وادی شفاعت 02.mp3
26.69M
🔈 #وادی_شفاعت
🔊 جلسه دوم
* آیا آیات قرآن، شفاعت را نفی میکند؟
* منطق ابلیس در قرآن، اوج استکبار
* نظام حاکم بر زندگی مشرکین
* نمونهای کاربردی و تطبیقی در حل مساله به واسطه قرآن
* نظام اعتباری
* شفاعت در نظام اعتبار و نظام حقیقی عالم
* چطور حضرت رقیه (س) با سن کم، مقام شفاعت دارد؟
* در آیات قرآن، برای برداشت اولیه، خطاب اولیه را لحاظ کنیم
📅99/02/11
دریافت فایل تصویری جلسه دوم
⏰ مدت زمان: ۳۶:۲۵
#مشهد
#وبینار_با_شیعیان_مقیم_اروپا
@abbass_kardani🌹
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
🔈 #وادی_شفاعت 🔊 جلسه دوم * آیا آیات قرآن، شفاعت را نفی میکند؟ * منطق ابلیس در قرآن، اوج استکبار
سلام
صوت:جلسه دوم #وادی شفاعت
را با هم میشنویم.
🌷۵ فایده نماز:
🌷۱.صلوة
آن الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر
عنکبوت
نماز،انسان راازگناه بازمیدارد
🌷۲.حسنة
آن الحسنات یذهبن السیئات.۱۱۴ هود
نماز،گناهان راازبین میبرد
🌷۳.ذکر
الابذکرالله تطمئمن القلوب...۲۸ رعد
یادخدا،دلهاراآرام میکند
🌷۴.عبادت
واعبدربک حتی یاتیک الیقین.آخر حجر
عبادت کن تا ایمانت به یقین برسد
🌷۵.محبوبیت وافزایش روزی.۳۷ ابراهیم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
fadaeian-fatemiye9402 (9).mp3
4.79M
#مداحی بسیار زیبا
🌾دائم تو مسیر مزار شهدا موندم...
🌾رفتن رفقا، دونه دونه و جاموندم...
شهدا دلم تنگه😭😭😭
🎤سید رضا نریمانی
🌹🍃🌹🍃
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باز پنجشنبه است
شاخه گلی🌹 بفرستیم
برای تمام آن عزیزانی کہ
در بین مانیستند
ولی دعاهاشون
هنوزهم کارگشاست...
یادی کنیم ازعزیزان سفر کرده،
و پدران و مادران آسمانی ♥
" با ذکر فاتحه و صلوات "
#ɦɨcɦ🔪:
﴾﷽﴿
💠 #رمان_آیه_های_جنون
💠 #قسمت_15
پدرم گفت:تو عذاب ڪدوم گناہ منے ڪہ از پست برنمیام؟!
خشمگین نگاهم ڪرد و رو بہ مادرم گفت:بیا بریم دوساعتہ یاسین تو ماشینہ اینم تنها میمونہ خونہ تا بیام خونہ تڪلیفشو روشن ڪنم چطور برا من لب قرمز کنہ!
مادرم گفت:آخه۰۰۰
پدرم سریع حرفش را قطع ڪرد،با تحڪم گفت:آخہ بے آخہ!
مادرم نگاهے بہ من انداخت و چادرش را مرتب ڪرد.
آرام گفت:چقد از دست تو حرص بخورم!ما رفتیم دراے خونہ رو قفل ڪن!
سرے تڪان داد و با نگرانے همراہ پدرم رفت.
وقتے از خانہ خارج شدند نفس راحتے ڪشیدم و چادرم را درآوردم.
با خوشحالے بہ سمت اتاق دویدم.
چادرم را روے تخت گذاشتم و گرہ ے روسرے ام را شل ڪردم.
مقابل آینہ ایستادم،دستمال مرطوبے برداشتم و با لبخند صورت و لبم را پاڪ ڪردم!
من اهلش نبودم!
فقط نمیخواستم بہ آن مهمانے بروم!
نمیخواستم بہ این زودے و با زور آقا بالا سر دار شوم!
خواستم روسرے ام را دربیاورم ڪہ برق ها رفت.
نگاهے بہ اتاق تاریڪ انداختم و نچے گفتم.
زیر لب گفتم:شمع از ڪجا بیارم؟!
بلند تر ادامہ دادم:حالا وقت برق رفتن بود؟!
تا چند دقیقہ دیگر هوا تاریڪ میشد،بے حوصلہ روے تخت نشستم.
چند دقیقہ گذشت هوا ڪاملا تاریڪ شدہ بود،از روے تخت بلند شدم.
میخواستم در حیاط بنشینم بهتر از خانہ بود!
آرام قدم برمیداشتم بہ زور چیزهایے میدیدم.
در اتاق را ڪامل باز ڪردم و وارد پذیرایے شدم.
خواستم بہ سمت در ورودے بروم ڪہ احساس ڪردم صدایے آمد!
نگاهم از پنجرہ بہ حیاط افتاد،انگار سایہ اے دیدم!
سایہ اے ڪہ هر لحظہ بہ در ورودے پذیرایے نزدیڪتر میشد!
ترسیدم!
محال بود پدرم باشد،پدرم ڪلید داشت از روے دیوار نمے آمد!
قلبم شروع ڪرد بہ تند تند تپیدن!دستم را روے دهانم گذاشتم تا جیغ نڪشم!
سریع دوبارہ بہ اتاق برگشتم.
پشت دیوار ایستادم،دستم را محڪم روے دهانم فشار میدادم.
صداے قدم هایش در خانہ پیچید!
نفسم بالا نمے آمد!
باید چہ ڪار میڪردم؟!
سوتے ڪشید،اگر بہ اتاق مے آمد؟!
در اتاق هم ڪہ باز بود!
لبم را گاز گرفتم،چرا بہ مهمانے نرفتم؟!
چند لحظہ گذشت هیچ صدایے نمے آمد.
دستم را از روے دهانم برداشتم،سعے میڪردم صداے نفس هایم هم بلند نشود.
در دل بسم اللہ الرحمن الرحیمے گفتم و ڪمے سرم را از پشت دیوار خم ڪردم،در پذیرایے ڪسے نبود!
با دقت نگاہ ڪردم،در تاریڪے نمیشد چیزے را دید.
دیدم!
قامت مردے ڪہ در چهارچوب آشپزخانہ پشت بہ من ایستادہ بود.
چشمانم را بستم،باید سریع تا متوجہ من نشدہ بود از خانہ خارج میشدم و از همسایہ ها ڪمڪ میخواستم!
اگر میتوانستم سریع تا پشتش بہ من است از پذیرایے بگذرم و وارد حیاط بشوم تمام بود!
چشمانم را باز ڪردم هنوز پشتش بہ من بود و براے خودش چیزهایے زیر لب میگفت.
قدم اول را برداشتم،همانطور ڪہ نگاهم بہ او بود قدم برمیداشتم.
احساس میڪردم صداے قلبم در خانہ پیچیدہ!
چهار پنج قدم بیشتر برنداشتہ بودم ڪہ ناگهان برق ها آمد!
قلبم ایستاد!
#ادامہ_دارد...
نویسنده این متن👆:
#لیلی_سلطانی 👉
╭┅═ঊঈ💕ঊঈ═┅╮
join : sapp.ir/roman_mazhabi
╰┅═ঊ
💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد..
🌹💐🌷🌸🌷💐🌹
#کلاس_درس_شهدا
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری
از خواهران می خواهم که حجابشان را
مثل حضرت زهرا (س) رعایت بکنند
نه مثل حجاب های امروز ، چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی دهد .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو✨✨✨🌟🌟🌟
@abbass_kardani🌹
وقتی دلم از زمونه.mp3
6.78M
🌾وقتی دلم از زمونه خسته میشه
میام تو #گلزار🌷میشینم
🍂یکی یکی رد میشم از #کنارتون
عکس شما رو میبینم
🌾از درد دوری شما💕
یه گوشه ای، میشینم و زار میزنم😭
🍂خسته شدم #آی_شهدا😭
از این دور و زمونه
@abbass_kardani🌹
.
#لباس_پاره
.
◾لباسی از جنس غیرت ؛ از جنس مردانگی از جنس ایرانی ...اون موقع ها هم لباس پاره مُد بود ، اما نه واسه خودنمایی ، جلوه گری ؛ از کهنه گی پاره می شد ، میگفتن همین یه دست لباس و داری مگه ، خب عوضش کن ، میگفت بیت الماله تا قشنگ پاره نشد عوض نمیکنم...پاره می شد وقتی تیر و ترکش میخوردن...خلاصه آخر تیپ زدن بودن شهدا...یه تیپی زدن که خدا نگاشون کرد
98-4-27 mirdamad.mp3
19.03M
🎵 #پیشنهاددانلود👆
💠قرائت دعای کمیل
🔸 با نوای حاج سید مهدی #میرداماد
🔹حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
✋ #التماس_دعا✋
براظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
۱۴صلوات هدیه کنیم 🙏🙏
🍃🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🍃
@abbass_kardani
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺