~🕊
📙|#سلیمانی_عزیز
🔮| #قسـمٺ بیست وپنجم
🥀از گریه هایش پشت تلفن😞 متوجه شدم بد موقع تماس📞 گرفتم🤦🏻♀️. گفتم: اتفاقی افتاده؟😥
گفت: کارت رو بگو. مسئله پیش آمده را در میان گذاشتم.
_باشه میگم بچه ها تا دو سه دقیقه دیگه انجام بدن.
🍂گفتم: اجازه بدید من از طرف شما به بچهها بگم. موافقت نکرد😇. به معادن ذیربطش سپرده بود کارم را پیگیری کند.🙃
🥀پنج دقیقه بعد که کار انجام شده بود، یکی از دفترشان تماس📞 گرفت. پرسیدم:
_من هیچ وقت سردار و اینطور ندیده بودم. اتفاقی افتاده؟🤔
گفت: مگه خبر ندارید #احمد_کاظمی به شهادت رسیده؟💔
🍂می دانستم با هم رفاقت دیرینه دارند😔، اما توی آن شرایط هم عملگرا بود و پاسخگوی مسائل.
✍🏻راوی: حسین امیرعبداللهیان
📚منبع: برنامهتلویزیونی فرمولیک پخش شده از شبکه اول سیما
#ادامه دارد