eitaa logo
ادبخانه
1.5هزار دنبال‌کننده
450 عکس
124 ویدیو
46 فایل
🌍ادبخانه موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🔶ادبخانه، دانشخانه مجازی ادبیات و آیین است. در این سرای دانش، بُن مایه های شعر وادبیات ، پژوهش های ادبی، آیینی و....را می توان یافت. 🔷آیدی مدیر (صادق خیری): @Sadeghkheyri
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...۲۶ امام على عليه السلام: دل بستگى به دنيا، با وجود مشاهده دگرگونى هاى آن، نادانى است 📗 غررالحكم حدیث ۱۹۷۹ @adabkhane
۳ روزی ابلیس با فرزندانش از مسیری می‌گذشتند به طایفه‌ای رسیدند که در کنار راه چادر زده بودند، زنی را مشغول دوشیدن گاو دیدند، ابلیس به فرزندانش گفت: تماشا کنید که من چطور بلا بر سر این طایفه می‌آورم. بعد بسوی آن زن رفت و طنابی را که به پای گاو بسته بود تکان داد. با تکان خوردن طناب، گاو ترسید و سطل شیر را به زمین ریخت و کودک آن زن را که در کنارش نشسته بود لگد کرد و کشت. زن با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربات چاقو از پای درآورد. وقتی شوهرش آمد و اوضاع را دید، زن را به شدت کتک زد و او را طلاق داد. فامیلِ زن آمدند و آن مرد را به باد کتک گرفتند و آنقدر او را زدند که کشته شد. بعد از آن اقوامِ مرد از راه رسیدند و همه باهم درگیر شدند و جنگ سختی درگرفت. هنوز در گوشه و کنار دنیا بستگان آن زن و شوهر همچنان در جنگ هستند. فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا گفتند: این چه کاری بود که کردی؟ ابلیس گفت: من که کاری نکردم، فقط طناب را تکان دادم! ماهم در اینطور مواقع فکر می‌کنیم: کاری نکرده‌ایم درحالیکه نمی‌دانیم، حرفی که می‌زنیم، چیزی که می‌نویسیم، نگاهی که می‌کنیم ممکن است حالی را دگرگون کند، دلی را بشکند، مشکلی ایجاد کند، آتش اختلافی برافروزد، و... بعد از این وقایع فکر می‌کنیم که کاری نکرده‌ایم، فقط طناب را تکان داده‌ایم! مواظب باشیم طنابی را تکان ندهیم. @adabkhane
❣ نشست ادبی کلمات ملکوت🦋 @adabkhane💌
۴ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ روستایی ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ‌ﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ روستا، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: «ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، فلانی ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ!»  مرد ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ. ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است. ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند: «برای چه از حال رفتی؟» مرد گفت: «فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک سگ است!» مرد بیچاره ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده است وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽ‌ﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﺩ. @adabkhane🌱
۵ پنج سالم بود. خواهرم مرا در کمد انداخت و در را قفل کرد! به او فحش دادم و با خودم فکر کردم: او بی رحم‌ترین خواهر دنیاست! در تاریکی گریه کردم، بیهوش شدم به هوش که آمدم سربازان خواهرم را کشته بودند! @adabkhane🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۰ گاهی کارای به ظاهر کوچیک و ساده، می‌تونن مسیر زندگی یه آدم رو برای همیشه عوض کنن... @adabkhane🌱
19.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺نشست ادبی "کلمات ملکوت" به همت موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی نشست ادبی "کلمات ملکوت" با حضور جمعی از شاعران آئینی سراسر کشور، چهارشنبه، 5 دی ماه، در سالن همایش مجتمع فرهنگی-هنری امام خمینی(ره) مشهد برگزار شد. @adabkhane🌱
1_10408280381.pdf
9.19M
۲۵۶ سوال فنون یازدهم با پاسخ تشریحی📙 ۲۰ ۲۷ @adabkhane📗
199_64302335268996.pdf
1.56M
۶ ۱ ✍گرد آورنده : خانم مریدی 📘 خوزستان - کرخه @adabkhane📙
۱۱😁 🤓انواع روش های کشیدن😄 @adabkhane
✨️محفل شعر ایوانِ عصر در ادامه‌ی سلسله مباحث و گفت‌و‌گوهای شعری برگزار می‌کند؛ 💢ظرفیت‌ها و ظرافت‌های شعر با حضور؛ 👤دکتر حسین محمدی مبارز 👤دکتر امیر حسین هدایتی 💢روز یکشنبه به تاریخ 16 دی ماه ⏲️۱۷:۳۰ الی ۱۹:۳۰ 🏛۲۰ متری گلستان، نبش کوچه چهارم، کافه مصلحان حضورتان را قدردانیم @adabkhane @ashareamirhosienhedayati @kafemoslehan
163_64302331214610.pdf
1.41M
✍خانم مریدی خوزستان- کرخه @adabkhane📙
هدایت شده از کتیبه تاک
به دور شهر مصیبت‌زده حصار کشیدند شبی که آتش عصیان به این دیار کشیدند به روی بیرق بر خاک سرنگون‌ شده شهر نشان کاوه شکستند و نقش مار کشیدند قشون یکسره درهم‌شکسته غرقه خون شد و تازیانه به هر اسب بی‌سوار کشیدند نگاه تازه‌عروسان شهر، یکسره بر در میان حجله نشستند و انتظار کشیدند شبانه عده‌ای از ترس سایه‌های شبیخون میان آتش و خون نقشه فرار کشیدند که مرده است؟ که زنده است؟ شهر یکسره خالی است تمام مردم این شهر را به دار کشیدند غروب بود که با نعش مردگان سر دار میان معرکه یک شهر بی‌مزار کشیدند
هدایت شده از ادبخانه
چهار مضراب_1.mp3
2.34M
🎼چهار مضراب 🎼 ١ @adabkhane
🏴😔🏴
🏴امام هادی علیه السلام چشمهايت فرات دلتنگی اشکهايت تلاطم غمهاست حال و روز دل شکسته‌ی تو از نگاه غريب تو پيداست اي غريب مدينه‌ی دوم مرد خلوت نشين سامرّا التماس هميشه‌ی باران حضرت عشق التماس دعا ✍یوسف رحیمی @adabkhane🏴
✍تنگدستی و ذلت...🔻 ▪️امام هادی(علیه السلام): نافرمانی والدین، تنگدستی می آورد و به ذلّت می کشاند. 📚میزان الحکمه: ۱۳/ ۵۰. @adabkhane💌
✍ از آداب مهم دعا کردن🔻 🔸امام جعفرصادق علیه‌السلام: 🔹هر کس به سوی خدای متعال حاجتی دارد در آغاز بر محمد و آل محمد علیهم‌ السلام صلوات بفرستد بعد حاجت خود را بخواهد و با یک صلوات دیگر آن را ختم نماید. 📚وسائل، ج ٤، ص ١١٣٧ ➕ ✍تنگدستی و ذلت...🔻 @adabkhane💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸۴ طالع اگر مدد دهد، دامَنَش آوَرَم به کف گر بِکَشَم زهی طَرَب، ور بِکُشَد زهی شرف طَرْفِ کَرَم ز کَس نَبَست،این دلِ پُر امیدِ من گر چه سخن همی بَرَد،قصهٔ من به هر طرف از خَمِ ابرویِ توام، هیچ گشایشی نشد وَه که در این خیالِ کَج، عمرِ عزیز شد تلف اَبرویِ دوست کِی شود، دَستکَشِ خیالِ من؟ کس نزده‌ست از این کمان،تیرِ مراد بر هدف چند به ناز پَروَرَم، مِهرِ بُتانِ سنگ‌دل یادِ پدر نمی‌کنند، این پسرانِ ناخَلَف من به خیالِ زاهدی،گوشه‌نشین و طُرفه آنک مُغْبَچه‌ای ز هر طرف،می‌زندم به چنگ و دَف بی‌خبرند زاهدان، نقش بخوان و لاتَقُل مستِ ریاست محتسب، باده بده و لاتَخَف صوفی شهر بین که چون، لقمهٔ شُبهه می‌خورد پاردُمَش دراز باد، آن حَیَوانِ خوش علف حافظ اگر قدم زنی، در رَهِ خاندان به صِدق بدرقهٔ رَهَت شود، همَّتِ شَحنِهٔ نجف @adabkhane💌
هدایت شده از ادبخانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴ طالع اگر مدد دهد، دامَنَش آوَرَم به کف/ گر بِکَشَم زهی طَرَب، ور بِکُشَد زهی شرف/ حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف/ ✍حافظ 🎞️ @adabkhane