8.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #کلیپ (قَطّاره امام علی علیه السلام)
🔰 به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، در حدود۲۵كيلومتري جنوب غربي #كربلا، چشمه آبي وجود دارد كه به «قَطّاره» #امام_علي (عليه السلام) شناخته ميشود و آن را محل معجزه امام (ع) در مسير جنگ صفين مي نامند . در اطراف اين محل، ديوارههاي صخرهاي نسبتاً مرتفعي وجود دارد. اخيراً بر روي چشمه، گنبد كوچكي بنا كردهاند .
🔹اصحاب امام علي(ع) در مسير جنگ صفين دچار تشنگي شدند و نياز به آب آشاميدني پيدا كردند. حضرت علي(ع) در مسير جنگ صفين از راهبي كه در آنجا بود سوال كردند در اينجا آب براي آشاميدن وجود دارد و آن فرد جواب مي دهد در اين مكان آب وجود ندارد .
حضرت علي (ع) به اصحاب اشاره كردند اينجا را حفر كنند . اصحاب قسمتي از زمين را حفر نمودند و به سنگ بزرگي رسيدند. #حضرت_علي (ع) با پاي مبارك خود سنگ را حركت دادند . در آن هنگام آب زيادي از زير سنگ جاري شد . فرد راهب از امام علي(ع) سوال كرد شما وصي يا پيامبر هستيد ؟ امام علي (ع) جواب دادند : من پيامبر نيستم و امام هستم . راهب مسيحي با ديدن اين معجزه مسلمان شده👌 و با امام علي(ع) در جنگ صفين شركت مي كند و به شهادت مي رسد.
➕اين ماجرا به انسان مي آموزد كه چگونه بايد از فرصت هاي پيش رو جهت انتخاب #راه_درست در زندگي استفاده كند و سعادتمند شود.
#حکایت #یاعلی
✨﷽✨
#حکایت
✅از كجا دانستند؟
✍ يكى از كوهنوردان مى گويد: در تمام مدت سال از منزلم تا بالاترين نقطه تپه اى كه در محيط زندگيم بود، راهپيمايى مى كردم. زمستان بسيار سردى بود، برف سنگينى زمين را پوشانده بود، از محلى كه رفته بودم بر مى گشتم، در مسير راهم در بالاى تپه حوضچه اى پر آب بود. گنجشك هاى زيادى هر روز پس از خوردن دانه به كنار آن حوضچه براى آب خوردن مى آمدند؛ آن روز سطح حوضچه را يخ ضخيمى پوشانده بود، گنجشك ها به عادت هر روز كنار حوضچه آمدند نوك زدند، سطح محل را يخ زده يافتند، ايستادم تا ببينم كه اين حيوانات كوچك ولى با حوصله چه مى كنند.
ناگهان يكى از آن ها روى يخ آمد و به پشت بر سطح يخ خوابيد، پس از چند ثانيه به كنارى رفت، ديگرى به جاى او خوابيد و پس از چند لحظه دومى برخاست، سومى به جاى او قرار گرفت، همين طور مسئله تكرار شد تا با حرارت بدن خود آن قسمت را آب كردند؛ وقتى نازك شد با نوك خود شكستند آب بيرون زد، همه خود را سيراب كردند و رفتند؛
براستى اين عمل اعجاب انگيز چيست؟ از كجا فهميدند كه يخ با حرارت آب مى شود سپس از كجا فهميدند كه بدن خود آن ها حرارت مناسب را دارد و از كجا دانستند كه بايد اين حرارت با خوابيدن روى يخ به يخ برسد و از كجا فهميدند كه با خوابيدن يك نفر مشكل حل نمى شود، بلكه بايد به نوبت اين برنامه را دنبال كرد؟ آيا جز هدايت حضرت حق اسم ديگرى بر اين داستان مى توان گذاشت؟!
#داستان
#تلنگرانه
💢 جواب محبت
🔰 عالمی سوار بر مرکب از بیابانی عبور میکرد. فردی را نالان دید، علت را پرسید. گفت: من علیلم توان راه رفتن ندارم. گرسنهام نای ایستادن ندارم. راه را گم کردهام، درماندهام.
🔸عالم از اسب پایین آمد و فقیر را سوار بر اسب کرد تا با خود به شهر ببرد.
🔹جوان فقیر افسار اسب را کشید، به تاخت از آنجا دور شد.
🔸عالم با صدای بلند فریاد زد: ای مرد جوان لحظهای بایست، اسب و هر آنچه در خورجین است برای تو.
🔹جوان گفت: چه میگویی پیرمرد؟ عالم گفت: به کسی نگو که اسب مرا بردی.
🔸جوان با تعجب گفت: چرا؟
🔹پیرمرد گفت: چون دیگر هیچ سوارهای، به پیادهای و هیچ سالمی، به ناتوانی کمک نخواهد کرد.
🔸جوان فقیر از اسب پیاده شد و گفت: درس بزرگی که امروز از تو آموختم، از همه ثروتهایی که میخواستم به دست آورم با ارزشتر است. تو به من یاد دادی در مقابل محبت خیانت نکنم.
📎 #کودک_نوجوان
📎 #داستانک
📎 #حکایت
📎 #پند_قند