#سردار
#مداح_اهل_بیت
#شهید_سیدهاشم_آراسته
🔺فرمانده گردان تخریب لشگر ۵ نصر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
🔴 فرماندهی از نسل "بنیهاشم" که به احترام "کربلا " با پای برهنه در مقر خود حاضر میشد
◽️همیشه میگفت به این امید به جنگ آمدهایم تا شهادت نصیبمان شود و این میسر نمیشود مگر اینکه خود را خالص کنیم.
◽️به خواندن زیارت عاشورا بسیار تٵکید میکرد و میگفت: اگر نمیتوانید هر صبح زیارت عاشورا را بخوانید، بعد از نماز رو به قبله بایستید و به امام حسین(ع) سلام دهید.
◽️در منطقه برای خود قبری حفر کرده بود و همیشه در آنجا به راز و نیاز میپرداخت.
◽️در مقر تاکتیکی خود، همیشه پا برهنه بود و میگفت:《چون اینجا نزدیک کربلاست، مجاز نیست که با کفش باشم پوشیدن کفش در اینجا بیاحترامی به کربلاست》
◽️دعایش این بود: خداوندا مرا از شهدای بیغسل و کفن قرار بده، همانطور هم شد؛ او با همان لباس سبز سپاه با شالگردن سبز آغشته به خونش دفن شد.
🌺🌺 @abbass_kardani🌺🌺
°•|🌿🌹
#سرداران
#شهید_صیاد_شیرازی
#شهید_حسن_شفیعزاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
◽️اخلاق و زبان حسن، حلالِ مشکلات و برطرف کننده موانع بود؛ در همان سال ٦١ که مسئولیتِ توپخانه را به همراه #شفیعزاده برعهده گرفت، بیشترین ارتباط و نزدیکی را با شهید بزرگوار #صیاد_شیرازی داشت به گونهای که در طول سالهای دفاع مقدس، هر وقت صیاد شیرازی، بنده و دیگر دوستان را میدید میگفت: مراقب حسن باشید؛
◽️شهید صیاد میگفت: من حسن را خیلی دوست دارم چون تعصبِ او به نظام و تعصبِ ملی او، فراتر از تعصب سازمانی است.
◽️در واقع حسن تنها به فکر سپاه نبود بلکه تمامِ نظام و بلکه اسلام را در نظر میگرفت و بارها هم به ما تاکید میکرد که اگر این تعصب را داشته باشید، تعصب سازمانی هم در درون آن هست؛
راوی 👈 سردار حاجیزاده
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
@abbass_kardani
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
#مدافع_حرم
#حجت_خدا
#شهید_محسن_حججی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
#حجاب
◽️محسن روی حجابمان غیرت به خرج میداد، میگفت: مانتو هرچقدرم که بلند و گشاد باشہ، آخرش چادر نمیشه،
◽️میراث خاکی حضرت زهرا (س) چادره، شما باحجاب باشید، چهارنفر هم که به شما نگاه ڪنند، یه ذره حجابشون رو خوب میڪنن.
راوی 👈 خواهر شهید
#یادش_با_ذکر_صلوات
🌺🌺🌺@abbass_kardani🌺🌺🌺
#دانشجو
#پزشکی
#شهید_سیدمحمد_شکری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
🔴 #آخرین_کلام_شهید
◽️«به سوی جبههها میروم تا ارباً اربا را تجربه کنم» و تجربه کرد و شهد شیرین شهادت را به گونهای نوشید که پیکر به خانه برگشتهاش قطعه قطعه بود.
◽️در روز تشییع او همه جور آدمی آمده بود، دانشجویان و اهل محل همه برای بدرقه محمد آمده بودند.
◽️در روز دفن او زمانی که من خواستم محمد را دفن کنم #شهید_سیداحمد_پلارک آمد و گفت اجازه بده من او را دفن کنم. گفتم چرا گفت روز دفن من تو من را در قبر بگذار که به یک ماه نرسیده پلارک هم شهید شد و کنار قبر محمد به خاک سپرده شد.😔
راوی 👈 برادر شهید
🌺🌺🌺@abbass_kardani🌺🌺🌺
#دانشجو
#پزشکی
#شهید_سیدمحمد_شکری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
🔴 #آخرین_کلام_شهید
◽️«به سوی جبههها میروم تا ارباً اربا را تجربه کنم» و تجربه کرد و شهد شیرین شهادت را به گونهای نوشید که پیکر به خانه برگشتهاش قطعه قطعه بود.
◽️در روز تشییع او همه جور آدمی آمده بود، دانشجویان و اهل محل همه برای بدرقه محمد آمده بودند.
◽️در روز دفن او زمانی که من خواستم محمد را دفن کنم #شهید_سیداحمد_پلارک آمد و گفت اجازه بده من او را دفن کنم. گفتم چرا گفت روز دفن من تو من را در قبر بگذار که به یک ماه نرسیده پلارک هم شهید شد و کنار قبر محمد به خاک سپرده شد.😔
راوی 👈 برادر شهید
🌹🌹@abbass_kardani🌹🌹
°•|🌿🌹
#شهید_علی_نقی_نوروزیان
#ولادت : ۱۳۴۶/۰۹/۱۴
#محل_تولد : تهران
#شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۳۰
#محل_شهادت : شلمچه - کربلای۵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
🔺توسل به شهید «علی نقی» و شفای دو دست یک زائرش
◽️یکی از زائران مزارش تعریف میکرد دستم مشکل پیدا کرده بود و دکترها گفته بودند باید قطع شود، دستانم را به قبر علی زدم و گفتم خودت میدانی با این دستها چه کار کنی. هفته بعد که دکتر رفتم گفتند هیچ مشکلی نداری.
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
💕💕 @abbass_kardani 💕
🌹
#شهید_روحالله_صحرایی
#مدافع_حرم
#ولادت : ۱۳۶۲/۱۰/۲۴
#محل_تولد : آمل
#شهادت : ۱۳۹۴/۹/۱۶
#محل_شهادت : سوریه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💢 #برگی_از_خاطرات
🔴 #شهیدی_که به زور میله آهنی و سکه در سپاه استخدام شد
◽️وقتی میخواست وارد سپاه شود ۹ ماه طول کشید. و وزنشان نسبت به وزن ایدهآل سپاه کم بود و ایشان چند وقتی شروع به خوردن زیاد غذا کردند، ولی باز وزنش آنقدر بالا نرفت و در روزی که باید برای تست وزن میرفت، چارهای اندیشید؟!
◽️پوتینهای سنگین دوران سربازی ارتش را پوشید و چند میله آهنی بیست سانتی را زیر جوراب به پاها بست و لباس زیاد پوشید و توی جیبهایش سکههای ۲۵ و ۵۰ تومانی را جاسازی کرد، تا وزنش را به وزن ایدهآل سپاه برساند و بالاخره با زحمت زیاد در سپاه قبول شد.
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷💥🌷 @abbass_kardani 🌷💥🌷
°•|🌿🌹
#سردار
#جهادگر
#شهید_حجت_ملاآقایی
#ولادت : ۱۳۳۸
#شهادت : ۱۳۶۶/۹/۲
🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹
💢 #برگی_از_خاطرات
🔺خدا یک جا تلافی کرد
◽️هر وقت فرصت میکرد به چادر یا سنگر بچهها میرفت و با آنها حرف میزد و پای درد دلشان مینشست.
◽️یک شب هم دور هم جمع بودیم و از خاطرات گذشته میگفتیم. نوبت حجت که شد مکثی کرد و گفت: «من حرفی برای گفتن ندارم، اما تنها به یک مطلب فکر میکنم. در این همه مدت که اینجا هستم مجروح نشدهام! انگار خدا همه را جمع کرده تا یک جا تلافی کند. تحمل آن هم لیاقت عظیمی میخواهد. از خدا میخواهم که لیاقتش را به من عطا کند. انشاءالله.»
◽️چند شب بعد بچهها بدن پاره پاره و دست قطع شده او را آوردند
🌷یادشهداکمترازشهادت نیست 🌷
🌷💥🌷 @abbass_kardani 🌷💥🌷
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
━╯
°•|🌿🌹
#شهید_سعید_شاهدی
#جستجوگر_نور
#ولادت : ۱۳۴۷/۱۲/۲۰
#محل_تولد : تهران
#شهادت : ۱۳۷۴/۱۰/۲
#محل_شهادت : فکه - عملیات تفحص
🔹🔷💠🔷🔹
💢 #برگی_از_خاطرات
🔺شلمچه کجا بودی؟
◽️تکه کلامش این بود که میگفت «شلمچه کجا بودی؟» نمیدانم در شلمچه چه چیزی دیده بود که بعد از مجروحیتش در عملیات کربلای ۵ این جمله تکه کلامش شد. اگر کسی در صحبت با او گله و شکایتی داشت این جمله را می گفت، حتی وقتی میخواست با کسی شوخی و بحث کند.
#سالروز_شھادت
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷🌷یادشهداکمترازشهادت نیست 🌷🌷
🌷💥🌷 @abbass_kardani 🌷💥🌷
✍ #برگی_از_خاطرات
🌷روزی از موضوعی #ناراحت بودم و از آن رنج میبردم، ابوالفضل منو دید و بعد از فهمیدن قضیه به من گفت:
داداش دو رکعت نماز بخون تا #آروم بشی
🌷گفتم: آخه...
گفت: بخون.
منم خواندم و #بهتر شدم
این قضیه گذشت تا روزی که خبر شهادتش رو به من دادن. حالم خیلی خراب بود.
به یاد پند برادرم افتادم و دو رکعت نماز خواندم و #آرام شدم
🖋راوی:برادرشهید
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🌷
#شهید_مدافع_حرم
💐💐یاد شهدا کمتر از شهادت نیست 💐💐
🦋❤🦋❤🦋❤🦋
@abbass_kardani
🦋❤🦋❤🦋❤🦋
🌹💐🕊🥀🕊💐🌹
#برگی_از_خاطرات
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#احمد_کاظمی
فرماندهان عراقی میگفتند اسم #احمد_کاظمی، #خرازی و #باکری که میآمد لرزه بر انداممان میافتاد.
#محسن_رضایی فرمانده کل سپاه در زمان دفاع مقدس در خصوص #شهید_کاظمیمیگوید :
در فتحالمبین ۲۷۰ کیلومتر مربع زمین آزاد و یازده هزار نفر اسیر گرفته شد، دهها توپخانه بدست آوردیم و #احمد_کاظمی بسیار نقش تعیینکننده ای داشت .
دومین عملیاتی که باز #احمد_کاظمی درخشید #بیت_المقدس بود ، عملیات آزاد سازی #خرمشهر و عبور از رودخانه #کارون ، چند لشگر باید از #کارون عبور میکرد ، یکی از آنها لشگر ۸ نجف بود.
اولین لشگرهایی که وارد شهر #خرمشهر شدند، لشگر ۸ نجف و لشگر ۱۴ امام حسین (ع) بود، یعنی #حسین و #احمد ، یعنی همان #حسینی که #احمد در وصیتش گفته بود یکی از درهای #بهشت از کنار قبر #حسین_خرازی باز میشود و من را باید همین جا #دفن کنید .
دو نفر از فرماندهان عراقی را ما گرفتیم اینها میگفتند وقتی اسم #احمد_کاظمی، #حسین_خرازی و #مهدی_باکری میآمد ما لرزه بر انداممان میافتاد دعا میکردیم و ما روبروی این لشگرها نباشیم چون مطمئن بودیم اینها میآمدند و میزدند و هیچ کس جلودارشان نبود .
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهـشان_پر_رهرو
#من_ماسک_میزنم
🌹💐🕊🥀🕊💐🌹🌿
@abbass_kardani
🌹💐🕊🥀🕊💐🌹🌿
🕊🕊
✍ #برگی_از_خاطرات
سید خیلی خوشرو ومهربان بود وقتی با شهید عزیز آشنا شدم ایشون با این که منو نمیشناخت توی ملاقات اول چنان با صمیمیت با من برخورد کرد که من تصور کردم بعد از سال ها یه برادر گمشده رو پیدا کردم
واقعا که برای همه ما بسیجیا مثل برادر بزرگتر بود و محبتش هیچوقت از قلب همه ما بیرون نمیره.
نقل از یکی از بسیجیان
🌹 #شهید #سید_سجاد_مرادی
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات