eitaa logo
ادبستان صدرا
4.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
460 ویدیو
26 فایل
ارتباط با ادمین @adabestane_sadra_admin 🔰معاونت روابط عمومی و توسعه گفتمان: ۰۲۵۳۳۵۵۵۴۰۶ مدارس: 🔸پیش دبستانی: ۰۲۵۳۷۷۴۳۸۸۶ صبح و عصر 🔹️ادبستان دخترانه: ۰۲۵۳۷۸۴۷۸۹۵ صبح 🔸ادبستان پسرانه: ۰۲۵۳۲۹۳۱۸۱۷ صبح و عصر 🔹️متوسطه دخترانه: ۰۲۵۳۳۵۵۵۴۲۶ صبح
مشاهده در ایتا
دانلود
من و همسرم معمولا انجام کارهای شخصی بچه‌ها مثل بستن بندکفش👟 یا بستن دکمه لباس👕 و .. رو از سن پایین به خودشون سپردیم و البته هم خیلی خوب از پسش براومدن (باکمی ارفاق😊😁) اما درمورد انجام کارهای خونه مثل کمک تو کارهای آشپزی🥕🍅🥣 و آماده کردن مواد غذا؛ واقعیتش...😅😅 چون اصولا کارهام رو سریع انجام می‌دهم و حساسیت زیادی روی غذا داشتم، احساس می‌کردم اگه بچه‌ها بخوان بهم کمک کنن اولا خیلی طول می‌کشه😩 ثانیا باید با چسب زخم بیفتم دنبالشون🤪 اما امشب داستان فرق کرد😌 وقتی داشتم مواد کتلت رو آماده می‌کردم علی آقای پنج ساله اومد تو آشپزخونه و اصراار که مامان من بزرگ شدم😎 بده من رنده کنم🥄 من هم که شام مهمون داشتم و مثل همیشه می‌خواستم همه چی سریع و دقیق آماده بشه با شنیدن این حرف 😩😩😩.... ولی یه لحظه به خودم گفتم، نهایتا یک ربع هم بیشتر طول بکشه...مگه چی میشه🤔 یا شایدم انگشتاش🤚 زخم شه...امابازم اشکال نداره چون بارها تو حیاط زمین خورده و زخمی شده و اما باز بلند شده... خلاصه که تصمیمو گرفتم و گفتم قبوله پسرم فقط اگه مراقبت نکنی ممکنه دستت بریده شه؛ و بعد اینکه الان پیازها🍈ممکنه اشکتو😭 دربیارن😀 اما وقتی دیدم مُصممه، رنده رو دادم دستش و نشستم کنارش... بعد از چند دقیقه‌ی کوتاه بود که دیدم از چشمای خوشگلش داره اشک می‌ریزه😭 و... اما در کمال ناباوری من؛ تمام پیازهارو رنده کرد😳 بدون اینکه مشکلی پیش بیاد! چهره‌ش تو اون لحظه دیدنی بود😍 میخندید و می‌گفت دیدی مامان منم می‌تونم😎😍 منم که خیلی ذوق کرده بودم بوسیدمش و ازش تشکر کردم و خلاصه باخوشحالی از آشپزخونه بیرون رفت... موقع غذا گاهی بهانه میاورد اما امشب وقتی غذارو آوردم🍛بلند تو خونه اعلام کردم که بدویید که این کتلتا خوردن داره😋😋 چون کار علی آقاست😍 اونوقت بود که خودشم با غرور و خوشحالی اومد نشست و غذاخورد 😊😊 🌸گاهی اگه ما مادرا اجازه تجربه به بچه‌هامون بدیم و خودمون هم کمی صبور باشیم می‌تونیم حس و و حتی حس رو در اونها رشد بدیم.