راست پام ظاهر شد، پدرم رو با لباسی در اونجا دیدم که آخرین بار در زمان حیاتشون پوشیده بودند، با همون آراستگی و مرتبی، پدرم رو که دیدم اینجا فهمیدم که من احتمالاً مُردم.
🔸تنها چیزی که اونجا از ذهنم گذشت این بود که حالا که من مردم، بچهام میخواد چکار کنه و کی میخواد بزرگش کنه و چه اتفاقی براش میفته، آنقدر ترسیده بودم که قادر به حرف زدن نبودم، فقط به بابام نگاه میکردم، بابام با یه لحن خیلی خیلی مهربون و قاطع بهم گفت: نترس پسرم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/1BNGo
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۷
#محمدحسین_نظری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هفتم فصل دوم)
🔸اینکه پدرم گفت نترس پسرم، به فاصله خیلی کوتاهی، یکدفعه من احساس سنگینی بینهایت وحشتناکی کردم، انگار از چهار طرف روی من بتن ریختند و چشمهام سیاه شد و چیزی ندیدم.
🔸وقتی که دیگه منو از ریکاوری آوردن بیرون که ببرن تو بخش توی اتاقم، داداشم پشت در خیلی نگران شده بود، بی اندازه بی تاب شده بود، همینجور لابلای صحبتهایی که با داداشم میکردند، یکیشون اصطلاح سی پی آر (CPR) رو به کار برد، من اون موقع نمیدونستم یعنی چی، بعدا که پرسیدم گفتند یه جور عملیات احیا هست...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/NFSbY
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۷
#محمدحسین_نظری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: دوم
قسمت: بیست و هفتم
عنوان: مهمان
مهمان: آقای محمدحسین نظری
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش اول)
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش دوم)
📺 در تلوبیـــــون ببینیـد
🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش اول)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش دوم)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۷_بخش_۱
#فصل_۲_قسمت_۲۷_بخش_۲
#محمدحسین_نظری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯🕯🕯🕯شمع🕯🕯🕯🕯
💠 با تب دستان تو افروختیم
شمع تبستان شده و سوختیم
این تن داغی که همه اشک بود
با نخ تسبیح به هم دوختیم
دست تهی، پای پتی، دوره گرد
نور تو را جز به تو نفروختیم
کنج شب تار نگجیده ایم
گنج شد این رنج که اندوختیم
چشمه و دریا و من از چشم تو
اشکی و جاری شدن آموختیم
🔸️ سرایش:
عباس موزون
دی ماه ۱۴۰۲
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#شمع
#موم
#نخ
#داغ
#اشک
#نور
#شب
#تب
#دریا
#چشمه
#جاری
#عباس_موزون
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
26.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(تأثیر دعای مادر در مشاهده احوالات تجربهگران)
🌸مادر:
امروز هستیام به امید دعای توست
فردا کلید باغ بهشتم رضای توست
🌸میلاد با سعادت سرور زنان عالمین حضرت فاطمه زهرا(س) و روز مادر مبارک🌸
🎬 از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/fIDG1
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
#مادر
#دعا
#نور
#امید
#شفاعت
#شهریار
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هشتم فصل دوم)
🔸کرمان بودیم در شهر بم، ترم اول دانشگاه، یکی از اون شبها که مهمان دوستان بودیم، خیلی شوخی داشتیم با همدیگه، یکدفعه همه چی کات شد، یه تونلی رؤیت شد که به شکل استوانهای بود و مارپیچ
🔸قطعه دومش یادم هست که توی اتاق تاریکی هستم و دیوارها همه سیاه بودن و نمیتونستم خارج از اون محیط برم، خودم رو به شکل یه جسم نمیدیدم، مثل یک مرکزی از یک نگاه بودم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/70srK
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۸
#محسن_مهاجری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هشتم فصل دوم)
🔸انگار قراردادم تمام شده بود با خانواده
خانوادهام رو دیدم که اون طرف در هستند، جالب بود که اونها رو به حالت خوابآلوده میدیدم که پشت در هستند و نمیتونند بیان تو این اتاق، نعره میکشند، جیغ میکشند، طوریکه رگهاشون میخواد به آستانه پاره شدن برسه و میگفتند برگرد.
🔸یه غریزه در من وجود داشت که حالا موقع پرواز کردنه، بیام و پرواز کنم، یه چنین استعدادی در من هست، توی این تفکرات بودم که کات شد و همه چیز تمام شد...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/a7Azs
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۸
#محسن_مهاجری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هشتم فصل دوم)
🔸اوهام تمام شد، وقتی شما بیدار میشید، یقین دارید که بیدار شدید، حالا همین حس رو میلیونها برابر بیشتر کنید
🔸یکدفعه همه چی واقعی شد، کامل وارد فاز جان شدم، فازی که تعریف عالم ماده دیگه توش نمیگنجه
یه احساس شعف عجیب باشکوه، یه مواجهه عظیم غیر قابل انکار و واقعی که سرشار از یقین بود...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/WAT0C
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۸
#محسن_مهاجری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هشتم فصل دوم)
🔸هویتی که از من گذر کرد؛ من متعلق به اینجام، کجا بودم؟! خیلی بهجت و شعف به من دست داد.
🔸من چنین چیزی استنباط کردم که میتونه تمام اون صحنههایی که اونجا وجود داره، همه رو ما خودمون خالقش باشیم، یعنی چنین اجازهای به ما داده شده.
🔸سومین چیز موسیقی بود که از آسمون میاومد، از اشیاء میاومد و از طبیعت میاومد...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ZfVRX
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۸
#محسن_مهاجری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هشتم فصل دوم)
🔸یه پدیده خیلی باشکوهی که شاید بشه اسمشو گذاشت شاه بیت ویژگیها و قابلیتهای اونجا، این هستش که آدم میداند که در این لحظه چه میخواهد و اینکه این چیزی را که میخواهد به چه قدر و به چه اندازهای این رو جذب بکنه و انجامش بده و اینکه تواناییش رو در همون لحظه و بدون رنج و بدون زمینه داره که انجام بده.
🔸تمام این حسها رو، تمام این موقعیتها رو وقتی تمامش با هم جمع میشه، من اسمشو میگذارم «عاشقانگی»، میشه تمامِ عشق...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/CQe2V
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۸
#محسن_مهاجری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هشتم فصل دوم)
🔸یه فستیوالی مثلاً شبیه به سیزده بدر خودمون پشت تپهها بود، همه در تدارک این جشن بودند، همه میخواستند برند و من پر از شوق بودم که میدونستم در بهترین حالت میتونم از اون جشن لذت ببرم.
🔸گفتم اینجا که خونه منه چرا یادم نمیاد! بعد همینجوری هی خاطرات گذشته... من با این درخت خاطره داشتم اونجا... بعد یادم اومد من پرواز میکردم
بعد رفتم سر خوردم رفتم روی آسمان دور اون درخته گفتم دیر شد، دیر شد همه منتظر منند...
بعد یکدفعه رفتم تو اتاق تاریک...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/tolf6
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۸
#محسن_مهاجری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست و هشتم فصل دوم)
🔸استرس کشیدم خیلی برای من وحشتناک بود اون استرسی که از فاز مادی اومده بودم اونجا تازه برام لذت بخش هم بود، یه طلبی یه ذوقی در من وجود داشت برای رفتن به اون جشن
همچنان با قدرت در درون من بود اون ادراک، میگفتم من چرا اینجام...
🔸بعد صدای ضربان قلبم رو میشنیدم انگار توی خلأ فقط صدای قلب..
حالا احساس فشار میکنم فشار عجیب رو خودم چشامو باز کردم..
درکی از ماده نداشتم هنوز نمیدونستم اینجا چیست و اینجا کجاست بعد از چند تا ضربان قلب یه چیزی مثل پُتک توی سرم خراب شد..
اینجا زمینه!!من انسانم !! اسمم محسنه!..
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/mP4Hw
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۸
#محسن_مهاجری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: دوم
قسمت: بیست و هشتم
عنوان: از جنس یقین
مهمان: آقای محسن مهاجری
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش اول)
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش دوم)
📺 در تلوبیـــــون ببینیـد
🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش اول)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش دوم)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۸_بخش_۱
#فصل_۲_قسمت_۲۸_بخش_۲
#محسن_مهاجری
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
ارتباط خوب... رنگ... معطر...
🔸️به مناسبت سالگرد شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#ارتباط_خوب_رنگ_معطر
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
#شهادت
#شهید
#سردار
#حاج_قاسم_سلیمانی
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 همین الان به آشیانه رسیدم و خواستم بر قاب این پنجره تبریکی بنویسم تولد بانوی دو عالم را (سلام الله علیها).
اما خبر دار شدم ساعاتی پیش دهها همسفر از خاک کرمان پرگشودهاند
پس تبریکم را تقدیم میکنم به حضور میزبانان بهشت که دهها تن از فرزندان حضرتش اینک مهمان ایشان، در جشن تولد واقعی خود هستند.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#بهشت
#کرمان
#مظلوم
#انفجار
#سیزده_دی
#تولد
#شهید
#میزبان
#مهمان
#عباس_موزون
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست نهم فصل دوم)
🔸قبل از تجربه نه نماز بلد بودم نه برایم مهم بود، در دنیای دیگری بودم همه چیز برایم مهم بود غیر از اعتقاد به معاد و دین
تا اینکه این تجربه برام حاصل شد.
🔸یک روز با دوستانم بیرون بودم و احساس کردم حال خوبی ندارم تپش قلب دارم، آن روز کمی زودتر به خانه برگشتم تا کمی استراحت کنم، با بالا رفتن از پلهها تپش قلبم بیشتر شد.
🔸به اتاق رفتم که استراحت کنم و هنوز لباسهام را عوض نکرده بودم، هر لحظه احساس کردم دارم بدتر میشوم و از جایی احساس کردم قلبم دیگر نمیزند...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/c2lfM
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۹
#مهدی_حسننژاد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست نهم فصل دوم)
🔸یکبار دیگر از کودکیام را دیدم و ۱۸ سال را زندگی کردم.
به آخرش که میرسیدم، اندازه یک دقیقه هم نمیشد، تازه فهمیدم زمان آنجا وجود ندارد و یادم نمیآمد که بار دوم است که زندگی میکنم، اینکه مُردهام و دارند زندگی را نشان میدهند...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/hjdEY
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۹
#مهدی_حسننژاد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست نهم فصل دوم)
🔸یک نور کوچک دوری آمد، ولی جذاب و زیبا بود، به سمت نور رفتم، سرعتم که زیاد شد، احساس کردم در یک تونل قرار گرفتم، تونلی که خیلی تنگ بود و اندازه چهارشانهام بود،
با سرعت رفتم سمت نور و هر چه میرفتم به آن نور نمیرسیدم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/HrKCJ
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۹
#مهدی_حسننژاد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست نهم فصل دوم)
🔸دوباره به آن تونل برگشتم، اینقدر حالیم بود (قبلاً شاید به دلایل مختلف گریه میکردم)
اما همه مشکلات یک طرف که اذیت شده بودم؛ اینکه با مادرم خداحافظی کنم یک طرف،
اینکه دیگه نمیبینمش، وقتی برگشتم به آن تونل از ته دل آه کشیدم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/YElLF
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۹
#مهدی_حسننژاد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست نهم فصل دوم)
🔸دوباره سمت آسمان رفتم همینطور که دور میشدم انگار در خلأیی رفتم انگار نگهم داشتند، ترس نداشتم، اتفاقاً شوق داشتم که چه تجربه قشنگی هست.
🔸تا به حال آن سرعت را نداشتم، آن سرعتی که داشتم از زمین فاصله میگرفتم را نداشتم، انگار در قفس بودم و حالا آزاد شدم و پرواز میکنم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/uPes4
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۹
#مهدی_حسننژاد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست نهم فصل دوم)
🔸به خودم میگفتم تو چرا اینها را باور نمیکردی؟ اینها را که به تو گفته بودند
نشانم میدادند که مثلاً معلمت این مطلب را به تو گفته بود چرا گوش نمیکردی؟!!
🔸زمین را نگاه کردم دیدم همه به سمت ما میآیند مقدار روح زیادی سمت من میآیند، من هم با عده زیادی بودیم که در کنار هم بودیم موقعی بود که همه جمع میشوند، از اولین آدم تا آخرین همه آمدند...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/NC2vf
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۹
#مهدی_حسننژاد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیست نهم فصل دوم)
🔸وقتی تنها بودم، سرعتم خیلی زیاد بود، وقتی با هم بودیم، سرعت زیادتر شده بود، من جیغ میکشیدم، هم لذت داشت هم ترس هم هیجان، احساس میکردم دارم آتش میگیرم که اینقدر سرعتم زیاد است.
🔸همینطور که دور میشدیم، احساس میکردم به جای خیلی خاص میرویم، رسیدیم به جایی که نور خیلی بزرگی دیدیم، همه داشتیم به آن نور نگاه میکردیم و لذت میبردیم، خیلیها نمیتوانستند سرشان را بالا بگیرند و نگاه کنند...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/CWa0X
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۹
#مهدی_حسننژاد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: دوم
قسمت: بیست و نهم
عنوان: من، مادر؛ من، پدر
مهمان: آقای مهدی حسننژاد
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش اول)
🎬 در آپـــــــارات ببینیــــد (بخش دوم)
📺 در تلوبیـــــون ببینیـد
🔊 از ایران صدا بشنوید (صوتی)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش اول)
⬇️ دانلود با حجم کم در کانال سروش (بخش دوم)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۲_قسمت_۲۹_بخش_۱
#فصل_۲_قسمت_۲۹_بخش_۲
#مهدی_حسننژاد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links