چگونه تشنه نمیرم که هرچه می‌نگرم جهان و هرچه در او هست نیست غیر سراب #غبار_همدانی @aboajor

نه به محصولات اسرائیلی❌❌❌

برای زیستن هنوز بهانه دارم! من هنوز می‌توانم به قلبم که فرسوده‌ست فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد… #احمدرضا_احمدی @aboajor

یا باید زندگی کرد یا فکر دوتایی با هم نمی‌شود! #جلال_آل‌احمد @aboajor

رقیب گفت برین در چه می‌کنی شب و روز؟ چه می‌کنم؟ دل گم‌کرده باز می‌جویم #سعدی @aboajor

خزان به دیده‌ی ما چون بهار می‌گذرد غمت مباد؛ غم روزگار می‌گذرد   #حسین_دهلوی @aboajor

«عشق عزیز من، به چهره‌ی شادابت فکر می‌کنم و این نیروی واقعی و امید من است. مراقبِ ما باش. خودت را زیبا، روشن، قوی حفظ کن. خودت را برای خوشبختی آماده کن. این یگانه‌ وظیفه‌ای‌ست که ما داریم» #آلبرکامو @aboajor

وفاداری مجو از گردش گیتی که کار او همه شب بزم چیدن باشد و هر صبح برچیدن #ابوالقاسم_حالت @aboajor

از تو، آنی دل دیوانه‌ی من غافل نیست اینکه در سینهٔ من هست، تو هستی، دل نیست #عماد_خراسانی @aboajor

تنت ز لطف و طراوت به سوسنی ماند که در شمیم گل سرخ شست‌وشو شده‌ است #حسین_منزوی #آرمان_عزیز #دومین_سال_پرواز @aboajor

وحشی از رهزنِ ايام چه انديشه کنيم ما چه داريم که از ما نبرد يا ببرد #وحشی_بافقی @aboajor

"شب های هجر را گذرانديم و زنده ايم ما را به سخت جانی خود اين گمان نبود" #شهید_سید_حسن_نصرالله #چهل_روز @aboajor

اشداء علی الکفار یعنی خنده و قهرش که چونان جزر و مد در چهره ای جذاب افتاده #الهه_بیات_مختاری #شهدا_شمع_محفل_بشریتند @aboajor

ای بودنت ممدِّ حیات و دوام جان گلخند تو مفرَّح ذات است هر زمان چون شعر سعدی است که پیچیده در گلاب بوی خوشت میان گلستان و بوستان شادی کنار نام تو ضرب المثل شده چون شاه بیت های غزل بین شاعران عطر برنج عیدی و حلوای روز غم با خنده ها صمیمی ، با گریه مهربان تا بوده است نام تو با چای آمده است در های و هوی خنده ی مهمان و میزبان پاییز می‌رسد که تعارف کنی به ناز سینی سرخ سرگل خود را به دوستان با شعر تو به بدرقه ی فصل میروم با چای زعفرانی در بیت استکان می‌چینمت تورا به شکرخنده صبح زود قد میکشد به شوق تو عطر برنج و‌نان رنگت شبیه خنده ی بی بی ست وقت صبح با دست های سرخ حنا کرده در خزان فنجان لب طلایی چایی نبات او دکان بازِ هرشب عطاری جهان تسبیح دانه دانه ی گلبرگ های توست قوری دم کشیده ی مادر دم اذان با قل قل سماور او شعر میشوم در لحظه ی دوبیتی ایوان و آسمان بی تو جهان بدون گل و عطر و رنگ بود ای بذر ناب ای گل خوش رنگ زعفران #الهه_بیات_مختاری #پاییز #گل_زعفران #خراسان @aboajor

پشیمان ز گفتار دیدم بسی پشیمان نگشت از خموشی کسی #شیخ_بهایی @aboajor