eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
22.4هزار ویدیو
123 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ▪️اینبار که به های شهر رفتید، روی یکی از آنها بایستید ▫️ شما تا آنها به نیم متر هم نمیرسد! فرق شما و آنها تنها در "نیم متر" فاصله است ▪️به فاصله ها فکر کنید، به کارهایتان، به نیم متر ها... هیچ کس از خبر ندارد ▫️شاید تا فردا فاصله شما با آدم‌ها تنها نیم متر شود... 👈زندگی را به کام هم تلخ نکنیم!
سه دقیقه در قیامت 87.mp3
38.28M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه هشتاد و هفتم * چه سوره‌هایی برای اموات بخوانیم؟ * عمل برد-برد برای میت و زنده * سوره‌ای که مانع عذاب برزخ است * بنیان‌گذار عمل خوب، در آن عمل همیشه شریک است * ملحقات مومن پس از مرگش * ترفیع درجات در بهشت * چند جمله‌ای در مورد شهید مطهری و مرحوم راستگو * احوال مرده در قبر * نجات اموات با اذکار * ۴ عمل زنده برای اموات * اثر دعای معروف اهل قبور * آداب قبرستان * سوره‌ها و اذکاری که در قبرستان بهتر است بخوانیم! * در قیامت به شدت محتاج نور هستیم! * دستور ویژه برای هدیه به اموات * در قبرستان دنبال چه باشیم؟ * سوره یس قلب قرآن است به چه معناست؟ * نقل داستان‌هایی زیبا از مرحوم آیت‌الله حسینی‌تهرانی ره * آیا اموات به خانواده‌ی خود سر می‌زنند؟ 📅99/10/19 ⏰ مدت زمان: ۱:۳۱:۳۰ ❗️برای دریافت مجموع جلسات سه دقیقه در قیامت، از طریق لینک زیر اقدام نمایید. https://aminikhaah.ir/?p=508
📚سه وصیت جوان معصیت کار نجيب الدين نقل فرموده است: يك شب در بودم، ديدم چهار نفر مى آيند و يك روى دوش دارند. من جلو رفتم و به آوردن جنازه در آن وقت شب اعتراض كردم و گفتم به نظر مى رسد كه شما انسانى را كشته ايد و نيمه شب قصد دفن آن جنازه را داريد تا كسى از اسرارتان سر در نياورد. گفتند: آى، گمان بد نكن زيرا مادرش با ماست. ديدم پيرزنى جلو آمد، گفتم اى مادر، چرا نيمه شب جوانت را به قبرستان آورده اى؟ گفت: چون جوان من معصيت كار بود و خودش چند وصيت كرده است. اول: چون من از دنيا رفتم طنابى به گردنم بى انداز و مرا در خانه بكش و بگو: خدايا اين همان گريز پا و گناهكارى است كه به دست سلطان گرفتار شده او را بسته نزد تو آورده ام به او كن. دوم: جنازه ام را شبانه دفن كن تا كسى بدن مرا نبيند واز جنايات من ياد نكند تا شوم. سوم: اين كه بدنم را خودت دفن كن و در لحد بگذار كه خداوند موهاى سفيد تو را ببيند و به من عنايتى فرمايد و مرا بيامرزد، درست است كه من كرده ام واز كرده هايم پشيمانم ولى تو اين وصيتهاى مرا انجام بده. وقتى كه جوانم از دنيا رفت، ريسمانى به گردنش بستم و او را كشيدم. ناگهان صدايى بلند شد و گفت: الا ان هم الفائزون، با بنده گنه كار ما اين طور رفتار نكن ما خود مى دانيم با او چه كنيم. خوشحال شدم كه توبه اش پذيرفته شده و او را به طرف قبرستان آوردم. من از پيرزن خواهش كردم كه دفن پسرش را به من واگذار كند. او هم اجازه داد بدن را در گذاشتيم همين كه خواستم را بچينم، آيه اى را شنيدم كه: (الا ان اولياء الله هم الفائزون ) از اين جريان نتيجه گرفتم كه توبه جوان گناهكار مورد قبول واقع شده است و خداوند دوست ندارد بنده گناهكارش كه توبه كرده، مورد قرار گيرد. 📚منبع : قصص التوابين، ص 110    🌼✨ اللهم عجل لولیک الفرج✨🌼 💠💠@abbass_kardani💠💠