eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃بهانه بودن آیا شباهت را می‌شود خرید؟ از کجا؟ به چه قیمتی؟ نشانی‌اش را بده هر چه قدر قیمتش باشد،‌ حرفی ندارم. من مشتری شباهت تو هستم. قیمتش هر چه دارم اگر باشد هر چه دارم را می‌دهم اما از مال دنیا چیزی ندارم که در شأن شباهتت باشد همۀ دنیا هم اگر مال من بود قیمت ذرّه‌ای شباهت به تو نبود حالا که همۀ دنیا هم برای من نیست و آنچه از دنیا دارم بال ملخی هم به حساب نمی‌آید در پیشگاه عرشی تو. آبرویی دارم و جانی. آبرویم زیاد نیست جانم نیز ارزشی ندارد ولی چه کار کنم جز اینها چیز دیگری ندارم. من محتاج شباهتم هر طور که هست باید آن را پیدا کنم. خدای تو اهل معامله‌ است جان می‌گیرد و بهشت می‌دهد. تو هم که مَثَل خدا روی زمینی به من بگو برای شباهتت چه تقدیم کنم؟ آقای من! قیمتی بگذار روی شباهتت که در حد و اندازۀ توان من باشد. شباهتت را نقد می‌خواهم نکند قیمتی بگذاری تا برای به دست آوردنش مجبور باشم صبر کنم. کاسۀ صبر من لبریز است. دیگر بس است بی‌شباهت تو زندگی کردن. یار مهربانم! من خودم را این گونه شناخته‌ام تو که بهتر از من مرا می‌شناسی اگر اشتباه است، مرا از این توهم برهان. من فکر می‌کنم اگر تو را یک لحظه ببینم همۀ وجودم می‌شود اشتیاقِ شبیه شدن به تو و احساس می‌کنم در همان دمِ دیدن دنیایی شباهت پیدا می‌کنم به تو. به جایی رسیده‌ام که گمان می‌کنم درمان شبیه نبودن من به تو دیدن توست. اگر این فقط یک بهانه است گاهی بهانه را می‌شود با بر آورده کردنش از آدم گرفت. خودت را یک لحظه نشانم بده یا شبیهت می‌شوم که چه قدر خوب یا شبیهت نمی‌شوم که دیگر بهانه از دستم می‌افتد. فعلاً دلم بهانۀ دیدنت را گرفته خودی نشان بده آقا! شبت بخیر بهانۀ بودن! @abbasivaladi
🍃سرمایه خدا روی زمین می‌خواهم بهشت مشتاقم شود و خدا خودش مرا دعوت کند به بهشت. آنها که التماس می‌کنند و وارد بهشت می‌شوند نه این که بنده‌های خوبی نیستند ولی من دوست دارم از بهترین‌ها باشم. آرزو دارم که با ندای «فادخلی فی عبادی» در حلقۀ بندگان خدا وارد شوم و با دستور «و ادخلی جنّتی» داخل بهشت شوم. گواراتر از بهشت این چنینی، بهشتی نیست. «و ادخلی جنّتی» را که می‌شنوم یاد «بفرمایید»های خودمان می‌افتم. خدا به بندگان مقرّبش می‌گوید: «بفرمایید به بهشت من» خدا به چه کسانی می‌گوید: «بفرمایید به بهشت من»؟ به هر کسی نگوید به یقین به کسانی که شبیه تو هستند می‌گوید. درست می‌گویم؟ من برای «بفرمایید»ِ خدا می‌میرم پس باید شبیه تو شوم بهشت هر طور که باشد، خوب است ولی من دلم نمی‌آید وارد بهشتی شوم که پیش از آن خدا «بفرمایید»ش را نگفته باشد. زمین و زمان را به هم می‌دوزم هر چه در توان دارم به کار می‌گیرم با همۀ وجود التماست می‌کنم که تا شبیه تو نشدم، از دنیا نروم. باید مو به مو توحید تو را تا زنده‌ام یاد بگیرم و همۀ زندگی‌ام را روی پایۀ توحید تو بنا کنم. با «فقط خدا»های تو که زندگی کنم، شبیه تو می‌شوم آن وقت وارد بهشت رضوان شدن آرزوی طول و درازی نخواهد بود. تو خودت را فقط خرج خدا می‌کنی. وقتی هستی‌ات را خرج خدا می‌کنی هیچ گاه خیال نمی‌کنی که کم شده‌ای. در نگاه توحیدی تو هر کسی که فقط خرج خدا شود،‌ زیاد می‌شود. اصلاً تنها راه زیاد شدن، فقط خرج خدا شدن است. من کمم، خیلی کمم، دارم تمام می‌شوم. تمام شدن،‌ عقوبت کسی است که خودش را خرج غیر خدا کرده. تو هیچ گاه نترسیدی و تردید نکردی که خودت را فقط خرج خدا کنی من همیشه در فقط خرج خدا شدن شک داشتم تو خودت را بدهکار کسی جز خدا نمی‌دانی برای همین هم هست که خرج کسی جز خدا نمی‌شوی من خودم را بدهکار همه می‌دانم جز خدا پس خودم را خرج همه می‌کنم جز خدا. خوش به حالت! وقتی به خودت نگاه می‌کنی، می‌بینی لحظه‌های عمرت خرج خدا آبرویت خرج خدا پولت خرج خدا اشک و لبخندت خرج خدا جانت خرج خدا و هر چه داری خرج خدا. خدا هم خودش را در این دنیا خرج تو کرده و در آن دنیا همۀ خوبی‌ها را خرج تو می‌کند چه لذّتی می‌بری وقتی که خدا می‌گوید: بفرما به بهشت من. در مناجات‌هایت با خدا مرا هم جزئی از خرج‌هایت حساب کن و بگو: «خدایا! غلام سیاهی دارم که آن را هم خرج تو می کنم». بگذار با دستان تو خرج خدا شوم. شبت بخیر سرمایۀ خدا روی زمین! @abbasivaladi
🍃بزرگ ترین آرزوی هستی قصّۀ شباهت ما به تو به اندازۀ همۀ روزگار امتداد دارد. مگر می‌شود به این زودی به انتهای این قصّه رسید؟ نه ما، که همۀ عالم باید شبیه تو شوند. از فرشته‌ها هم اگر بپرسیم بزرگ‌ترین آرزویشان چیست جز شبیه تو شدن، آرزوی دیگری بر زبانشان جاری نمی‌شود. قد و اندازۀ روح هر کس را آرزوهای او تعیین می‌کند. هر کسی قلۀ آرزوهایش چیزی غیر از شبیه تو شدن بود باید بداند حقیر حقیر است. البتّه آرزو آن نیست که بر زبان می‌آید آرزو آن است که آدم را به تکاپو می‌اندازد. می‌شود آرزوهای زبانی به اندازۀ یک کوه، بزرگ باشند امّا روح آدم به اندازۀ دانۀ غباری معلّق در هوا کوچک باشد. آرزوها وقتی فراتر از زبان نروند هر چه قدر بزرگ‌تر می‌شوند مشتری‌های بیشتری پیدا می‌کنند امّا وقتی بنا می‌شود تکانی به زندگی بدهند معلوم می‌شود مشتری‌های حقیقی چه کسانی هستند. بزرگ‌تر از شبیه تو شدن آرزویی نیست. این آرزو وقتی موضوع یک شعر باشد شنونده‌های اهل حالی دارد وقتی عنوان یک کتاب می‌شود خواننده‌های زیادی پیدا می‌کند اگر کسی در باره‌اش سخنرانی کند پامنبری‌هایش بسیار می‌شود امّا اگر بنا شود شبیه تو شدن افسار زندگی را به دست بگیرد آدم‌ها یکی یکی این آرزو را می‌بوسند و کنار می‌گذارند. این آرزو از آن مقدّس‌هایی است که برای دیدن و حسرت خوردن خوب است اما برای با آن زندگی کردن نه. درست مثل خود تو ما تو را مقدّس می‌دانیم به نامت احترام می‌گذاریم به دعایت اهتمام می‌ورزیم به شکوه جشن میلادت حسّاسیم امّا راستش نمی‌دانیم اگر بیایی به خودت احترام می‌گذاریم یا نه و فرمانت را گردن می‌نهیم یا نه. وقتی که نیستی، یقیناً صدایت می‌زنیم و دوست داریم جوابمان بدهی امّا نمی‌دانیم اگر بیایی و صدایمان بزنی میلی برای پاسخ دادن به تو داشته باشیم یا نه. باید بزرگ شویم به اندازۀ آرزوی شبیه تو شدن این همه کوچک ماندن دیگر بس است. تو کمک می‌کنی تا بزرگ شویم. در این تردیدی نیست. شبت بخیر بزرگ‌ترین آرزوی هستی! @abbasivaladi
دلم هواى بقیع دارد و غم صادق عزا گرفته دل من ز ماتم صادق دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم زنم به سینه که آمد محرم صادق 🏴 شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام را به محضر امام زمان(عج) و پیروان راستین آن حضرت تسلیت عرض می کنیم 🏴 @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
📌سؤال: انتخاب نادرستی کرده‌ام و حالا دو دختر دارم. زندگی یا طلاق؟ دوازده سال است که ازدواج کرده‌
🍃صبر برای خدا🍃 ❎البتّه تحمّل زندگی فقط برای بچّه‌ها، کشش محدودی دارد. اگر می‌خواهید ظرفیت قابل توجّهی در شما ایجاد شود، به وظیفه‌ای که خداوند در مقابل فرزندان بر دوشتان نهاده، توجّه کرده،برای خدا تحمّل کنید. ✅در این صورت، صبر شما چند برابر خواهد شد؛ زیرا با تحمّل بددهنی‌های همسرتان، احساس رشد می‌کنید. شما به شدّت، نیازمند تغییر دادن نوع نگاهتان به زندگی هستید. در این صورت است که زندگی با وجود تمام ناملایمات، به کامتان شیرین خواهد شد. 📌‼️به داستانی که در ادامه می‌آید، خوب دقّت کنید. تمام آنچه در این نکته باید به شما منتقل شود، در این داستان هست. مرحوم سیّد هاشم حدّاد(ره)از عرفای بزرگ معاصر و از شاگردان مرحوم آیة الله سیّد علی قاضی(ره)است. ایشان به واسطۀ تنگی معیشت، به مدّت دوازده سال در خانۀ مادرزن خویش زندگی می‌کرد. مادرزن ایشان به دلیل فقر او، رفتار بسیار بد و آزار دهنده‌ای با وی داشت. آقا سیّد هاشم می‌فرمود: چندین بار خدمت آقای قاضی عرض کردم که اذیّت‌های قولی و روحی اُمّ الزوجه به من، به حدّ نهایت رسیده است واز شما می‌خواهم اجازه دهید زنم را طلاق دهم. مرحوم قاضی فرمودند: از این جریانات گذشته، تو زنت را دوست داری؟ عرض کردم: آری. فرمودند: آیا زنت هم تو را دوست دارد؟ عرض کردم: آری. فرمودند: ابداً راه طلاق نداری. برو صبر پیشه کن. تربیت تو به دست مادرزنت می‌باشد. من هم از دستورات مرحوم آقای قاضی، ابداً تخطّی و تجاوز نمی‌کردم و آنچه این مادرزن بر مصائب ما می‌افزود، تحمّل می‌نمودم تا این که یک شب تابستانی، خسته و گرسنه و تشنه به منزل آمدم. داخل اتاق بودم که مادرزنم تا فهمید من آمده‌ام، شروع کرد به ناسزا گفتن و فحش دادن و همین طور با این کلمات، مرا مخاطب قرار دادن. من هم یک‌سره رفتم پشت بام تا در آن جا بیفتم؛ ولی این زن، صدای خود را بلند کرد، به طوری که نه تنها من، بلکه همسایگان هم می‌شنیدند و به من، سبّ و شتم و ناسزا گفت. گفت و گفت و همین طور می‌گفت تا حوصله‌ام تمام شد؛ ولی بدون این که به او پرخاش کنم و یا یک کلمه جواب بدهم، از خانه بیرون رفتم و سر به بیابان نهادم، بدون هدفی و مقصودی. همین طور داشتم می‌رفتم، در این حال، ناگهان دیدم من دو تا شدم. یکی، سیّد هاشمی است که مادرزن به او تعدّی می‌کرده و سبّ و شتم می‌گفته، و یکی من هستم که بسیار عالی و مجرّد و محیط می‌باشم و ابداً فحش‌های او به من نرسیده و اصلاً به این سیّد هاشم، فحش نمی‌داده و مرا سبّ و شتم نمی‌نمود. در این حال، برایم منکشف شد که این حالِ بسیار خوب و سرور آفرین و شادی‌زا، فقط در اثر تحمّل آن ناسزاها و فحش‌هایی است که وی به من داده است و اطاعت از فرمان استاد مرحوم قاضی برای من، فتحِ باب نموده است و اگر من اطاعت نکرده، تحمّل اذیت‌های مادرزن نمی‌نمودم، تا ابد همان سیّد هاشمِ محزون و غمگین و پریشان و ضعیف و محدود بودم. الحمد لله که الآن این سیّد هاشم هستم که در مکانی رفیع و مقامی بس ارجمند و گرامی هستم. فوراً از آن جا به خانه باز گشتم و به دست و پای مادرزنم افتادم و می‌بوسیدم و می‌گفتم: «مبادا تو خیال کنی من الآن از آن گفتارت ناراحتم. از این پس، هر چه می‌خواهی به من بگو که آنها برای من فایده دارد». 💟شما هم اگر نوع نگاهتان را به اخلاق همسرتان عوض کنید، دیگر تا این اندازه، افسرده‌خاطر نمی‌‌شوید. اگر بدانید و احساس کنید که تحمّل زندگی برای خدا، شما را به مقصد آفرینش نزدیک می‌کند، به جای غم، نشاط، مهمان وجودتان خواهد شد. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، ص۹۵-۹۳ @abbasivaladi
‌خلاصۀ درس شصت تا شصت و هشتم.pdf
151.8K
درس شصت تا شصت و هشتم ✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا می‌کنید: ⁉️ تشکّر از کسایی که واسطۀ رسیدن نعمتا به ما هستن، چه طور باید باشه؟ ⁉️ اصلی‌ترین وظیفۀ ما در برابر اطرافیانمون چیه؟ ⁉️ آیا آدم تو معنویّتم باید قانع باشه؟ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
safhe 019-020(1).mp3
5.79M
صفحه ۱۹-۲۰ آیات ۱۲۰-۱۳۴ روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
015 defa az aghayed ba ayat.mp3
3.42M
۱۵ : دفاع از عقاید با آیات قرآن روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
016 melak moafaghiyat.mp3
3.67M
۱۶ : ملاک موفقیت روزهای زوج، ساعت ۹ شب 🌹بچه‌های لالایی خدا! کمک به سیل‌زده‌های عزیز یادتون نره @lalaiekhoda